فروشگاه

توضیحات

چکیده

هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و سبکهای مقابله با استرس و تأثیر جنسیت بر روی آن در دانشجویان مقطع کارشناسی رشته روانشناسی است . برای این منظور ۶۰ نفر از دانشجویان دختر و پسر رشته روانشناسی به صورت تصادفی انتخاب شده و با اجرای آزمونهای مورد نیاز در این زمینه به بررسی رابطه دو متغیر و تأثیر جنسیت بر این رابطه پرداخته شد. ۱۰ فرضیه در این باره مطرح شد و پس از جمع آوری اطلاعات خام با استفاده از نرم افزار SPSS  به تحلیل داده ها پرداخته شد که نتایج ذیل به دست آمد:

۱- بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس مسأله مدار دختران رابطه مثبت وجود دارد

۲- بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس هیجان مدار دختران رابطه منفی وجود دارد.

۳- بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس اجتنابی دختران رابطه مثبت وجود دارد.

۴- بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس مسأله مدار پسران رابطه مثبت وجود دارد.

 ۵- بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس هیجان مدار پسران رابطه مثبت وجود دارد.

 ۶- بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس اجتنابی پسران رابطه مثبت وجود دارد.

 ۷- بین هوش هیجانی دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد.

۸- تفاوت معنی داری بین سبک مقابله با استرس مسأله مدار دختران و پسران وجود ندارد.

۹- ئتفاوت معنی داری بین سبک مقابله با استرس هیجان مدار دختران و پسران وجود ندارد.

۱۰- تفاوت معنا داری بین سبک مقابله با استرس دختران و پسران وجود ندارد.

 ۱۱۴صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴منابع و جامعه آماری دارد

 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

 

 

 مقدمه

   قرن بیستم از یک سو قرن تکنولوژی، سرعت و اوج دست آورد های علمی بشر بود و از سوی دیگر قرن سرگشتگی، تنهایی و بیگانگی انسان ها و قرن آشفتگی عصبی و روانی به شمار می رود.دیدگاه علمی ناهمگون راجع  به فعالیت های هیجانی و عاطفی که تحقیق هشتاد ساله ی اخیر را در مورد هوش جهت داده است، به تدریج در حال تغییر است و روانشناسی به تازگی به نقش اساسی هیجانات در زندگی آدمی پی برده است و کم کم به قدرت و نفوذ احساسات در حیات ذهنی انسان و هچمنین خطرات آن اعتراف می کند (گلمن، بلوچ ۱۳۹۹).

   اصطلاح هوش هیجانی[۱] در سال ۱۹۹۵ توسط دانیل گلمن مطرح شد و بحث های بسیاری را برانگیخت. هوش هیجانی با توانایی در ک خود و دیگران، یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات و عواطف خویش و ارتباط و سازگاری فرد با مردم و محیط پیوند دارد.

   پژوهشگران با ارزیابی مفاهیمی چون مهارت های اجتماعی، توانایی های بین فردی، رشد روانی و وقوف فرد بر هیجان های خویش و توان کنترل آن هیجان ها به توصیف و تبیین هوش هیجانی (غیر شناختی) پرداخته اند.

   بار-آن هوش هیجانی (هوش غیر شناختی)  را عامل مهمی  در شکوفایی توانایی های افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند و آن را با سلامت عاطفی و در مجموع، سلامت روان مرتبط می داند. بار-آن برای اولین بار در ۱۹۸۰ هوشبهر هیجانی EQ را مطرح کرد و در همان سال به تدوین پرسش نامه هوش هیجانی (EI) پرداخت. به اعتقاد بار-ان، هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نیست ؛ زیرا بسیاری از افراد هوش شناختی بالایی دارند ولی آنطور که باید، در زندگی موفق نیستند. (جلالی، سید احمد )

