فروشگاه

توضیحات

 ریشه‌ها و علل پیدایش تفکر صهیونیسم و دولت وکشور اسرائیل

فهرست:        

چکیده .. مقدمه …جنگی خاموش و شگفت …آتش افروز جنگها ………دوگانگی در اخلاق ….دورویی یک سکه ….سرزمین بدون مرز ……………فسانه امنیت اسرائیل ………نیمنگاهی به روابط آمریکا و اسرائیل ……..امام خمینی ومساله‌ی فلسطین ………خصلتهای قومییهود….اوضاع یهودیان در اروپا ……معظلی بنام یهود درغرب ……ایفای نقش مزدوری …..یهود در نگاه اروپائیان …اسپانیا ……… انگلستان ..فرانسه ……آلمان ……..روسیه ……………زندگی در گتو………..تصویری از اوضاع گتو…………..زیستن در گتو اجبار یا اختیار؟…………گتو در دوران معاصر …….. عوامل نفرت از یهودگشتن عیسی مسیح ………بغض و کینه نسبت به دیگران ……خون آشامی ………انزوا و  درون گرائی ……….خود برتر بینی و نژاد پرستی ……….فعالیتهای اقتصادی غیر تولیدی ………. تجارت برده ………تجارت در عرصه فحشاء ……..ربا خواری …………………..انحصار معاملات طلا و نقره ……….رشوه ………………جاسوسی …………. اشاعه بیماری و ایجاد مسمومیتهای جمعی ………تحریف کتابهای آسمانی ………..یهود و مافیا …………….. وضع یهودیان در جوامع اسلامی یهود در عصر پیامبر اسلام ………….یهود در قرآن کریم …………….رفتار مسلمانان با یهودیان اهل ذمه ……..رفتار یهودیان صاحب منصب با مسلمانان …………… بررسی زمینه‌های تاریخی اشغال فلسطین …..تمهید مقدمات و نخستین اقدامات ……….هرتزل و دولت یهود ……. کنفرانسهای صهیونیسم ……. نقش هربرت ساموئل …………

 فلسطین در کام صهیونیسم ……….جنگ ۱۹۴۸ م ، نماد خیانت و خفت ……..تاثیر عناصر دینی در قضیه‌ی اشغال فلسطینصهیونیسم مسیحی ………… ظهور مجدد ودولت هزار ساله مسیح ………… صهیونیسم مسیحی در سده‌های ۱۶ تا ۱۸ میلادی ……صهیونیسم مسیحی در سده‌ی نوزدهم ……..صهیونیسم مسیحی آمریکایی و اسرائیل ……..آمریکا زیر سلطه‌ی یهود …….پیشینه تاریخی یهود در آمریکا ………دامنه و عمق نفوذ …….. لابی صهیونیستی ……….سازمان آیپاک ……………خدمات و کمکهای ایالات متحده به اسرائیل ……..

۲۰۵ صفحه فونت ۱۴ فایل ورد منابع دارد 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

 

                

 

مقدمه

   واژه « یهودی» مشترک لفظی میان دو معناست:

الف) پیرو «دین یهود».

ب) وابسته به «نژاد یهود».

  توجه به این تقسیم از آن جهت ضروری است که باید حریم پیروان آیین موسوی را از آنچه دامن یک مشت نژاد پرستان تنگ نظر و مدعی یهودیت را آلوده است، مبرا سازیم.

سران صهیونیسم ، همواره از «یهودیت» به عنوان یک ابزار، برای تحقق اهداف نژاد پرستانه خویش بهره برده و حتی گاه اظهارالحاد و بی دینی نیز ابایی نداشته‌اند.

ماکس نورداو از برجسته ترین چهره های نژاد پرست صهیونیسم، و دوست بسیار نزدیک هرتزل ، با سخنان قاطع و صریح خود ، تاکید کرده است:

یهودیت ، دین نیست ، بلکه تنها مسئله خون ونژاد است .

وی که آشکارا به کفر تظاهر می‌کرد، تورات را به عنوان یک فلسفه، کودکانه خواند و به عنوان یک نظام اخلاقی، چندش آورشمرد وکتاب دولت یهودی هرتزل را هم سنگ کتاب مقدس قرار داد. لویس براندیس رهبر صهیونیست های آمریکا، در سخنرانی خود به سال ۱۹۱۵ م اظهار داشت:

یهودیت ، مسئله تعلق خونی است.

