توضیحات
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
دانلود پایان نامه و پروژه پایانی با موضوع بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
پس از دیدن متن و فهرست پایان نامه بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا میتوانید نسبت به خرید آنلاین و دانلود فایل مورد نظر اقدام فرمایید میتوانید تغییراتی در متن پایان نامه ایجاد نمایید و یا از بعضی از فصل های پایان نامه مثل روش تحقیق پیشینه تحقیق بیان مسئله و یا منابع پایان نامه ادبیات فارسی استفاده فرمایید با آرزوی موفیقت برای دانشجویان عزیز
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
چکیده
در ادبیات فارسی ایران، قرن پنجم، قرن گسترش متون عرفانی است. همۀ این متون به شکل بینامتنی با یگدیگر رابطه دارند. این رابطه، تنها بازنمون یک گفتمان غالب نیست؛ بلکه نوعی تکرار الگوهای ساختاری و روایی است. عطار بعد از یک قرن این سنّت را به شکل دیگری در یگانه اثر منثورش، تذکرهالاولیاء بازآفرینی کرده است.
در این پژوهش سعی شده است، با روش ساختاری ـ تحلیلی به توصیف و تبیین ساختار بینامتنی تذکرهالاولیاء پرداخته شود. از این رو تلاش شده است تا در سه ساحت تاریخی، گفتمانی و بینامتنی، متن تذکرهالاولیاء تحلیل ساختاری شود. در واقع دو رویکرد تاریخی و گفتمانی، تمهیدی است برای تبیین ساختار بینامتنی تذکرهالاولیاء. نثر تذکرهالاولیاء از نظر
تاریخی، کاملاً وابسته به الگوهای متنی نثر صوفیانۀ قرن پنجم است. گفتمانی را که عطار بر آن اصرار دارد، همان گفتمان عرفانی است که بر اساس فراروایت نجات¬بخشی شکل
گرفته است. عطار پیش از این، این گفتمان را در مهمترین اثر منظومش، منطق الطیر آزموده بود. او در تذکرهالاولیاء روایت¬ها و اقوال را از متون دیگر وام می¬گیرد؛ اما رفتارش با زبان و نوع نگرشش به ساختارآفرینی، دیگرگونه است. عطار سعی کرده است گفتمان
زبان¬شناختی خود را تغییر دهد و به ساختار دیگری دست یابد. عطار با ساختارآفرینی و انسجام بخشی به اثرش توانسته است فرایند متن شدگیِ تذکرهالاولیاء را ارتقاء دهد و به متن خود بسنده و مستقلی دست یابد.
کلید واژه¬ها: تذکرهالاولیاء، متون عرفانی قرن پنجم، بینامتنیّت، گفتمان، ساختار، انسجام.
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
۱۲۴صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع دارد
پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا را دانلود کنید
فهرست مطالب
چکیده……………………………………………………………………………………………………………………………….۱
فصل اوّل ۲
کلیات تحقیق ۲
۱ـ۱ـ مقدمه ۳
۱ـ۲ـ پرسشهای تحقیقی ۶
۱ـ۳ـ فرضیه¬های تحقیق ۶
۱ـ۴ـ بیان و ضرورت مسئله ۶
۱ـ۵ـ اهداف تحقیق ۷
۱ـ۶ـ روش تحقیق ۷
۱ـ۷ـ پیشینۀ تحقیق ۸
