فروشگاه

توضیحات

اجاره سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی

 

چکیده

اجاره در لغت به معنای رها نیدن و پریدن است ودراصطلاح فقهی

به معنای تملیک منفعت عین به عوض معلوم در مدت معلوم این عقد که از عقود لازم است. دارای طرق مشروعیت متفاوتی مثل قرآن و سنت و همچنین دارای ارکانی است

که به نظر تمام فقیهان مذاهب پنج گانه اینها هستند صیغه ،متعاقدین ، عین مستاجره ، منفعت و اجرت که همه اینها دارای شرایط خاص خودهستند. همچنین اجاره به انواع مختلف مثل اجاره اعیان اجاره ذمه تقسیم می‌شود. یکی از این

متعاقیدن اجیر است که در اجاره اعمال مورد استفاده قرار می‌گیرد و در جای موجر قرار دارد و ایشان دارای شرایط خاصی است و ضمان ایشان در مذاهب مختلف متفاوت است این اجیر در برخی موارد مثل اجیر شدن برای نمازمیت

استخدامش جایز است و در برخی موارد مثل گرفتن روزه برای زنده استخدامش اشکال دارد .

عقد اجاره بربرخی چیزها جایز نمی‌باشد مثل اجاره خانه برای میخانه

یا برخی موارد اجاره صحیح می‌باشد، مثل اجاره خانه برای سکونت.

همچنین عقد اجاره به شرط تملیک یکی از شقوق بحث اجاره هست

. که مورد بررسی قرار می‌گیرد. البته این عقد شاکله‌اش از خارج کشور

وارد نظام حقوقی ما شد، ولی فقهای امامیه برصحت تأییداتی داشته‌اند.

عقد اجاره دارای خیاراتی مثل خیار عیب ،تبعض صفقه، شرط ، تدلیس ، غبن و عیب است که همانند بیع نافذ در این عقد می‌باشد همچنین یکی دیگر از دنباله‌های عقد اجاره بحث سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت است

که با ایجاب عقد اجاره همراه است هر چند که خارج از عقد هم این حق متصور است ولی تشکیل دهنده اولیه آن، بحث اجاره است که عرف بر آن صحه می‌گذارد.

۲۹۰ صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع دارد  

 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

اجاره سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی
اجاره سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی

 

 

 

 

۱-۱           هدف

هدف از نگارش این پایان نامه بررسی تطبیقی و پژوهشی عقد اجاره ا زنظر فقهی

و حقوقی می باشد که نظرات مختلف فقهای اسلام جمع آوری شده و با یکدیگر

در مقارنه گذاشته می‌شود تا بهترین نظرات و پیشنهادات آنان در کنار یکدیگر

منقش شود، تا بتوان بهتر و مفیدتر از آن استفاده کرد با نگاهی سطحی به قانون

که منظور هما ن قوانین جاری مملکتی است در خواهیم یافت که قوانین در چهارچوب بسته شده گیر افتاده اند ،مثلا قانون مدنی از سالها پیش به

همین منوال باقی مانده و تعجب است که چرا با اینکه ،منبع پررونق وبه روز فقه

امامیه را در اختیار داریم ولی هنوز دست به تغییر و تحول نسبت به آن نشده‌ایم

وبنده بزرگترین هدفم از نگارش این رساله تاثیر گذاردن بر قوانین جامعه اسلامی است تا شاید همسان با فقه‌مان، پویا و پررونق شود.

۱۲           پیشینه تحقیق

از زمان ورود به دانشگاه علوم انسانی وطی دوره کارشناسی و آشنایی با قوانین جاری کشور، شروع به مطالعه تطبیقی موارد قانونی وفقهی کردم تا اینکه در سال ۱۳۸۰یعنی یک سال بعد از ورود به دانشگاه به موضوع اجاره بر خوردم، بامطالعه کتابهای مختلف فقهی بیشتربه سوی تحقیق در مورد این

بحث کشیده شدم، چرا که این موضوع ، موضوع خاک خرده‌ای در کتابهای فقهی نبود بلکه از مباحث روز جامعه محسوب می‌شد همچنین با برخورد با

مستاجران وموجران این عقد که به مشکل برخورده بودند، بیشتر به مطالعه این موضوع ترغیب می‌شوم تا اینکه در کارشناسی ارشد قبول می‌شدم و

چون می‌دانستم باید برای پایان دوره کارشناسی ارشد رساله‌ای ارائه دهم شروع به تحقیق گسترده‌تری کردم تمام وقت خود را دردوره کارشناسی

ارشد به مطالعه این عقد گذراندم تا اینکه درترم دوم یعنی ۱۲/۸۴ ملزم به ارائه موضوع پایان نامه شدم و چون با این موضوع بسیار آشنا بودم، این موضوع را ارئه کردم و درهر دو گزینه انتخاب موضوع بحث اجاره را به طوری که کلیت از آن باشد برای گروه برگزیدم وگروه محترم با این موضوع پیشنهادی که اولین گزینه بنده بود موافقت کردند.

