فروشگاه

توضیحات

یکی از قواعد فقهی که در بعضی از احکام شرعی کاربرد دارد ، قاعده طهارت است . این قاعده از قواعد مشهور فقهى است که حکم به طهارت همه اشیا مى کند تا زمانى که ناپاکى و نجاست آن ها ثابت نگردد. بنابراین ، هرگاه در طهارت و نجاست چیزى شک شود ، به کمک این قاعده ، به طهارت آن حکم مى شود.

در این رساله به دنبال بیان مفاد این قاعده و مستندات و حدود دلالت آن هستیم . ضمن اینکه قاعده مزبور را با صول عملیه مقایسه نموده و ارجحیت آن را در موقع تعارض اثبات می نماییم و نیز رابطه آن را با دیگر قواعد فقهی که مناسب بحث هستند بیان می نماییم . در پایان نیز مصادیقی از این قاعده را مورد ملاحظه و کنکاش قرار می دهیم .

۱۶۱صفحه فونت ۱۶ فایل ورد منابع فارسی و عربی دارد

 

قیمت:۱۲۰۰۰۰تومان

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

 

 

فهرست مطالب

چکیده
واژگان کلیدی
طرح تحقیق
طرح مساله
مسائل تحقیق
فرضیه ها
اهداف تحقیق
سابقه تحقیق
ضرورت تحقیق
شیوه تحقیق
روش نگارش تحقیق
کلیات
مفهوم قاعده
معنای لغوی قاعده
تعریف و معنای اصطلاحی قاعده
معنای طهارت‏و بررسی نشاپیدایش
تفاوتها و جایگاهها
تفاوت میان قاعده و اصل
جایگاه قواعد فقهی بین فقه و اصول
قاعده طهارت
مدارک قاعده
آیات شریفه قرآن
روایات و سیره معصومین
خصوصیات قاعده طهارت
جریان قاعده طهارت در شبهات موضوعیه و حکمیه
شبهه موضوعیه و حکمیه و تفاوت آنها
جریان یا عدم جریان این قاعده در شبهات ذکوره
اصل احتیاط و قاعده طهارت
جایگاه اصل احتیاط
عدم تعارض اصل احتیاط با قاعده طهارت
سیره پیامبر اعظم ( ص) و معصومین ( ع)
ارتباط اصول عملی دیگر با قاعده طهارت
استصحاب و قاعده طهارت
برائت و قاعده طهارت
اجزاء و قاعده طهارت
واقعی بودن طهارت و نجاست
اعتباری بودن طهارت و نجاست
عرفی بودن طهارت و نجاست
واقعی بودن طهارت و نجاست
رابطه قاعده طهارت با دیگر قواعد فقهی
قاعده طهارت و قاعده حرمت نجاست
قاعده طهارت و قاعده غلبه
قاعده طهارت و قاعده جب
مصادیق اجرای قاعده طهارت
جواز بهره برداری از پوست مردار
طهارت و پاک بودن اهل کتاب
نجس بودن نیم خورده کافران
حرام بودن هم غذایی با کافران در یک ظرف
حرمت غذا خوردن در ظرفهای کافران
شستشوی بدن در گندابها
پیوند اعضای انسان
نتیجه گیری
منابع

با ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان ، تحولی عظیم در تمامی زمینه های زندگی عرب جاهلی بوجود آمد و احکام مربوط به طهارت و نجاست نیز از این دگرگونی بی بهره نبود و اسلام در این زمینه هم شیوه های نو به جهان عرضه داشت .

هر چند تا کنون در کتب فقهی نسبت به قاعده طهارت بحثهای زیادی شده است ولی ابعاد این بحث مهم فقهی بطور جداگانه هیچگاه مد نظر نبوده است .

