توضیحات
جایگاه ایران در رقابتهای دولتهای اروپایی عصر فتحعلی شاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)
یکی از مسائلی که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول میداشت این بود که سرزمینهایی که زمانی جزو قلمرو ایران محسوب میشدند و نامهای فارسی اجزاء جغرافیایی آنها در کتب و متون تاریخی و ادبی این کشور مؤید چنان تعلقی میباشد، چگونه از این کشور جدا شده و سرنوشتی سوای ـ ایران به مفهوم سیاسی متداول امروزیاش ـ پیدا کردند. نامهایی چون رودکورایاکر که یادگار و یادآور نام کورش پادشاه بزرگ هخامنشی است، نامهای دربند، گنجه و بخصوص نام اخیر که یادآور شاعر پارسیگوی نظامی گنجهای است از جمله نامهایی میباشند که هر ایرانی ـ حتی با سواد اندک و بدون اطلاعات تاریخی ـ با شنیدن آن احساس بیگانگی نسبت به آنها نکرده و اگر بداند ـ که غالبا میدانند ـ آن سرزمینها دیگر متعلق به ایران نیست بر از دست رفتن آنها حسرت میخورد.
از زمانی که نگارنده دانشجوی مقطع کارشناسی بود، براین مطلب واقف شد که از ابتدای حکومت خاندان قاجار، مخصوصاً از زمان فتحعلیشاه ضعف قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران در مقابل دول غربی روشن شد. اگرچه زمینه آن ضعف در گذشته فراهم شده بود) و از آن پس تدریجاً و عملاً و رسماً قسمتهایی از قلمرو تاریخی این کشور از آن جدا شده و در تنظیم روابط خود با دول اروپایی دچار خودباختگی و پذیرش قراردادهایی شد که ناشی از بیاطلاعی از اوضاع جهانی و سیاستهای دولتهای خارجی بود و استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و حقوقی ایران را خدشهدار کرد.
۲۴۸ صفحه منابع دارد فونت ۱۴ فایل ورد
پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید
مسأله اصلی:
چرا و چگونه ایران در اوایل قرن نوزدهم در کانون توجهات بینالمللی قرار گرفت؟
سوالات و فرضیات پژوهش:
با توجه به اهداف تحقیق مورد نظر، سوالات مطرح شده در این پژوهش عبارتند از:
ـ واکنش ایران در مقابل گرایش سه کشور روسیه، فرانسه و انگلستان به ایران چگونه بوده است؟
ـ گرایش سه کشور فرانسه، روسیه و انگلستان به ایران، برای ایران و کشورهای مذکور چه پیامدهایی داشت؟
در جواب سوالات فوق فرضیههای زیر مطرح است:
ـ رشد سرمایهداری صنعتی و رقابت امپریالیستی موجب توجه دولتهای اروپایی به ایران شد، با توجه به اینکه ایران از نظر موقعیت جغرافیایی شرایط حساسی داشت.
ـ پیروزی روسیه بر ایران نتیجه یک سری معاملات پنهانی میان روسیه و انگلیس بود.
روش تحقیق:
روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش بیش از هر چیز روش کتابخانهای است. دادههای این بررسی از متنهای نوشتاری گردآوری شدهاند. در ارائه این دادهها از شیوه توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است و در مواقع لزوم کوشش شده است مباحث متناقض مورد تحلیل قرار گیرد.
طبیعی است که تحقیقی در هر موضوعی مشکلات مخصوص به خود را دارا میباشد. از مشکلات نگارنده در تهیه و تدوین این رساله علاوه بر محدودیتهای مادی و محدود بودن زمان، مشکل دست یابی به منابع و مأخذ بوده است. یکی از مراجعی که انتظار میرفت در زمینه موضوع این رساله دارای اسناد و مدارک قابل توجهی باشد اداره آرشیو وزارت امورخارجه ایران بود. ولی متأسفانه استفاده از آن مرکز برای عموم محققین امکانپذیر نیست و فقط عدهای محدود و افرادی خاص میتوانند به اسناد آنجا دسترسی داشته باشند ـ از نیروهای وزارت مربوطه باشند.