فصل دوم…………………………………………………………………………………………………………………………..۹
زمینه¬های تاریخی نثر تذکرهالاولیاء
۲ـ ۱ـ چیستی و تکامل نثر ۱۱
۲ـ۲ـ تصوف و نثر عرفانی: ۱۷
۲ـ۲ـ۱ـ درون¬مایه¬های نثرعرفانی ۱۹
۲ـ۲ـ۲ـ تذکرهها ۲۰
۲ـ۳ـ زندگی عطار ۲۳
۲ـ۳ـ۱ـ آثار عطار ۲۵
۲ـ۳ـ۲ـ تذکرهالاولیاء ۲۶
۲ـ۳ـ۲ـ۱ـ تبارشناسی تذکرهالاولیاء………………………………………………………………………………………………………………….۲۷
۲ـ۴ـ عطار مؤلف ۲۸
فصل سوم ۳۱
بررسی گفتمان عرفانی و مبانی نظری بینامتنیت ۳۱
۳ ـ۱ ـ افسانۀ تحول گفتمانی عطار ۳۲
۳ـ۲ـ فراروایت چیست؟ ۳۳
۳ـ۳ـ گفتمان چیست؟ ۳۵
۳ـ۳ـ۱ـ بیان ناپذیری تجربه در گفتمان عرفانی ۳۸
۳ـ۳ـ۲ـ گفتمان و استعاره ۳۹
۳ـ۳ـ۳ـ استعارههای گفتمانی تذکرهالاولیاء ۴۱
۳ـ۳ـ۴ـ گفتگومندی گفتمانی ۴۳
۳ـ ۴ـ باختین و نظریۀ گفتگومندی (dialogim) 45
۳ـ۵ـ نظریۀ بینامتنیت ۴۷
۳ـ۵ـ۱ـ کاربردهای مفهومی بینامتنیت ۴۹
۳ـ۵ـ۲ـ نسبت متون با یکدیگر ۴۹
۳ـ۵ـ۴ـ بینامتنیت و نظریۀ ژرارژنت ۵۰
فصل چهارم ۵۳
بررسی ساختار بینامتنی تذکرهالاولیاء ۵۳
۴ـ۱ـ ماهیت زبانی تذکرهالاولیاء ۵۴
۴ـ۲ـ مخاطب محوری تذکرهالاولیاء ۶۰
۴ـ۳ـ بازشناسی منابعِ تذکرهالاولیای عطار ۶۲
۴ـ۴ـ بازی متن¬ها از طبقات صوفیه تا نفحات¬الانس جامی ۶۷
۴ـ۴ـ۱ـ بازی متنها در تذکرهالاولیاء و رفتار زیبایی¬شناختی عطار با زبان ۷۰
۴ـ۵ـ بینامتنیت یا نقد منابع ۷۴
۴ـ۶ـ مقایسۀ تطبیقی زندگی صوفیان در تذکرهالاولیاء، رسالۀ قشیریه و کشف¬المحجوب ۸۱
۴ـ۶ـ۱ـ جدول تطبیقی زندگینامۀ صوفیان ۸۴
۴ـ۷ـ شکلهای بینامتنیت در تذکرهالاولیاء ۸۷
۴ـ۸ـ تحلیل گفتمانی تذکرهالاولیاء ۹۲
۴ـ۸ـ۱ـ انسجام متنی تذکرهالاولیاء ۹۷
۴ـ۸ـ۲ـ هدف متن یا نیّت¬مندی نویسنده ۹۸
۴ـ۸ـ۳ـ الفاظ انسجام در تذکرهالاولیاء ۱۰۳
۴ـ۹ـ ساختار روایت در تذکرهالاولیاء ۱۰۵
فصل پنجم ۱۱۱
بحث و نتیجهگیری ۱۱۱
۵ـ نتیجهگیری ۱۱۲
منابع ۱۱۷
Abstract 121
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
۱ـ۱ـ مقدمه
متون عرفانی یکی از شاخه¬های پربار ادبیات فارسی است. این متون به دلیل ارتباط شفافی که با تجربۀ عرفانی و تخیّل بشری دارد، منشأ زایشهای هنری و تجربه¬های زبانی بیانناپذیر است. تذکرهالاولیاء نوشتۀ فریدالدین عطار نیشابوری، از مهمترین متون نثر فارسی سدۀ هفتم و یکی از درخشانترین منابع نثر صوفیه به¬شمار میرود. این کتاب،
یادنامۀ عارفان است و بخش اصلی آن به یادکرد هفتاد و دو تن از اولیاء اختصاص دارد که نخستین آنها امام جعفرصادق (ع) و آخرین آنها هم حسینبنمنصور حلاج است.
بخشی نیز به نام «ذکر متأخران از مشایخ کبار» ضمیمۀ پایان کتاب است که با شرح حال و ذکر سخنان بیست و پنج تن از مشایخ صوفیه اختصاص دارد. به نظر میرسد که این بخش
الحاقی است و نمیتوان قاطعانه آن را از عطار دانست.
آشنایی با تذکرهالاولیاء دریچۀ بسیار مناسبی برای آشنایی با نثر کهن فارسی است.