   از زمانی که پدیده ای به نام هوش توسط بینه () در فرانسه به صورت عدد و رقم نمود کمی یافت، و اصطلاح هوشبهر توسط ترمن () معرفی شد، نزدیک به یک قرن می گذرد. از آن زمان تا کنون، بسیاری از روانشناسان از جمله اسپیرمن، ترستون، بینه ،وکسلر، پیاژه، کتل، گیلفورد، گاردنر و … ) تعریف و طبقه بندی های مختلفی از هوش به دست داده و بر آن اساس به تهیه ی ابزارهایی پرداخته اند که مدعی سنجش این کیفیت ذهنی است. این ابزارها که هر یک برگرفته از تصور و اندیشه ی پدید آورنده ی آن در باره ی پدیده ی هوش است، به صورت تصویر ، نوشتار یا ترکیبی از این عوامل به بازار عرضه شده و هر پدید آورنده ای نیز چنان به نتیجه ی فکر و عمل خود دل بسته و از آن راضی است که گویی هوش چیزی جز دست آورد او نیست (جلالی، سید احمد ).

   این تنوع، ابزار و تفاوت برداشت ها تمثیل زیبای مولانا را به ذهن می آورد. در این داستان هندوها هر یک در تاریکی بخشی از اندام فیل را لمس می کردند و ادراک بسیار جزئی خود را تمام واقعیت می پنداشتندو تصویری از فیل ارائه می دادندکه به همه چیز شباهت داشت، جزخود فیل(جلالی، سید احمد).

   اصطلاحاتی که روانشناسان به کار می برند حتی از این پیچیده تر و ابهام آمیزتر است، زیرا این پدیده نه تنها به لمس در نمی آید بلکه به دلیل ذهنی و انتزاعی بودن، تصور آن نیز به آسانی میسر نیست. شاید به همین دلیل است که بورینگ می گوید: «هوش همان چیزی است که به وسیله ی آزمون های هوش اندازه گرفته می شود».این گفته ،بی تردید زبان گویای هر روانشناسی است که می خواهد این پدیده ی انتزاعی را به کمیت تبدیل کند. به قول ایکن (۱۹۸۵)،هوش نامی است که به فرایند های ذهنی فرضی یا مجموعه ای از رفتارهای هوشمندانه اطلاق می شود و نظریه های هوش در عمل همان نظریه های مربوط به رفتار هوشمندانه اند(جلالی، سید احمد۱۳۸۱)

   بدیهی است که وقتی تعریف موضوعی به اندازه ی کافی روش نباشد،سنجش دقیق آن نیز به آسانی میسر نخواهد بود. با این همه ،تا زمانی که تعریف قابل قبولی از هوش به دست داده نشده است ، ناچار باید جلوه هایی از آن را آنطور که در آزمون ها تجسم می یابد، پذیرفت و بر آن اساس به برآورد هوشبهر افراد –که حاصل تقسیم سن ذهنی به سن زمانی آنان می باشد (جلالی، سید احمد ۱۳۸۱).

   در تعریف واژه ی «هوش» اتفاق نظر میان روانشناسان وجود نداردو برای تعریف آن از ویژگی هایش استفاده می شود.  هنگامی که هوش مورد مطالعه قرار می گیرد، خود هوش نیست؛ بلکه رفتار یا عملکرد هوشمندانه است. بنابراین به جای تفکر در باره ی هوش باید در باره ی رفتار هوشمندانه تحلیل کنیم و مبنای رفتار هوشمندانه باید نوعی دانش و اطلاعات در کلی ترین  معنای آن باشد که به طور رسمی یا غیر رسمی کسب شده اند. تأثیر هوش بر رفتار هوشمندانه با حافظه آغاز می شود. یک عامل مرتبط با آن، به یاد آوردن اطلاعات، اعمال آموخته های قبلی در وضعیت موجود، یعنی توانایی انتقال یا تصمیم گیری است. برخی از افراد نسبت به دیگران ظرفیت بسیار بیشتری برای انتقال دارند که نشان از هوش بالای آنان دارد. جنبه های دیگر هوش و رفتار هوشمندانه شامل سرعت در رسیدن به راه حل ها و پاسخ ها و توانایی حل مسئله است (ابعاد هوش هیجانی).