مراکزی که مورد مراجعه اینجانب برای دستیابی به منابع مفید و مؤثر واقع شد. شامل کتابخانههای دانشگاههای تهران و اصفهان و چند کتابخانه دولتی و عمومی دیگر و کتابخانه شخصی بعضی از اساتید و دوستان بوده است. و بیمناسبت نیست که نگارنده مراتب تشکر و امتنان خود را نسبت به افرادی که در این زمینه بذل عنایت و همکاری کردهاند ابلاغ نماید.
مشکلات و محدودیتها و مخصوصاً تلف شدن مقدار زیادی وقت که غالباً ناشی از کمبود بعضی از امکانات و سیستم ارائه خدمات کتابخانههای مربوطه میباشد، بر کسانی که با این مراکز مرتبط باشند پوشیده نیست و توضیح بیشتر در این مورد ضروری نمینماید.
اگرچه منابع بسیار است، عدم دسترسی به کتابخانههای غنی و مکانهای فرهنگی بر مشکلات تحقیق افزوده است؛ در عین حال بسیاری از منابع که در ارتباط با موضوع بودهاند توجه نشده است زیرا از توان و زمان مشخص خارج است و در عین حال با توجه به گستردگی موضوع مقدور نبود که تمام منابع را بررسی نمایم. همچنین بسیاری از منابع یا در کتابخانهها موجود نیست یا به
خبر تازه نرسیده که قابل عرض باشد»[۱] و یکسال بعد از آن میرزا ابوالحسنخان وزیر خارجه ایران به همین کمپل چنین نوشته است:
«و در خصوص اخبار تازه که نگارش داشته بودید تمامی معلوم و به خاک پای مبارک اعلیحضرت قدر قدرت شاهنشاهی روحنا فداه عرض شد و مشهود خاطر مهر مآثر مبارک افتاد و مقرر شد که به آن دولت اظهار شود که همه روزه احوالات و اخبارات آن صفحات که میرسد، بزودی امنای دولت قاهره را مطلع سازند.»[۲]
روسها نیز در این زمینه بیکار ننشسته بودند. در نامهای که عباس میرزا از آذربایجان به تهران ارسال کرده نوشته:
«انگلیسیها مردمانی ظاهر فریب و ظاهر صلاح و در باطن آتش افروزان جنگند. تحریکات آنها باعث بروز جنگ در دریای یونان شد ولی... چنان وانمود کردند که روسها مسئول شروع جنگ هستند و خودشان طالب صلح، ولی روسها و ترکها فهمیدهاند که انگلیسیها فقط در پی تامین منافع خودشان میباشند»[۳].
گرچه مکدانلد[۴] گفتههای عباس میرزا را تکرار عقاید روسها دانسته ولی بدون شکل اغراض ناقلین خبر در شاهزاده بیتاثیر نبوده است.
طریق دیگر دسترسی دربار ایران به اوضاع اروپا ایرانیانی بودند که بعنوان نماینده دولت و غیر آن بخارج مسافرت میکردند اولین سفیر فتحعلی شاه به هندوستان حاجی خلیل خان بود (۱۸۰۲م) که با مقتول شدن اتفاقیش در هندوستان جای خود را به برادر زنش محمد نبیخان داد. گرچه معلوم نیست این دو تن در ارسال اخبار حاصله از جهان خارج تا چه اندازه اقدام کرده باشند ولی اگر هم کاری کرده باشند با وجود ارتباط آنها از سابق با انگلیسیها و بودن در میان این مردم گزارش ارسالی احتمالی آنان رنگ و بوی انگلیسی داشته است[۵]. ولی در سالهای بعد که ارتباط بین ایران و اروپا افزایش یافت علاوه بر افرادی که بعنوان محصل به اروپا اعزام شد که بعضی از آنها به تحریر سفرنامه اقدام کردهاند و سعی کردهاند که جهان غرب را بشناسانند.