همچنین برای آشنایی با اندیشۀ صوفیه و عارفان نیز بسیار مفید به نظر میرسد. عطار تذکرهالاولیای خود را در نیمۀ دوم قرن ششم فراهم آورده است. گویا مطالب این کتاب را به
تدریج گردآوری کرده است. به اعتقاد پژوهشگران آخرین مطالب این کتاب در سال ۶۱۷ بسته شده است. تذکرهالاولیا واپسین کتاب عطار است و تنها اثر اوست که به نثر نوشته شده است. از سوی دیگر این کتاب «آخرین نمونۀ بزرگ از آن دسته متون عرفانی است که در
آنها از ایمانی ساده و ناب یاد شده است. کمتر از یک سده پس از عطار، متون عرفانی
خاصّه به دلیل تأثیر اندیشههای ابن¬عربی، بسیار پیچیده شد. داعیۀ عارفان که دارای چنان نگرشی منسجم و نظاممندی هستند که میتواند با آیینهای فلسفی و کلامی رقابت کند، بل از آنها نیز بالاتر رود، سرانجام منجر به پیدایش جهانبینی و سخن عرفانی مشکل و
دقیقی شد، که فهم و شناخت آن نیازمند دانش فراوانی است که پیشتر به دست آمده باشد. تذکرهالاولیاء، بر عکس، از سادگی ایمانی میگوید و این را به آسانی نرم و روان و بسیار دلپذیر میگوید» (احمدی، ۱۳۷۹: ۶).
کمتر متنی به زبان فارسی نوشته شده که توانسته در حدّ تذکرهالاولیاء با استفاده از کمترین واژگان، زیباترین تصاویر را بیافریند و بیشترین تأثیر را در ذهن خوانندگان بگذارد این
گفته اگر چه کمی اغراقآمیز به نظر میآید، اما بیتردید زبان متن تذکرهالاولیاء زبانی زیبا و خواندنی است. برخی معتقدند که عطار نخواسته زبانی نو آورد یا شگردهای تازۀ صرفی و
دستوری به کار گیرد. او میخواست به یک سنت بزرگ مرتبط شود که پیش از او آغاز شده بود این است که با زبانی موجز، ساده و همه فهم، از کسانی میگوید که اگرچه از دل مردم برآمدهاند و مثل همۀ انسانها بودهاند، اما به مقام بلند رسیدهاند. مهمترین مسئلهای که در این کتاب به چشم میخورد، عادی بودن مردان خداست. بسیاری از کسانی که به مقامات
بلندتر از ملائک رسیدهاند از آغاز عارف نبودهاند، انسانهایی که تجربۀ زیستنشان، چون تجربۀ همۀ انسانها بود، اما گوش هوششان در جستجوی صدای آشنا بود؛ این است که به تلنگری بیدار میشوند و دیگران را هم بیدار میکنند.
حکایت تذکرهالاولیاء، حکایت انسانیهایی است که ساده زیستن را گوشزد میکنند و اقوال انسانهایی را به¬یاد میآورد که با ایمان راستین در جستجوی زبانی برای تبیین رابطۀ انسان و خدا بودند. استاد فروزانفر در کتاب «شرح احوال و نقد و تحلیل شیخ فرالدین
محمدعطار نیشابوری» که متأسفانه بخش ناچیزی به تذکرهالاولیاء اختصاص یافته است، مینویسند: «شیخ، بر روی هم در این کتاب نهصد و هشتاد و هشت حکایت و دو هزار و هشتصد و شصت و چهار کلمه از اقوال مشایخ را گردآوری و ذخیرۀ عظیم و بسیار گرانبهایی
به زبان فارسی تقدیم نموده است» (فروزانفر، ۵۱:۱۳۷۴)
یکی از ویژگیهای ساختاریی¬ای که همۀ متون عرفانی ادبیات فارسی را به هم متصل میکند. ارتباط گفتمانی است، عطار نیشابوری، اگرچه اصلیترین هنرش شعر است، اما با تألیف تذکرهاولیاءسعی کرده همان گفتمانی را که در منطقالطیرش دنبال میکرد، به شکل دیگری در نثر هم دنبال کند.