 

۱-۳           روش کار و تحقیق

روش کار بنده به صور ت کتابخانه‌ای بود ولی صرف کتابخانه تحقیق

خودرا محدود نکردم و با نامه‌هایی که ا زدانشگاه یادگار امام ره دریافت کردم به درون وبطن دادگاهها راه یافتم، و از رای های صادر شده از شعبه‌های موجود استفاده کردم همچنین از دوستانی که از وکلای دادگستری

بودند کمک گرفته و در دفاتر ایشان با خواندن پرونده‌های موجود مطالب بسیاری جمع آوری کردم امید است که مفید واقع شود.

درکتابخانه با فیش برداری ازمطالب مهم و مفید کتاب و جمع آوری

فیش‌های موجود به دسته بندی موضوع پرداختم ولی چون بعضی از کتابخانه مثل کتابخانه‌ موسسه امام خمینی ره و انقلاب اسلامی، کتابهای خود را به بیرون امانت نمی‌دادند با کپی بر داری‌ از صفحات مورد نیاز به فیش برداری درمنزل اکتفاء کردم .نهاآنها

آنها     آآآآآآآآآآآآآآآآممنن

 

 

اجاره سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی 

 

 

 

فصل دوم  
معانی و تعاریف

 

 ۲-۱ تعریف لغوی اجاره

معنی لغوی اجاره :«بین اَجر، یَاَ جِرُ و هوما اعطیت من اجر فی عمل از اَجَر یَأ جِرُ به معنای اجر و پاداش که در برابر عمل به انسان داده می شود.[۱]

همچنین اجاره (به کسر حمزه و فتح و) در لغت به معنای رهانیدن بفریاد رسیدن زینهار دادن زنهادادن بجنبانیدن از راه [۲]

همچنین اجاره با کسر حمزه مشهور تر است هر چند با کسره ، ضمه و فتحه حمزه به کار رفته است[۳]

از نظر برخی از اهل سنت لغت اجاره مصدر سماعی فعل اجر بروزن ضَرَبَ و قَتَلَ می‌باشد که مضارع آن با کسره و ضم جیم است یاجِر یا جُر. [۴]

ابن حاجب این لفظ را مصدر مره (آجر بر وزن فاعل) یعنی از باب مفاعله دانسته لیکن این نظر چنانچه به شرح شافیه می نویسد مردود است زیرا اگر واژه اجاره برای مره از باب مفاعله باشد باید استعمال آن بدون تاء

برای غیر مره جایز و شایع باشد در حالی که آن هرگز بدون تاء استعمال نشده است [۵] امر به معنای پاداش به عمل است و در صحاح اجر به معنای ثواب لیکن اصحاب لغت بین اجر و ثواب تفاوت قائلند چنانچه عین به شرح بخاری می نویسد ثواب مرتب برانجام اعمال عبادی و شرعی است .

ثواب در لغت بدل عین است و اجر بدون منفعت که تابع عین است ولی اجر بر ثواب نیز اطلاق می‌شود.[۶] در هر حال معروف است که اجر ثوابی است که خداوند در قبال عملی صالح منظور می دارد و اجاره و جزا و پاداش عمل اجرایست .

۲-۲- تعریف اصطلاحی

اجاره در تعریف اصلاحی یا شرعی با عبارتهای مختلف در نزد فقهای شیعه و سنی تعریف شده است که از نظر مفهوم و اعتبار تقرباً یکسان هستند که به صورت اختصار اشاره می شود و هی العقد علی تملیک المنفعه بعوضی المعلوم

اجاره عقدی است که توسط آن منفعت معلوم و مشخص در برابر و مقابل عوض معلوم و مشخص به دیگری تملیک می شود.