خود هرتزل، بنیان گذار صهیونیسم سیاسی نیز به حاخام بزرگ پاریس ، آشکارا اعلام کرد:

من در طرح خود ، هرگز از هیچ کدام از تعالیم دینی فرمان نمی برم.

و در پاسخ به این پرسش که رابطه ات با تورات چگونه است؟ گفت: « من اندیشمندی آزادم».

همچنان که مصوبات نخستین کنفرانس صهونیستی (بال- ۱۸۹۷م) به ریاست تئودور هرتزل، نیز فاقد هرگونه اشاره به دیانت یهودی بود.

 ولادیمیر ژابوتنسکی (۱۸۸۰-۱۹۴۰) چهره سرشناس دیگر صهیونیسم، می گفت:

من بنایی هستم که در ساخت معبد جدید برای پروردگارم که نامش ملت یهود است،شرکت کرده ام.»

اینگونه اظهارات آشکار ملحدانه را در بیانات دیگر رهبران سیاسی صهیونیسم، همچون پینسکر، کلاتزکین ، حاییم وایزمن ، ناحوم گلدمن ، بن گوریون و … به فراوانی می توان یافت.

به همین دلیل است که آحادهاعام معلم روحی وایزمن گفته است:

بیشتر شخصیت‌های بزرگ ما که به لحاظ تحصیلات علمی و جایگاه اجتماعی، شایسته زمامداری در دولت یهود اند، واقعاً از روح دیانت یهودی بی بهره اند.[۱]

لائیک بودن دولتمردان رژیم صهیونیستی، موجب شده است که وابستگی نژادی در نظر آنان ، بسی مهم تر از اعتقادات دینی رقم بخورد. از نگاه این نژاد پرستان، یک یهودی هر قدر که از اصل دیانت یهود فاصله بگیرد، هرگز از قالب یهودی بودن خود خارج نمی‌شود.

دیوید دیوک عضو اسبق کنگره آمریکا، درا ین مورد می نویسد:

شرط پذیرش مهاجر یهودی به اسرائیل، داشتن التزام دینی و باورهای یهودی نیست. مهاجر می تواند بی دین و یا مثلاً رسماً کمونیست باشد . این ها مهم نیست، تنها باید معلوم باشد که او از تیره یهودیان است.[۲]

دیوک در جای دیگری از کتاب خود می گوید:

دست کم ۴/۳ یهودیان و اسرائیلیان، اعتقادی به خدا ندارند (و بی دین اند) .

این مدعیان یهودیت،« آیین یهود » و « زبان عربی» را تنها به عنوان حلقه الوصل‌و‌عامل وحدت میان یهودیان سراسر جهان برگزیده اند.

در توضیح جمله اخیر باید گفت :

نظر به این بود که یهودیان در طول تاریخ ، به عنوان یک اقلیت وابسته به جامعه اکثریت ، در سراسر جهان پراکنده بوده اند، قهراً نمی توانسته اند از تاثیرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه میزبان، برکنار باشند.

 


[۱] – جودت السعد. الشخصیه الیهودیه. عبر التاریخ. ص ۱۰۳٫

[۲] – دیوید دیوک. الصحوه. النفوذ الیهودی فی الولایات المتحده الامرکیه. تعریب ابراهیم یحی الشهابی. ص ۷۲-۷۳٫

عاطفی و فرهنگی به کشور محل زیست خود پیدا نکنند، نمی توانستند جایگاه و املاک پدری خود را به ارث برند.

تنها ابزار ممالیک، شمشیرها و بازوان شان و تنها سرمایه آنان، جنگیدن به سود پادشاهان و شاهزادگان بود. آنها تنها مطیع کسی بودند که مزد می پرداخت. با توجه به آنچه گذشت،

 باید افزود: در دوره های مختلف تاریخ، به ویژه در جوامع غربی، یهودیان به عنوان سودمندترین ابزارهای سلطه و استثمار، تن به مزدوری سپردند.