فراروایتی که تذکرهالاولیاء را پیش میبرد «اسطورۀ نجاتبخشی» است؛ این اسطوره، گفتمان «سفر انسان در دنیا» را میآفریند. عطار با استعارۀ «سفر» به اسطورۀ گناه و توبه
می¬رسد. بنابراین ابتدای روایتهایش با توبه آغاز میشود و انتهایش به مرگ میانجامد. در تذکرهالاولیاء انسانهای برگزیده با شناسایی و توبه کردن از گناه آغاز میکنند و آنگاه
تبدیل به فاعل شناسا میشوند و سپس کردار و گفتارشان بر دیگران مؤثر واقع میشود و سرانجام سفرشان به مرگ منتهی میگردد.
از آنجا که عطار، تذکرهالاولیاء را به شکل تألیفی-اقتباسی سامان داده است، در تحلیل سبکی این کتاب، نثرش را فاقد نشانههای سبکی ویژه عطار دانستهاند؛ در حالی که عطار برای کتاب خود، نه تنها طرح و برنامۀ عملی برای راهنمایی سالکان طریقت داشته، بلکه در سامان دادن متنهای عرفانی مختلف در پیِ تمهیدات ساختاری بوده است.
این پژوهش در جستجوی ساختار بینامتنی تذکرهالاولیاست. بنابراین برای کشف این ساختار باید به زبان، روایت و گفتمان در تذکرهالاولیاء توجه شود. هدف از بررسی بینامتنی این تحقیق در واقع این است که منطق گفتوگویی تذکرهالاولیاء را در کتابهای پیشین عرفانی بجوید. بینامتنیّت بیانگر آن است که هر متن محل تقاطع سطوح متنی مختلف است.
اگرچه عطار بسیاری از اجزای تذکرهالاولیاء را از متون پیشین عرفانی چون رسالۀ قشیریه، کشفالمحجوب و طبقات صوفیه گرفته است؛ اما رفتار زیباشناختی و زبان¬شناختی او برای خلق جهان متن دیگرگونه است. چنانکه تمام بخشهایی که به تذکرهالاولیاء و یادکرد عرفا
اختصاص یافته، دارای ساختار گفتمانی واحد است. اگرچه سایۀ کمرنگ این الگوی ساختاری را میتوان در کتاب¬های کشفالمحجوب، رسالۀ قشیریه و طبقات صوفیه یافت؛ اما عطار این الگو را عمق و جهت داده و به سبک ویژهای دست یافته است.
تذکرهالاولیای عطار گفتمانی را استمرار میبخشد که پیش از او کسانی چون سلمی، قشیری و هجویری آغاز کرده بودند؛ نوع گفتوگوی تذکرهالاولیاء با این آثار و کوشش مؤلف آن میتواند این پرسش را مطرح کند که عطار تا چه اندازه موفق شده است، ساختار مستقل و خودبسندهای خلق کند.
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
بنابر تحقیقات آربری از ۷۲ شخصیت عارفی که عطار به شرح زندگی، اعمال و کرامات آن پرداخته (البته غیر از ۲۵ شخصیت عارفی که بعدها به تذکرهالاولیاء در دوره¬های مختلف ملحق شده است) تنها ۹ شخصیت در سه کتاب طبقات صوفیه کشفالمحجوب و رسالۀ
قشیریه نیامیده است. به همین دلیل میتواند گفت تذکرهالاولیاء چه در محتوی و چه در نثر و ساختار، تحت تأثیر متون گذشته نوشته شده است و عطار به گونۀ بنیامتنی، متن منثور
اثر خود را گسترش داده است. عطار در تذکره خویش به برخی از این منابع اشاره کرده است.اما ظاهراً عطار در جستجوی تغییر مفهومی یادکرد عارفان است. کتابهایی چون
رسالۀ قشیریه و کشفالمحجوب با اندیشی مدرسی میخواستند به صورتبندی مفاهیم عرفانی بپردازند؛ اما عطار این نوع بیان را تغییر می¬دهد و مفاهیم عرفانی را با روایت
همساز میکند. مطالبی که عطار به صورت مستقیم و غیر مستقیم از کتابهای دیگر ذکر کرده، در روایت عطار به گونۀ گزینشی آمده است. عطار اگرچه در بیان مرجعیت داستانهای
اولیا کاملاً به متنهای گذشته وفادار است و حتی نخواسته مرجعیت کلام اولیاء را با تغییر دادن بشکند، در تولید ساختار روایت، خلاقانه عمل میکند. یکی از مهمترین عواملی که
باعث میشود که عطار به نوع ادبی داستان نزدیک شود و کلمات قصار و روایات را در دل زندگی اولیاد بگنجاند، جدا از قدرت داستان¬پردازیش، مسئلۀ مخاطب است. او از این طریق میخواهد مخاطبان بیشتری داشته باشد و سحر اقوال اولیاء را، با روایت، به جوانان برساند.