   جان میر و پیتر سالوی، ابعاد چهار گانه ی هوش هیجانی را به شرح زیر بیان کرده اند:

۱-        خود آگاهی

۲-        آگاهی اجتماعی

۳-        مدیریت روابط

۴-        خود کنترلی( خائف الهی، دوست دار،۱۳۸۲).

   گلمن اجزاء هوش هیجانی را در خود آگاهی، خود نظم دهی، انگیزه همدلی و مهارت اجتماعی در شغل می بیند. (جلالی۱۳۸۱).

  هوش هیجانی با الکسی تیمیا نیز همپوشی دارد. سازه الکسی تیمیا به معنی توانایی در توصیف با آگاهی از هیجانات و خلق خویش است. فرد مبتلا به الکسی تیمیا هیجانات را بر حسب احساس های جسمی یا واکنش های رفتاری تعریف می کند تا آن ها با افکار ملازم و این تصور را به ذهن متبادر سازد که گویی معنی احساسات را نمی فهمد (پورافکاری، ۱۴۰۱).

   الکسی تیمیا با دشواری در ایجاد تمایز میان حالات هیجانی مختلف و توانایی محدود تفکر در هیجانات و با استفاده از آن ها به هنگام مواجهه با موقعیت های استرس زا ارتباط دارد. هوش هیجانی و الکسی تیمیا با متغیر های دیگر نظیر خود آگاهی، افسردگی، اضطراب، عزت نفس و استرس ادراک شده[۲] نیز رابطه دارند. خود آگاهی و عزت نفس احتمالاً هوش هیجانی بالاتر و الکسی تیمیا هوش هیجانی پایین تر را پیش بینی می کند و بین هوش هیجانی با افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده همبستگی معکوس وجود دارد (به نقل از مشتاق زاده، ۱۳۸۳).

   از سوی دیگر استرس پدیده ای است که همواره با زندگی انسان قرین بوده و افراد در جنبه ی مختلف زندگی با آن روبه رو بوده و آن را تجربه می کنند. همچنین در دوره ای زندگی می کنیم که با آن که تکنولوژی زندگی مادی انسان را ساده تر و سهل تر نموده اما انسان را از نظر معنوی به مراتب تضعیف نمده است. هر چند این امکانات در ارضای نیاز های بدنی مؤثر هستند. اما لزوماً نیاز های روانی را نه تنها ارضا نمی کنند بلکه گاه تهدید نیز می کنند و این امکانات گسترده ی مادی فشار های روانی عظیمی را برای انسان به وجود می آورد. امروزه استرس به قدری با زندگی انسان ها عجین شده است که مختصصان از آن با عنوان بیماری قرن نام می برند؛ هیچ کس از فشار روانی و استرس های موجود در زندگی ایمن نیست و همه در معرض آن قرار دارند. افراد برای مقابله با منابع فشار زا و استرس ها راه های مختلفی را بر می گزینند که متخصصین از آن به عنوان سبک های مقابله با استرس نام می برند(کلمن ،نیکخواه ).

در این پژوهش جامعه آماری را دانشجویان دختر و پسر رشته روانشناسی مقطع کارشناسی تشکیل داده اند و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شده است .

نمونه آماری

در این پژوهش تعداد ۶۰ دانشجوی مقطع کارشناسی رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز (۳۰ دختر و ۳۰ پسر) به طو تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب و آزمونهای مورد نیاز در اختیار آنها قرار گرفت.

روش نمونه گیری

تعداد ۶۰ دانشجو (۳۰ دختر و ۳۰ پسر) به روش تصادفی ساده از میان دانشجویان مقطع کارشناسی رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز (مجتمع ولی عصر ع) انتخاب گردیدند و دو آزمون سنجش هوش هیجانی و سبکهای مقابله با استرس در اختیار آنها قرار گرفت.

ابزار پژوهش

۱) آزمون هوش هیجانی پل . ۲) مقیاس CISS (سبکهای مقابله با استرس اندلر و پارکر) .