 اندیشه کاتولیکی «شاهدان» نقش یهودیان را در جوامع پیشین غرب، تا حدودی آشکار می سازد.

    کاتولیک ها، وجود یهودیان را از این جهت ضروری می دانستند که اقلیت دین پستی چون آنان می توانست گواهان حقانیت و عظمت شأن کلیسا باشد.

   این دیدگاه بر ضرورت نگاهداری یهودیان به عنوان یک ابزار و عنصر بیگانه که ریشه ای در تمدن غرب ندارد، ولی در تحقق یک هدف غیر یهودی مفیدند، تاکید می ورزید.

از سوی دیگر، وضع اقتصادی یهودیان در جوامع غربی موجب شد که نگاه ابزاری به ایشان تقویت شود.

   اطلاق عنوان «خدمت کاران اطاق سلطنتی، یعنی دربار» بر یهودیان در سده های میانی، یاد آور نقش و وظایف سامورائی ها و ممالیک در آن دوران است.

    در قرون وسطا، یهودیان به عنوان خدمت کاران دربار و بردگان شاه نگریسته می‌شدند. آنان در حیطه تملک و تحت حمایت شاه به شمار می آمدند و از امتیازات ویژه ای برخوردار بودند. هیچ قدرتی جز دربار شاه نمیتوانست متعرض آنان شود، یا بر آنان مالیات تحمیل کند؛ زیرا شاه این حق را برای خود نگاه داشته بود همچنین وی حق داشت به دلخواه، آنان را به یک شاهزاده فئودال، یا به شهرداری یکی از شهرها بفروشد.

   خدمت کاران دربار از این نظر با ممالیک مصر شباهت داشتند که در انزوای از جامه بوده و به یک شغل مشخص می پرداختند. با این تفاوت که ممالیک اقوامی جنگاور بودند و ایشان بازرگانان ربا خوار.

   ژاکوپ اگس (Jacob Agus)  تاریخ نگار یهودی آمریکایی گفته است:

جایگاه یهودیان به عنوان بیگانگان، با اهمیت بود؛ زیرا طبقه حاکم، آنان را درست مانند مزدوران به کار می گرفت. آنان را به همان دلیل بر صرفان محلی ترجیح می داد که مزدوران را بر گروه های محلی.

   در آن زمان، چنانچه شخصی یک یهودی را می کشت، خون  بهای وی را نه به خانواده مقتول، بلکه به پادشاه می پرداخت. همچنین در بسیاری از پیمان های متعلق به یهودیان، آنان به عنوان بردگان و اموال منقول، چون اثاثیه معرفی می‌شدند.

قانون های کهن آنگلو- ساکسون اشاره دارد که «یهودیان و دارایی شان از آن پادشاه است». همین تفکر در قانون اساسی اسپانیای شمالی باز گو شده است. در نص این قانون آمده است که یهودیان بردگان پادشاه اند. آنان برای همیشه ملک خزانه سلطنتی اند.  یهودیان طبق قانون فئودالیسم غربی، مردان پادشاه اند، هر کس تایج و تخت را به ارث ببرد، آنان را به ارث می برد.

بدین ترتیب، وضعیت یهود در چارچوب ادراکی غرب، به عنوان ابزار و عنصری بیگانه و برده سر سپرده دربار، تثبیت شده بود. از سوی دیگر، اشتغال انحصاری یهودیان تا دوران معاصر، در امر استیفای مالیات و اداره مزارع اشراف زادگان فئودال، بیش از «خصلت ربا خواری»، موجب نفرت توده ها از آنان شد.

اشتغال یهودیان در این کارها به نیمه قرن شانزدهم باز می گردد. هنگامی که لهستان پس از اتحاد با پادشاهی لیتوانی، اوکراین را به خود ملحق ساخت، زمین های وسیعی تحت نفوذ اشراف زادگان لهستانی درآمد. آنان طبیعی است که مایل بودند در این زمین ها سرمایه گذاری کنند ؛ ولی نه استعداد این کار را داشتند، نه سرمایه و نه تمایلی به اداره آن.