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
۱ـ۲ـ پرسشهای تحقیقی
۱- رویکرد بینامتنی عطار در تذکرهالاولیاء چگونه است؟
۲- عطار چگونه روایتها را از متون دیگر گزینش میکند و آن را در بافتهای متن تذکرهالاولیاء قرار میدهد؟
۳- آیا عطار به متن خود انجسام میدهد تا به ساختار خود بسنده دست یابد؟
۴- آیا متن تذکرهالاولیاء یک متن گلچین شده است یا این که عطار یک مؤلف خلّاق است؟
۱ـ۳ـ فرضیه¬های تحقیق
۱- ژرف¬ساخت تذکرهالاولیاء مطابق با گفتمان عرفانی است.
۲- گفتمان زبانشناختی تذکرهالاولیاء در مقایسه با آثار عرفانی پیشین متفاوت است.
۳- عطار تنها به گزینش متن از آثار گذشتگان فکر نکرده است؛ بلکه به ساختار اثر خود نیز اندیشیده است.
۴- روابط بینامتنی در تذکرهالاولیاء دارای طرح و برنامه است.
۵- تذکرهالاولیاء عطار چه در سبک و چه در ساختار یک اثر مستقل و خودبسنده است.
۱ـ۴ـ بیان و ضرورت مسئله
نه تنها تذکرهالاولیاء بلکه بسیاری از متون عرفانی که در تفهیم و تفسیر تجربههای عرفانی بودهاند، به¬شدت تحت تأثیر هم¬اند. این تأثیرپذیر در سلسله کتاب¬هایی که از قرن پنجم آغاز شد و تا نفحاتالانس جامی ادامه داشت، چشمگیرتر است. پیوند این آثار به گونهای
است که منجر به یک سنت شده است؛ سنتی که تعریف خاصی از بودن انسان در جهان دارد. این سنت نه تنها روایتهای ویژه ساخت؛ بلکه توانست معرفتشناسی یک دورۀ بزرگ
را رقم زند. بنابراین فهم هر یک از این متون منوط به فهم دیگر متون است؛ چرا که پیوند این آثار یک پیوند متنی عمیق است. تعمق در متن تذکرهالاولیاء، به گونهای تعمق در متونی
است که از طبقات صوفیه سلمی آغاز شده و به نفحات الانس جامی رسیده¬است. از این رو کشف روابط بینامتنی تذکرهالاولیاء با آثار گذشتگان نوع گفتگوی این آثار را با یکدیگر نشان
میدهد. و همچنین روشن میکند که هر یک از این متون چه قرائتی از عرفان اسلامی داشتهاند. با فرض این امر، یک مسئله اساسی و ساختاری شکل میگیرد: استقلال این آثار را چگونه باید ارزیابی کرد؟ آیا این آثار کاملاً مستقلاند؟ یا این که در عین استقلال به هم وابستهاند؟ و یا این که این آثار نمیتوانند آثار مستقلی باشند؟
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
تذکرهالاولیاء، اگر چه نه مثل وابستگی طبقات صوفیۀ خواجه عبدالله به طبقات صوفیۀ سلمی و نه مثل وابستگی نفحاتالانس جامی به طبقات صوفیۀ خواجه عبدالله انصاری،
اثری است که استقلال ویژه خود را دارد؛ اما این اثر چه در مفردات و چه در ساختارهای روایی و محتوا تحت تأثیر کتابهایی چون رسالۀ قشیریه و کشفالمحجوب است. آیا این
وابستگیها، تذکرهالاولیاء را تبدیل به یک اثر التقاطی کرده است یا این¬که این اثر میتواند بر ساختارهای خود تکیه کند و یک اثر اقتباسی نباشد؛ بلکه آفریدۀ ذهن خلاق مؤلف کتاب باشد؟
تشکیک در اقتباسی بودن تذکرهالاولیاء یا استقلال متنی این اثر، بارها عنوان شده؛ اما هیچ اثری به این سؤال در هیأت کتاب، مقاله یا رساله پاسخ نداده است.