جمعی از رجال سیاسی نیز به اروپا رفتهاند از اینان یکی میرزا ابوالحسن خان ایلچی است که در ۱۲۲۴ هـ/ ۱۸۰۹م عازم لندن شده کتابی به نام حیرت نامه بجای گذاشته است که در آن شرح مسافرت به جمعیتهای فرماسونری پیوست و جزو حقوق بگیران انگلیس درآمد.[۶]در سفر دیگر او که در سال ۱۲۳۰ هـ به روسیه انجام گرفت. یکی از همراهان وی به نام میرزا محمد هادی علوی شیرازی سفرنامهای بجای گذاشت که به «دلیل السفراء» شهریت یافت. مؤلف در این اثر ضمن شرح مراحل سفر توصیف نسبتاً جالبی از اوضاع تاریخی و اجتماعی و پیشرفتهای صنعتی و علمی روسیه بیان نموده که قابل توجه است. شناخت ایلچی نسبت به اروپائیان و به خصوص انگلستان خارج از واقعیت …. پایان نامه دات کام
[۱] میرزا صالح، غلامحسین: اسناد رسمی در روابط سیاسی ایران با انگلیس و روس و عثمانی ج۲، نشر تاریخ ایران، تهران ۱۳۶۵ ص۴۳
[۲] دروویل، گاسپار، پیشین، ص۶۸
[۳] اتحادیه: منصوره، پیشین، ص۱۴
[۴] Mac Donald
[۵] سایکس، پرسی، پیشین، ص۳-۴۷۲- رایت، دنیس: پیشین، ص۱۰۰-۹۴
[۶] رایت، دنیس، پیشین، ص۱۲۱ و
مخصوصا بود، گوشزد امپراطور نموده و اظهار داشت که برای توسعه نفوذ روس در قفقاز، دولت روسیه از قشون کشی بدان سرزمین و حتی مرکز ایران هم ناچار خواهد بود.[۱]
بعد از تصرف اصفهان توسط محمود افغان، روسیه و عثمانی برای تقسیم ایران با هم روبرو شدند و بعلل مذهبی سیاسی نزدیک بود بین آنها نزاع درگیرد. فرانسه به مناسبت سیاست شرقی که داشت، نمیتوانست بیطرف بماند (حفظ تعادل قدرت در اروپا) و از هر جانب که خطری برای ترکیه احتمال میرفت در صدد جلوگیری بر میآمد و از وی حمایت میکرد. بنابراین موقعی که شورای وزیران عثمانی تصمیم به جنگ با روسیه میگرفتند، سفیر فرانسه مترجم خود را به هیئت وزیران فرستاد و به نخست وزیری پیغام داد که جنگ دو امپراطور به نفع اتریش است و پادشاه فرانسه حاضر است مداخله نماید. ترکها این پیشنهاد را پذیرفتند و نتیجه سازش همان عهدنامه قسطنطنیه و تقسیم ایران بود. خلاصه اینکه عامل اصلی انعقاد این قرارداد فرانسه بود.[۲]
مطابق این عهدنامه، داغستان و شمال شیروان و ایالات ساحلی دریای خزر، گیلان و مازندران متعلق به روسیه میشد و عثمانیها نواحی متصرفی خود را در شمال غرب ایران یعنی جنوب شیروان، گنجه، ایروان، مغان، قرهباغ، آذربایجان و عراق را نگه میداشتند.[۳]
این عهدنامه طهماسب را پادشاه ایران میدانست نه محمود افغان را و علت احضار گاردان قونسول فرانسه هم از ایران به همین علت بود.[۴]
علت مداخله فرانسه در عهدنامه قسطنطنیه (اسلامبول) این بود که نظریه دولت مذبور در مشرق این بود که عثمانی دارای قدرت و نیرویی باشد که همواره خاطر اطریش را مضطرب بدارد. بنابراین نبایستی دولت عثمانی با روسیه در مخاصمه باشند و از طرفی پطرکبیر پیغام فرستاده بود که میل ندارد تجارت ایران در دست عثمانیها باشد و حاضر است دولت فرانسه را در آن شرکت دهد.[۵]