۲ ـ مسائل تحقیق

الف ـ آیا قاعده طهارت جزء اصول عملیه است یا یک قاعده فقهی است ؟

ب ـ آیا قاعده طهارت در همه ابواب فقه جاری می شود یا فقط به ابواب خاصی تعلق دارد؟

ج ـ آیا قاعده طهارت بر ۴ اصل عملی ( استصحاب ، برائت ، احتیاط و تخییر تقدم دارد یا خیر ؟

۳ ـ فرضیه ها

الف ـ قاعده طهارت یک قاعده فقهی است نه یک اصل عملی ، این قاعده گر چه شباهت زیادی به اصول عملیه دارد ولی وجه افتراق آن با اصول عملیه این است که مجرای اصول عملیه همه ابواب فقه و اصول است ، در حالیکه مجرای قاعده طهارت فقط عبادات می باشد

ب ـ قاعده طهارت فقط به ابواب عبادات اختصاص دارد و در بقیه ابواب فقه همچون معاملات و جزائیات جاری نمی شود .

ج ـ بنظر می رسد قاعده طهارت بر اصل استصحاب رجحان دارد ، تقدم آن بر اصل احتیاط در بعضی موارد محل تردید است ، و قاعده تخییر نیز با این اصل اصطکاک پیدا نمی کند و اصل برائت نیز با این اصل مترادف و هم مبنا است .

۴ ـ اهداف تحقیق

ـ تبیین جایگاه قاعده طهارت در میان دیگر قواعد فقهی

ـ مطالعه تطبیقی قاعده طهارت بعنوان اصلی مهم در فقه عبادات

– استفاده دانش پژوهان دانشگاه ، حوزه های علمیه و دیگر طالبان علم

۵ ـ سابقه تحقیق

در مورد قاعده طهارت تاکنون تحقیقات زیادی صورت نگرفته و ما حصل آنچه انجام شده وجیزه هایی بوده است که به نگارش در آمده است و از جمله آنها می توان به کتاب  قواعد الفقهیه آیت الله مصطفوی  اشاره نمود که در ایران به چاپ رسیده است .

اما مزیتی که که رساله حاضر نسبت به نظائرش دارد این است که به جزئی ترین مسائل مربوط به مبانی قاعده طهارت و ریشه های آن پرداخته است ، در عین حال اکثر رساله ها و پایان نامه ها و کتب مختلف وقتی به بحث طهارت وارد شدند خصوصا فقهای امامیه به اصل بحث طهارت پرداخته و از کنه قاعده طهارت غافل شده اند  ، در این رساله به اصل قاعده طهارت ، اهمیت آن و اهداف آن پرداخته و کالبد شکافی کرده و سعی شده از حاشیه و به درازا کشانیده شدن بحث با عنایت به گستردگی آن اجتناب گردیده است .

۶ ـ ضرورت تحقیق

اهمیت و ضرورت آشنایی با قاعده و اصل طهارت با توجه به نقش و کارکرد اساسی و مهم آن در زندگی روزمره و جامعه مشخص می شود ، تا بتوان در پرتو این تحقیقات و مناظرات و مباحث مبتنی بر  موازین فقهی به الگوی کارآمدی دست یابیم .

و اما معنای طهارت، چیزی است که همه مردم با وجوداختلافی که در زبانهایشان‏هست می‏دانند، و از همینجا باید دانست که طهارت از آن معانی است که اختصاص به یک‏قوم‏و دو قوم یا یک عصر و دو عصر ندارد، بلکه تمامی انسانها در زندگی خود با آن سروکاردارند.

چون اساس زندگی بر تصرف در مادیات، و بوسیله آنها رسیدن‏به هدفهای زندگی‏است، باید از مادیت استفاده کند تا به مقاصد زندگی خود برسد، آری انسان هرچه را که‏می‏خواهد و طبعش متمایل به آن می‏شود بدین جهت است که در آن فایده و خاصیتی سراغ‏دارد، و به خاطرآن فایده به سوی آن چیز جذب می‏شود، و از همه فوایدی که آدمی دارد، فایده‏های‏مربوط به تغذی و تولید دامنه‏دارتر است، و با خیلی چیزها سروکار دارد.