آزمون هوش هیجانی پل:

این آزمون توسط پل در شهر سیدنی استرالیا در سال ۲۰۰۰ برای اندازه گیری میزان هوش هیجانی ساخته شده است و در سال ۱۳۷۹ توسط شریفیان به فارسی ترجمه گردیده است و دارای ۱۹ سؤال دو گزینه ای است .

روایی پرسشنامه هوش هیجانی پل

در پژوهش حاضر برای بررسی روایی آزمون ۱۹ سؤالی هیجانی پل روایی محتوای ابزار سنجیده شده است . در ضمن این آزمون با آزمون هوش هیجانی گلمن ۱۰% همبستگی دارد . پایین بودن این ضریب همبستگی ناشی از  این  است  که  سازندگان آزمونهابراساس تعریفات جداگانه ای درهوش هیجانی اقدام به تهیه وتنظیم آزمون
کرده اند.

اعتبار پرسشنامه هوش هیجانی پل

اعتبار آزمون به دقت و اندازه گیری و ثبات و پایایی آن مربوط است . معنای اعتبار این است که ثبات و پایایی نمره آزمون در طول زمان حفظ شود . بدین معنا که اگر یک آزمون چند بار برروی یک آزمودنی اجرا شود نمره وی در همه موارد یکسان است .

به منظور اعتبار یابی هوش هیجانی پل به روش باز آزمایی عمل شد که ضریب همبستگی به دست آمده برای کل آزمودنی های دختر و پسر به ترتیب ۷۲% و ۷۴% است.

روش نمره گذاری پرسشنامه هوش هیجانی

پرسشنامه هوش هیجانی شامل ۱۹ سؤال دو گزینه ای است که کلید نمره گذاری به شرح ذیل است:

سؤال ۱ تا ۵ بلی نمره می گیرد .

سؤال ۶ تا ۱۰ جواب خیر نمره می گیرد .

سؤال ۱۱ جواب بله نمره می گیرد .

سؤال ۱۲ تا ۱۵ جواب خیر نمره می گیرد.

سؤال ۱۹-۱۶ جواب بله نمره می گیرد .  مقیاس CISS :

پرسشنامه CISS

جهت ارزیابی سبکهای مقابله با استرس از پرسشنامه مقابله با موقعیتهای فشارزا (CISS) استفاده شده است . این پرسشنامه توسط اندلر و پارکر تهیه شده و به وسیله دکتر اکبر زاده ترجمه و اجرا شده است . این تست شامل ۴۸ ماده است که پاسخها به روش لیکرت از هرگز (۱) تا خیلی زیاد (۵) مشخص شده است .

پرسشنامه CISS سه زمینه اصلی رفتارهای مقابله ای را در بر می گیرد :

۱-    مقابله مسأله مدارانه یا برخورد فعال با مسأله در جهت مدیریت و حل آن .

۲-    مقابله هیجان مدارانه یا تمرکز بر پاسخهای هیجانی به مسأله .

۳- مقابله اجتنابی یا اجتناب یا فرار از مسأله . این قسمت دارای دو زیر مجموعه دیگر شامل :

الف) روی آوردن به اجتماع و افراد دیگر .

ب) روی آوردن و درگیر شدن به فعالیت تازه .

نمره گذاری مقیاس CISS

به توجه به اینکه به صورت ۵ درجه لیکرت می باشد حداکثر نمره برای هر ماده ۵ و حداقل ۱ می باشد. آزمودنی بایستی به همه سؤالات پاسخ دهد. اگر آزمون تعداد                                                                                                                       ۵ سؤال یا کمتر از ۵ سؤال را جواب نداده باشد در زمان نمره گذاری پژوهشگر می تواند به این سؤالات گزینه ۳ را علامت بزند اما در غیر این صورت یعنی اکر بیش از ۵ سؤال بدون پاسخ باشد آن پرسشنامه نمره گذاری نمی شود . دامنه تغییرات سه نوع رفتار رویارویی به این شکل است که نمره هر یک از رفتارهای رویارویی سه گانه یعنی مسئله مداری ، هیجان مداری و اجتنابی از ۱۶ تا ۸۰ است . به عبارتی شیوه رویارویی غالب فرد با توجه به نمره ای که در آزمون کسب می کند مشخص می شود. یعنی هر کدام از رفتارها نمره بالاتری را کسب کند آن رفتار به عنوان شیوه رویارویی فرد در نظر گرفته می شود . (اندلر و پارکر ۱۹۹۰، به نقل از حاجت بیگی).