    اشراف زادگان لهستانی دریافتند که یهودیان با خبرگی و سرمایه هایی که فراهم آورده اند، می‌توانند مزارع را اداره کنند. از این رو، به موجب قرارداد ویژه ای، درآمد های مزارع خود را برای چند سال در ازای دریافت مبلغی تضمینی به یهودیان پیش فروش می‌کردند (مانند حق بهره برداری از معادن و  هتل ها).

   این وضع، فرصتی طلایی برای یهودیان لهستان فراهم آورد و عرصه های متعدد پیشتازی و سرمایه گذاری را فرا روی آنان گشود و به سود های کلانی دست یافتند.

 اشراف زادگان فئودال، شهرهای کوچکی به نام «شتتل» برای آنان احداث کردند. یهودیان جدای از دیگران، در این شهرها می زیستند و بیشتر ساکنان آنها را تشکیل می دادند. از این رو، تماس آنان با جهان خارج، جهان اعتبار، از چارچوب فعالیت های گوناگون تجاری فرا تر نمی رفت.

   از آنجا که این یهودیان، نه به مشارکت در قدرت چشم دوخته بودند، و نه حتی بدان می‌اندیشیدند، از این رو، اطمینان طبقه حاکم به آنان روز افزون بود. این طایفه در منطقه اوکراین، به معنای دقیق کلمه بیگانه بوده و در انزوای کامل از مردم می زیستند و تکیه گاهی جز نیروی نظامی لهستان نداشتند؛ زیرا آنان:

– در یک فضای مسیحی، یهودی بودند؛

– در فضای زراعتی، صراف و تحویل دار مالیاتی بودند؛

– در اوکراین، لهستانی بودند؛

– در فضای استثمار شده ارتدوکسی، نماینده استثمارگر کاتولیک ها بودند؛

– در میان مستمندان، ثروتمند بودند؛

– در میان مردمی که به اوکراینی سخن می گفتند، به زبان یدیشی تکلم می‌کردند. بر خلاف تشابه و وحدت ماهوی که میان نقش یهودیان با وظایف مزدوری ممالیک مصر و سامورایی ها وجود داشته است، تفاوت هایی در این میان قابل ملاحظه است :

   ۱- با این که هر دو گروه، ابزار استثماری واحدی به شمار می آمدند، ولی روشهایشان متفاوت بود.

یکی با بهره گیری از سرمایه و حمایت نیروی مسلح وابسته به حکام، به استثمار اقتصادی مردم روی می آورد، و دیگری با استعانت از سلاح شمشیر و نیروی بازو، به استثمار نظامی می پرداخت.

انحصار معاملات طلا و نقره

       عامل دیگری که موجب نفرت اروپائیان از یهود شد، انحصاری کردن تجارت طلا و نقره برای خویش بود. این امر موجب می‌شد که در سرنوشت اقتصادی کشورهای متبوع خود تاثیر گذار باشند و هر زمان که منافع و مصالح ایشان اقتضا کند، کشور را دچار بحران های مالی و اقتصادی نمایند. به ویژه که برای دست یافتن به ثروت بیشتر، از ارتکاب اعمال پست و خلاف نیز ابایی نداشتند. آنها سکه های طلا و نقره را جمع آوری کرده و اطراف آن را سوهان کشیده و به بازار بر می گرداندند. [۱]

رشوه

       این طایفه از قدیم الایام، همواره ضمن شناسایی و استفاده از فرصت ها، سعی می‌کردند با پرداخت رشوه به مقاصد خویش دست یابند.

    زمانی که هکسوس مصر را گشود، یهودیان خود را به او نزدیک ساخته و با تقدیم رشوه های بسیار توانستند بخش وسیعی از زمین های حاصل خیز دلتای نیل را تصاحب کنند.

    در بسیاری از موارد، یهودیان با دادن رشوه به حکام و فرمانروایان سعی می‌کردند به منظور حل معضلات و بحران های موجود در زندگی اجتماعی و اقتصادی خویش، حمایت آنان را نسبت به خود جلب نمایند.

     سیسیل راث می نویسد: یهودیان همه ساله با تقدیم رشوه و هدایایی به پاپ، تایید و حمایت او راکسب می‌کردند.