و این چیزهائی که مورد استفاده خوردن و تولید واقع می‏شود ، گاهی مورد هجوم‏ عوارضی واقع می‏شود ، که آن صفات رغبت انگیزش را که بیشتر رنگ و بو و طعم ‏است از دست‏می‏دهد، و دیگر انسان به آن چیزها رغبتی پیدا نمی‏کند، بلکه طبع انسان از آن متنفر می‏شود، آن‏حالت اولی طهارت، و حالت دومی نجاست، نامیده می‏شود پس طهارت و نجاست دو صفت وجودی است که در اشیا هست، اگر صفت اولی‏در چیزی وجود داشت، و مایه‏رغبت انسان در آن شد، آن چیز طاهر است و اگر صفت دومی پیدا شد، آن چیز پلید است.

و اولین باری که انسان متوجه این دو معنا شد، در محسوسات‏به آن برخورد، آن گاه آن دو را در معقولات هم استعمال کرد ، و لفظ در هر دو جور طهارت و نجاست ‏بکار برد، چه طهارت ونجاست مادی و محسوس، و چه طهارت و نجاست معنوی مثلا طهارت حسب و نسب،وطهارت در عمل، و طهارت در اخلاق، و عقاید، و اقوال، و نجاست در آنها.

این خلاصه گفتاری‏است که در معنای طهارت و نجاست از دیدگاه مردم باید دانست،کلماتی که بر طهارت و نجاست مادی و معنوی دلالت‏دارند، و اینکه اسلام هر دو قسم طهارت و نجاست را معتبرشمرده است

و اما نظافت، و نزاهت، و قدس، و سبحان ، الفاظی هستند که از نظر معنا با لفظ طهارت ‏نزدیکند ، چیزی که هست نظافت به معنای طهارتی است که بعداز پلیدی در چیزی حاصل‏می‏شود، (مثلا لباس بعد از شسته شدن نظیف می‏شود، و بهمین جهت)کلمه نظافت بخصوص‏در محسوسات استعمال می‏شود.

و اما کلمه(نزاهت)در اصل به معنای دوری بوده،و اگر در طهارت استعمال شود، بطور استعاره استعمال شده است.

و کلمه(قدس)و(سبحان)تنها مخصوص طهارت معنوی است.

و همچنین کلمات(قذارت) و(رجس) قریب المعنای باکلمه(نجاست)است.لیکن‏قذارت در اصل به معنای دوری بوده: مثلا می‏گفتند: (ناقه قذور)، یعنی شتری که،همیشه ازگله شتران دوری می‏کند، و یا می‏گفتند: (رجل قاذوره)یعنی مردی که به خاطر بد خلقیش بامردم‏نمی‏جوشد، و از مردم دوری می‏کند و حاضر نیست با آنان یک جا جمع شود، و(رجل‏مقذر)با فتحه میم، یعنی مردی که مورد نفرت و اجتناب مردم است.

و نیز می‏گفتند: (قذرت الشی‏ء)، و یا(تقذرت الشی‏ء)، و یا(استقذرت‏الشی‏ء)که‏در هر سه عبارت معنا این است که من از فلان چیز بدم می‏آید، و بنابر این‏استعمال قذارت درمعنای نجاست در اصل استعمالی مجازی بوده چون نجاست هر چیزی مستلزم آن است که‏انسان از آن دوری کند . [۱]

و همچنین کلمه(رجس)، و کلمه(رجز)به کسره را، وگویا اصل در معنای رجزهول و وحشت بوده، پس دلالت آن بر نجاست نیز به استعاره است.