اعتبار پرسشنامه CISS

برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه سبکهای مقابله ، استرس از آلفای کرونباخ استفاده شده است که در مقابله مسأله مدار پسران ۹۲% و دختران ۹۰% ، هیجان مدار پسران ۸۲% و دختران ۸۵% اجتنابی  پسران  ۸۵%  و  دختران  ۸۲% ،  روی آوردن به فعالیتهای دیگر پسران ۷۸% و دختران ۷۷% ، روی آوردن به اجتماع و افراد دیگر پسران ۷۹% و دختران ۸۰% به دست آمده است (اندلر و پارکر ، به نقل از فتوت احمدی) . ضریب اعتبار پرسشنامه با موقعیتهای استرس از طریق آلفای کرونباخ در پژوهش قریشی در سطح بالایی (۸۱۳۳/.) به دست آمده است (به نقل از حاجت بیگی) . روایی پرسشنامه مذکور نیز طی تحقیقاتی که در ایران انجام شده ثابت گردیده است . در تحقیق قریشی به منظور محاسبه همبستگی عوامل پرسشنامه مقابله با استرس از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردیده و نتایج ذیل به دست آمده است:

مسأله مداری ۵۸%

هیجان مداری ۵۵%

اجتنابی۹۳%

روش جمع آوری داده ها

بعد از انتخاب ۶۰  نفر (۳۰ دختر و ۳۰ پسر) به عنوان تعداد لازم برای انجام این پژوهش افراد گروه نمونه به صورت تصادفی از میان دانشجویان دختر و پسر  رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز (مجتمع ولی عصر ع) انتخاب شدند و آزمونهای مورد نیاز در اختیار آنها قرار داده شد . قبل از پاسخگویی به افراد گروه نمونه درباره چگونگی پاسخ دهی توضیحاتی ارائه شد . اگر در حین پاسخگویی سؤالی به وجود می آمد پاسخ داده می شد . بیشترین سؤال افراد گروه نمونه درباره پرسشنامه هوش هیجانی پل بود که گویا متناسب با فرهنگ ایرانی تدوین و ترجمه نشده بود . اعضاء گروه نمونه همکاری مناسبی با پژوهشگر داشتند .

روش تجزیه و تحلیل داده ها

در این پژوهش برای تحلیل داده های پژوهش پژوهشگر علاوه بر فنون آمار توصیفی مانند میانگین و واریانس از آزمون ضریب همبستگی و   t گروههای مستقل  استفاده شده است چون هدف تعیین رابطه بین هوش هیجانی با سبکهای مقابله با استرس است . از آنجا که در فرضیه مش…………………………

 

جهت تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا داده های پژوهش از پرسشنامه ها استخراج و در جدول کلی (جدول مادر) تنظیم شد. سپس کلیه اطلاعات در دو بخش روشهای توصیفی و روشهای استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. در تجزیه و تحلیل توصیفی شاخصهای آماری مربوط به متغییرهای تحقیق از جمله نمرات هوش هیجانی و سبکهای مقابله با استرس مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی با استفاده از نرم افزار SPSS  محاسبه گردید و نمودارهای هریک با استفاده از کامپیوتر ترسیم شد. شاخصهای آماری که در تجزیه و تحلیل توصیفی استفاده شد شامل شاخصهای گرایش مرکزی و انحرافی نظیر میانگ%

بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سبکهای مقابله با استرس و تاثیر جنسیت بر این رابطه

0 نقد و بررسی
وضعیت کالا : موجود است.
شناسه محصول : 1862

قیمت : تومان99,000