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
۱ـ۵ـ اهداف تحقیق
۱- کشف ارتباط گفتمانی تذکرهالاولیاء با گفتمان عرفانی اسلامی.
۲- توصیف ارتباط بینامتنی تذکرهالاولیاء با آثاری چون رسالۀ قشیریه و کشفالمحجوب.
۳- توصیف ساختار روایی متن تذکرهالاولیاء.
۴- توصیف وحدت انسجامی متن تذکرهالاولیاء
۵- اثبات استقلال ساختاری تذکرهالاولیاء و خودبسنده بودن آن.
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
۱ـ۶ـ روش تحقیق
روش تحقیق این پژوهش ساختاری، توصیفی و تحلیلی است. نگارنده ابتدا میکوشد مناسبات زبانی نثر تذکرهالاولیاء را با سنت نثر نویسی عرفانی و اهل تصوف به شکل تاریخی بررسی کند و سپس بنیادهای نظری تحقیق خود را که دربار بینامتن است، با توجه
به دیدگاههای نظریهپردازان بینامتنیت به روشنی بیان کند و ارتباط بینامتنی تذکرهالاولیاء را با کتابهایی چون طبقات صوفیه و کشفالمحجوب و رسالۀ قشیریه بررسی کند و سرانجام
ساختار انسجامی و بینامتنی تذکرهالاولیاء را تحلیل نماید که چگونه عطار روایتهای مورد نظر خود را انتخاب، گسترش، تغییر و ترکیب مینماید تا بتواند به ساختار مورد نظرش دست یابد. از آنجا که همۀ بخشهای تذکرهالاولیاء از یک ساختار پیروی میکند، این امکان برای نگارنده به وجود میآید تا به شکل تفکیک شده متن تذکرهالاولیاء را بررسی کند تا بتواند به
اصلیترین مسئله تحقیق پاسخ دهد که با توجه به ارتباط بینامتنی تذکرهالاولیاء با متون عرفانی، آیا عطار توانسته است به ساختار خودبسنده دست یابد؟ آیا عطار تنها یک گزینش¬گراست یا یک مؤلف خلاق؟
لازم به یادآوری است، این تحقیق فقط به ۷۲ باب تذکرهالاولیاء توجه داشته و به دلیل عدم اصالت ملحقات، طبق تحقیق پژوهشگران، از ۲۵ باب دیگر صرف نظر کرده است.
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
۱ـ۷ـ پیشینۀ تحقیق
در تحقیقات ادبی، دربارۀ عطار بسیار نوشتهاند؛ خصوصاً از شعر او از منطق الطیرش، الهینامهاش، دیوانش، مصیبتنامهاش و از حکایات و داستانهایش. اما در این میان همیشه تذکرهالاولیاء به دلایلی فراموش شده است. نثرش را فاقد سبک، زبانش را التقاطی و
حکایاتش را حکایاتی فراهم آمده از متون گذشته دانستهاند. در حالی که تذکرهالاولیاء تأثیر حیاتی خود را همیشه داشته است. چنانکه از قرن هفتم تا امروز مورد توجه بوده است؛ در قرن دهم به دست نسخهپردازان تغییرات بسیار یفته و حتی ملحقاتی نیز یافته و امروز در
زبان شعر سپید نمود دیگر گونه پیدا کرده است. به هر حال مطالبی که دربارۀ تذکرهالاولیاء ارائه شده، بسیار ناچیز است. دربارۀ این اثر تنها یک کتاب تحقیقی مستقل وجود دارد به نام
«چهار گزارش از تذکرهالاولیاء عطار» نوشتۀ بابک احمدی. آقای احمدی در این کتاب به چهار مسئله اصلی تذکرهالاولیاء توجه کرده است: دلالتها، معناها، زبان و راز. غیر از این کتاب،
اثر مستقل دیگری دربارۀ تذکرهالاولیاء وجود ندارد. جز تصحیحات انتقادی متن تذکرهالاولیاء و گزیدههایی که از این اثر به دست دادهاند. دو تصحیحی که از تذکرهالاولیاء شده است یکی به کوشش نیکلسون بود و دیگری از آنِ دکتر استعلامی. هر دو تصحیح دارای مقدمه است. تصحیح استعلامی با مقدمۀ خود استعلامی و تصحیح نیکلسون با مقدمۀ علامه قزوینی.