این تعریف شهید اول در کتاب لمعه دمشقیه بیان فرموده که از مشهور ترین تعاریف در فقه امامیه است .[۷]

و هی تملیک منفعه بعوض معلوم

اجاره عبارت از تملیک نمودن (مستاجر) به منفعت (عین مستاجره) در برار عوض (مال الاجاره) معلوم.[۸] اجاره عقدی است که به موجب آن منفعت شخص به دیگری تملیک می گردد و در مقابل آن عوض مشخص گرفته می شود

.البته منفعت مزبور گاهی منفعت اشیاء و حیوان است مثل اینکه کسی خانه یا حیوان خود را به دیگری اجاره دهد در برابر اجرت و منفعت آن سکونت در آن می باشد و گاهی منفعت اشخاص است یعنی کسی خود را به دیگری

اجاره می دهد به اینکه متعهد می‌شود که برای او کاری انجام دهد نظیر

دوختن و بنایی و در مقابل آن مزدی دریافت کند پس اجاره تملیک منفعت در برابر عوض معین[۹] اختلافی نیست با این تعاریف اجاره از هبه، بیع، عاریه، جعاله تفکیک می‌شود و جعاله دو طرف عقد نمی خواهد اراده جاعل در بیع وهبه خریدار و موهب له مالک عین هستند .

فقهای ۵ گانه در برخی تفصیلات تعریف اصطلاحی اجاره اختلاف دارند .

شیعه (اجاره عقدی است که براساس آن موجر منفعت عین مستاجره

یا عمل اجر را در اختیار مستاجر قرار می‌دهد). در مقابل آن اجرت معینی دریافت می کند ولی این انتقال به معنای بیع نیست.[۱۰]

شیعه این توجیه را صحیح نمی‌داند که اجاره بیع خاصی و به نوع خاص اعیان اختصاص می یابد بنابر این اگر موجر در عقد اجاره بگوید بعتک هذا الدار و منظورش از بیع اجاره باشد

.

صاحب عروه الوثقی و بعضی از فقهای شیعه اجاره را با صیغه بعتک منفعه هذالدار بعید نمیدانند.[۱۱]

و اگر بگوید منفعه هذا الدار شهراً، یعنی منفعت این خانه را به مدت یک ماه به توفر و ختم از نظر شیعه عقد اجاره باطل است . [۱۲]

البته لازم به تذکر است که بعضی از شافیعه همانند شیعه، لفظ بیع را در مورد تملک منفعت استناد نمی کنند و آن را موضوع انتقال اعیان می دانند نه انتقال منفعت[۱۳]

فقهای ۵ گانه کرایه و اجاره را به یک معنا به کار می برند

ولی مالکیه عقد اجاره اجیر مفقولات اثاث لباس ظرف را با اجاره می گویند و برخی منقولات دیگر را از جمله کشتی و بخصوص عقد منفعت حیوان را با کرایه می گویند و عقد را می بندند .

در شرح کبیر کرایه را به عقدی که بر منفعت اموال غیر قابل انتقال مثل اراضی خانه منعقد می شود استعمال می شود.[۱۴]

حنیفیه می گوید اجاره بیع منفعت می باشد که همان معنای شرعی ایجاد می‌باشم [۱۵]

همان طور که تعلیق بیع صحیح نسبت تعیین اجاره هم صحیح نمی باشد

بجز اینکه صحیح می باشد اضافه کردن قید آینده به آن نزد جمهور فقهاء (اهل تسنن) برعکس بیع و لیکن شافعیه اضافه کردن اجاره عین برای آینده

را نمی پذیرد ولی در ذمه را اجازه داده اند انجام این فصل از اول این ماه تا فلان ماه[۱۶]به خاطر اینکه این قبول اجل دارد و شافعی عقد اجاره را این طور تعریف می کند هوعقد علی منفعه مقصوده معلومه مباح قایع جلندل والا باحه بعوض معلوم

اجاره عقدی است که بر منفعت مقصوده معلوم و سیاح که قابل بخشیدن باشد در مقابل عوض معلوم صورت می گیرد و اجاره را یکی از صنوف بیع می داند یعنی یکی از موارد بیع است[۱۷]

قال المالکیه الایجار تملیک منافع شی مباح هذه معلومه بعوض.

مالکیه می گویند که اجاره تملیک منفعت یک شی بمدت معین در مقابل عوض است[۱۸]

حنابله نیز تعریف اجاره را همانند مالکیه هامیان می‌کنند.[۱۹]

با توجه

به اینکه اجاره فروش منافع می باشد پس در نزد اکثر فقهاء اهل تسنن اجاره درخت به خاطر میوه اش جایز نمی باشد بخاطر اینکه اجاره بیع منفعت می باشد نه بیع عین و نیز اجاره گوسفند برای شیر، پشم

اینکه امکان ندارد بعد از آنکه استفاده شدند عین آنها باقی بماند و آنچه بر آن عقد اجاره بسته می شود منفعت است نه عین ولی اجاره زن پرستار بچه را به خاطر ضرورت استثناء کرده اند مالکیه اجاره محل را برای محل حیوانات ماده جایز می دانند[۲۱]

صاحب جواهر الکلام می گوید .