از سوی دیگر، هر گاه جسد کشته ای کشف می‌شد و یهودیان به کشتار و استفاده از خون او متهم می‌شدند، و مردم برای گرفتن انتقام از آنان، خشمگین و هیجان زده، به حرکت در می آمدند، یهودیان با تقدیم رشوه به حاکمان منطقه، خواهان حمایت ایشان در مقابل خشم و انتقام مردم می‌شدند. از جمله این حوادث، واقعه ای بود که در سال ۱۶۴۴/م در ایالت «نورویس» انگلیس اتفاق افتاد، و یا رشوه ای بود که به دو پزشک شهر «کی یف» اوکراین در بیستم مارس ۱۹۱۱/م دادند تا آنان گواهی دهند که کودک مسیحی مقتول، پیش از آن که کشته شود، خونش خارج شده بوده است. عاموس ایلون، ضمن بحث درباره مشکلات یهودیان روسیه و تاثیر عنصر رشوه در حل این مشکلات، می گوید:

    عده ای از ثروتمندان یهودی روسیه توانستند با پرداخت رشوه، از دست قوانین جاری گریخته و در کی یف، مسکو و پطرزبورگ، به زندگانی مرفه و آسوده خویش ادامه دهند، که البته چنین امکانی برای همه یهودیان فراهم نبود.

جاسوسی

        یهودیان به عنوان مردمانی مهاجر، که همواره بر حسب شرایط و مقتضیات، از نقطه ای به نقطه دیگر کوچ می‌کردند، اقامتشان در هیچ سرزمین جنبه دایمی نداشت، و بلکه موقت تلقی می‌شد. از این رو، آنان به هیچ آب و خاکی تعلق خاطر و وابستگی درونی پیدا نمی‌کردند. تنها عامل سکونت و اقامت این طایفه در یک منطقه تنها برای  به دست آوردن سود مادی و جلب مصالح قومی بوده است. همین امر، آنان را که معمولاً برای امکان خروج سریع و به موقع از منطقه خطر، در نوار مرزی و حاشیه کشورها استقرار می یافتند، در شرایط روحی مستعدی برای جاسوسی قرار می داد.

    یهودیان، اقوام و ملل جهان را تنها به دو دسته عمده تقسیم می‌کنند: یهودی و غیر یهودی (=گوییم) . نگاه خصمانه ای که این طایفه نسبت به غیر خود دارند، آنان را همواره در برابر دیگران از یک سوی در موضع شک و تردید و سوءظن قرار می‌داد و از دیگر سوی، میل به تصرف و دست درازی به آنچه در اختیار مخالفان است، ایشان را به حرص و طمع وا می‌داشته است. نتیجه مستقیم این موضع گیری، تجسس و کنجکاوی و سرانجام جاسوسی نسبت به اوضاع و احوال غیر یهودیان بوده است. این اقدامات، به آنان کمک می‌کرد که نقاط قوت و ضعف مخالفان خویش را به خوبی شناسایی کنند تا در مواقع لزوم از آن بهره گیرند.

از قدیم این سخن بر سر زبان ها بوده است که «جنگ ها محصول توطئه های یهود است»؛زیرا اهتمام و تلاش این جماعت ، همواره متوجه اموری بوده که منافع آنان را تامین کند. این منافع چنانچه در شعله ور شدن آتش یک جنگ باشد، آن را دامن می‌زنند ، و اگر در واگذاری اطلاعات و تجهیزات نظامی باشد، دراختیار می گذارند، و مادام که اصل انتفاع برجاست، برای شان مهم نیست که کدام یک از دو طرف پیروز شود. به همین جهت از روزگار باستان، یهودیان در به دست آوردن اطلاعات سری از اوضاع اقوام و ملل و فروش آن به دشمنان دستی داشته اند.

    به موجب تاریخ هرودوت، کمبوجیه، پادشاه هخامنشی، پیش از حمله به مصر، تعدادی از یهودیان را به منظور جاسوسی و کسب اطلاعات مورد نیاز، بدان سرزمین فرستاد

 


[۱] – سنا عبد الطیف حسین صبری. الجیتو الیهودی. ص ۱۱۲-۱۱۳٫پایان نامه دات کام

پس از پرداخت میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

نقد وبررسی

نقد بررسی یافت نشد...

اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “ریشه‌ها و علل پیدایش تفکر صهیونیسم و دولت وکشور اسرائیل”