بعد از محاصره اصفهان توسط افغانها، سلطان حسین سفیری به نام اسمعیل بیک را به روسیه فرستاد. او مجبور شد عهدنامهای با دولت روسیه ببندد که سرتاسر به نفع روسیه بود. مطابق عهدنامه پطر تعهد مینمود که افغانها را از ایران بیرون نموده و طهماسب میرزا را به سلطنت برساند و در عوض دولت ایران شهرهای دربند و باکو را با ملحقات آن تا ساحل دریای خزر و ایالتهای گیلان و مازندران و استرآباد را به روسیه واگذار میکرد. بعلاوه شاه طهماسب تمام هزینه و آذوغهای را که موقع لشکرکشی لازم میشد به عهده میگرفت و هم آزادی تام به تجارت بین روس و ایران میداد ولی دولت روسیه نتوانست این عهدنامه را به امضاء برساند.[۶]
پطرکبیر تزار مقتدر روسیه در ۸ فوریه ۱۷۲۵ درگذشت و با مرگ او خطر مهیبی که استقلال و موجودیت ایران را تهدید میکرد تا مدتی رفع شد. اما پطر قبل از مرگ وصیتنامهای از خود باقی گذاشت که تا پایان دوره امپراطوری ترازها دستورالعمل سیاستمداران روسیه به شمار میرفت. که در مورد این وصیتنامه قبلا توضیح دادیم.[۷]
روابط ایران و روسیه در دوره افشاریه:
همانطور که در فصول قبل گفته شد با تصرف اصفهان بدست افغانها و آشفته شدن اوضاع ایران روسها به بهانه حمایت از شاه طهماسب به اشغال مناطق شمالی ایران پرداختند. عثمانیها نیز فرصت را مغتنم شمرده و برای جبران مناطقی که در اروپا از دست داده بودند، دریافته، و به جد تمام، سعی در باز گرداندن غرور جریحهدار مردان سپاهی خویش نمودند. فقط با ظهور فرزند نیرومند ایران (نادر) بود که به خیالات واهی هر دو قدرت قاهر و متجاوز پایان داد. میتوان گفت که دولت روسیه نیز با مرگ پتر، هیجانات تند و شتابزده اوایل کار، برای تسخیر ایالات ایرانی را از دست داده بود و به حقیقت ماجرا آگاهی داشت که تنها تصرف یک منطقه و گماشتن نیروهای نظامی کاملا بیگانه به اوضاع و احوال ناحیه زیر سلطه، کفایت نمیکند، بلکه ضرورت دارد به مرور جای پای خود را در خارج از مرزهای روسیه کهن مستحکم سازد و بیآنکه استعداد ضبط و حفظ نواحی متصرفی را داشته باشد، دست به کار نگردد. ظهور نادر و فتوحات …. www.tahghigh1.ir
[۱]- حسام معزی، نجفقلی، پیشین، ص۳۹۵
[۲]- بینا، علی اکبر، پیشین، ص ۲۱ لاکهارت، لارنس، پیشین، ص۲۴۳
[۳]- هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران، پیشین، ص ۸۹٫ حسام معزی، نجفقلی، پیشین. ص۴۰۳
[۴]- لارنس لاکهارت، پیشین، ص۲۴۳
[۵]- نجفقلی، حسام معزی، پیشین، ص۴۰۳
[۶]- هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران، پیشین، ص ۸۷٫
[۷]- هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران، پیشین، ص
بلافاصله بعد از پرداخت موفق لینک دانلود این پروژه فعال خواهد شد.
اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “جایگاه ایران در رقابتهای دولتهای اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)”
جایگاه ایران در رقابتهای دولتهای اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)
قیمت : تومان9,500
نقد وبررسی
نقد بررسی یافت نشد...