عقد اجاره و هوالافظ الانشائی الدال علیها و شرته التی شرع لها

ملیک المنفعه المعلومه بمقابله تملیک عوض معلوم علی وجه اللزوم[۲۲]

عقد اجاره عبارت از لفظ انشایی که به اجاره دلالت دارد و ثمره آن

عقد که شارع مقدس برای آن متر تب کرده عبارت از تملیک بر منفعت معلوم در برابر تملک بر عوض معلوم بر اساس لازم الاجراء بودن این عقد مرحوم علامه حلی می گوید:

و هی عقد ثمرته نقل المنافع بعوض معلوم مع بقاء الهلک علی اصله[۲۳]

ماهیت اجاره عبارت از عقدی که موجب انتقال منافع در برابر عوض

معلوم که مستاجر می پردازد صورت می پذیرد در حالی که مالکیت عین برای مالک (موجر) باقی بماند.

نقد تعریف صاحب جواهر اکرام و علامه حلی

بنظر می رسد این دو تعریف کامل نباشد. زیرا در تعریف صاحب جواهر

به موقت بودن تملیک بر منافع عین مستاجره اشاره نشده و در تعریف علامه حلی به معلوم بودن منفعت اشاره نشده.

مرحوم سیدکاظم یزدی می گوید:

 


[۱] لغت نامه دهخدا- ذیل لغت اجاره

[۲] همان ص ۸۷۵

[۳] لسان العرب ج ۵-۶ ص ۶۵

[۴] جزیری عبدالرحمان الفقه علی المذاهب الاربعه ج۳ و ۱۲۵

[۵] جابری اصطلاحات فقهی ذیل لغت اجاره

[۶] زبیدی تاج العروس ج ۳ص۷- لسان العرب ج۶-۵ ص ۶۵

[۷] محمدبن مکلی العاملی (شهید اول) اللمعه الدمشقیه ص ۱۶۲

[۸] حلی (محقق) ابوالقاسم نجم الدین جعفربن الحسن مختصر النافع ص ۱۵۴

[۹] محمد کاظم طباطبائی عروه الوثقی ص ۵۲۴ محقق حلی شرایع الاسلام ۳-۴ ابن قدامه المغنی ج ۵ ص ۳۹۸

[۱۰] علاحه حلی تذکره الفقهاء شهید ثانی مالک اندمهام ج۱ص۳۰۲ امام خمینی تحریرالوسیله ج۱، ۴۹۳ محقق حلی شرایع ج۴-۳ص۴۱۲ محمد کاظم طباطبائی عروه الوثقی ص ۵۲۴/ عاملی محمد جواد مفتاح الکلرام ج۷ص۷۱

[۱۱] محمد کاظم طباطبائی عروه الوثقی ص ۵۲۴

[۱۲] علامه حلی تذکره الفقها نجفی محمد حسن جواهر اکدم ج ۱ص۳۲۰ شهید ثانی شرح لمع ج۴ص۳۲۸

[۱۳] تذکره الفقهاء عاملی محمد جواد مفتاج الکرامه ج ۷ص۷۴ جزیری عبدالرحمن و الفقه علی المذاهب الاربعه ج ۳ ص ۱۴۷

[۱۴] جزیری عبدالرحمن الفقه علی المذاهب الاربعه ج ۳ص۱۳۲

[۱۵] الکمال ابن الهمام فتح القدیر ج۷ص۱۴۵

[۱۶] الزحیلی و هب الفقه الاسلامی و ادله ج ۵ ص ۱۳۱۸

[۱۷] الوسط ص ۳۵۸

[۱۸] الفرق للمواحی ج۴ ص۴ مطبعه الجلی

[۱۹] المقدس ابن قدامه المغنی ج۵ص۳۹۸ مکتبه الریاحسن الحریمه اشیخ مرعی ابن یوسف غایه المنتهی ج ۲ ص ۱۹۰

[۲۰] الحصکفی علاء الدین الدرا المختار ج۴ ص۱۱۰

[۲۱] زحیلی وهب الفقه الاسلامی و دالادله ج۵ص۱۳۲

[۲۲] نجفی شیخ محمد حسن جواهر اکرام ج ۲۷ص

اجاره سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی

0 نقد و بررسی
وضعیت کالا : موجود است.
شناسه محصول : 1171

اجاره سرقفلی و حق كسب و پيشه و تجارت در حقوق موضوعه ايران و فقه اسلامی

قیمت : تومان129,000