و اسلام معنای طهارت و نجاست را معتبر شمرده، و همچنین‏طهارت و نجاست مادی ومعنوی هر دو را پذیرفته، بلکه در معارف کلیه و در قوانین مقرره نیز سرایت داده،بعضی قوانین راطاهر، و بعضی را نجس خوانده است . شریعت اسلام همچنین یک عده چیزهائی را نجس شمرده، مانندخون ، و بول ، وغائط ، و منی ، از انسان(و بعضی حیوانات) ، و پاره‏ای حیوانات زنده چون خوک، و حکم کرده‏به‏اینکه در نماز و خوردن و نوشیدن از آنها اجتناب شود و اموری را هم طهارت خوانده، مانندشستشوی جامه‏و بدن از نجاستی که به آنها برخورده که آن را طهارت خبیثیه خوانده، و طهارت‏با وضو و غسل آن طورکه در کتب فقهی شرح داده شده به دست می‏آید و آن را طهارت حدثیه‏خوانده است .

مبحث سوم : تفاوتها و جایگاهها

گفتار اول : تفاوت میان قاعده و اصل

فقها در تفاوت قاعده فقهى و قاعده اصولى امورى را متعرض شده‏اند که با دقت در آن‏ها تعریف قاعده فقهى روشن مى‏شود. تفاوت‏هایى که ذکر شده عبارت است از:

۱٫ مسئله اصول فقط حکم کلى یا وظیفه کلى را نتیجه مى‏دهد، ولى از قاعده فقهى حکم جزئى به‏دست مى‏آید.

۲٫ استنتاج مسئله اصولى متوقف بر قاعده فقهى نیست، ولى قاعده فقهى در استنتاج از متون نیازمند مساله اصولى است.

۳٫ اجراى قاعده اصولى از وظایف مجتهد است؛ زیرا ارتباطى به عمل عامى ندارد، ولى قاعده فقهى را عامى نیز مى‏تواند اجرا کند. شیخ اعظم انصاری در نخست گفتار استصحاب ، برای آن که روشن کند: استصحاب ، اصل اصولی است یا قاعده فقهی ، مسئله اصولی را ابزاری در دست مجتهد برمی شمرد که تنها مجتهد از آن بهره می برد و آن را به کار می گیرد ، اما قاعده فقهی را مجتهد و مقلد ، به کار می بندند و آن را بر مواردش بار می کنند. محقق نائینی نیز افزون بر یادکرد این نکته[۲] ،  قواعد اصولی را کلی و عام برمی شمرد و آنها را واسطه در ثبوت احکام یاد می کند؛ چنان که ملاک مسئله اصولی نیز همین است. وی، کاربرد قاعده فقهی را در موارد جزئی و شخصی می داند، هرچند آن قاعده عام باشد.[۳]

۴٫ قاعده اصولى اختصاص به باب یا موضوع معینى ندارد و همه موضوعات در ابواب فقهى را به حسب ذات شامل مى‏شود، ولى قاعده فقهى یا فقط به باب معینى اختصاص دارد، مثل قاعده طهارت یا اختصاص به موضوعات معین خارجى دارد هر چند در همه ابواب وجود داشته باشد، مثل قاعده لاحرج و لاضرر.

۵ . مسأله یا قاعده اصولی کبرای قیاسی قرار می گیرد که از آن یک حکم کلی فرعی الهی به دست می آید. وقتی گفته می شود: مقدمه واجب، از مسائل اصولی است، یعنی مقدمه واجب، کبرای قیاسی است که از آن حکم کلی استنباط می شود. هر مقدمه واجب، واجب است، کبرای قیاسی ماست. در نتیجه وضو ، یا غسل که مقدمه نمازند واجب خواهند بود………………………..

بلافاصله بعد از پرداخت موفق میتوانید فایل کامل این پروژه را با سرعت و امنیت دانلود کنید

قیمت اختصاصی و استثنایی این پروژه در پایان نامه دات کام : تنها , تومان

 

نقد وبررسی

نقد بررسی یافت نشد...

اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “روش تحقیق مبانی شهادت زنان در شریعت اسلام”

روش تحقیق مبانی شهادت زنان در شریعت اسلام

0 نقد و بررسی
وضعیت کالا : موجود است.
شناسه محصول : 352

قیمت : تومان120,000