دربارۀ نثر، زبان و روایت تذکرهالاولیاء به شکل پراکنده در این کتابها مسائلی ذکر شده است: تاریخ ادبیات در ایران اثر استاد دکتر صفا، صدای بال سیمرغ، از گذشته ادبی ایران، در جستجوی تصوف از استاد دکتر زرینکوب و دیدار با سیمرغ از استاد پورنامداریان…
اما دربارۀ بینامتنیّت در تذکرهالاولیاء پیش از این پژوهش میتوان به دو اثر اشاره کرد: در سال ۱۳۷۷ استاد فریدون بدرهای، کتابی با عنوان «گزیدههایی از تذکرهالاولیاء» فراهم آورده آرتور جانآربری ترجمه و به چاپ رسانید. در مقدمۀ این گزیده، آربری سعی کرده است به ریشههای تاریخی نثر و روایاتهای تذکرهالاولیاء بپردازد. او در این مقدمه کوشیده است به شکل تطبیقی سه اثر طبقات صوفیه سلمی، رسالۀ قشیریه ابوالقاسم قشیری و
کشفالمحجوب را با تذکرهالاولیاء مقایسه کند. آربری پس از این مقدمه، برای معرفی ۳۸ عارف، بخشهایی از زندگی آنان را از تذکرهالاولیاء گلچین میکند و سپس کتاب¬شناسیای ارائه میهد که بسیار سودمند است. در این کتاب¬شناسی تلاش کرده است منابع مورد استفاده عطار و یا منابعای که درباره این عارفان مطالبی آمده است، ذکر
کند. مثلاً به عنوان نمونه، دربارۀ بایزید بسطامی ابتدا به نثر خود گزارشی کوتاه از زندگی این عارف میآورد و سپس به خواننده یادآور میشود که دربارۀ این عارف، به چه کتاب¬هایی میتواند رجوع کند. این کتابها هم کتابهای قدیم است و هم تحقیقات جدید. و سرانجام قطعاتی از زندگی این عارف را از کتاب تذکرهالاولیاء میآورد.
خانم قدسیه رضوانیان در سال ۱۳۸۹ از سوی انتشارات سخن کتابی منتشر کرد با عنوان «ساختار داستانی حکایتهای عرفانی (کشفالمحجوب، اسرار توحید، تذکرهالاولیاء). فصل سوم این کتاب دربارۀ بینامتنیّت و گفتوگوی متنها با یکدیگر است. در این فصل نویسنده،
کشفالمحجوب، اسرارالتوحید و تذکره الاولیاء را با هم مقایسه کرده است و ارتباطات بینامتنی آن¬ها را با توجه به ساختار حکایات، مورد کنکاش قرار داده است بیشترین توجه نویسنده دربارۀ ساختار حکایت، عناصر داستانی، فضای روایی، درونمایه، شخصیت و کنش روایی حکایتهای این کتابهاست.
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
فصل دوم
زمینه¬های تاریخی نثر تذکره الاولیاء
۲ـ ۱ـ چیستی و تکامل نثر
نثر در لغت به معنی پراکندن است؛ اصطلاحی که در تقابل با نظم است. زبان در نثر همان مناسبت را انجام نمیدهد که در شعر؛ زیرا در شعر زبانیت زبان مشهور است؛ اما زبان در نثر میخواهد مخفی بماند تا پیام آشکار شود. به همین دلیل سارتر معتقد است که «کلمه برای نثرنویس وسیلهای است تا از خود به در آید و خود را در میان بیفکند» (سارتر، ۱۳۷۰:
۲۲). در واقع نثر نویس میکوشد واقعیت را در زبان متجلّی کند. بنابراین نثر هم رابطه با تجربهی زبانی دارد و هم رابطه با واقعیت. هدفی که زبان در نثر جستجو میکند با هدف شعر یکی نیست. «نثر سخنی است که در خط مستقیم حرکت دارد و به ویژه در نثر
غیرفنی، زبان به تمامی ـ یا اساساً ـ در خدمت معنا و مفهومی قرار میگیرد که سخن به خاطر آن پدید آمده است، به همین دلیل است که در متون نثر، زبان حذف میشود……………………………………..
بلافاصله بعد از پرداخت موفق میتوانید فایل کامل این پروژه را با سرعت و امنیت دانلود کنید
اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا”
بررسی ساختار بینامتنی تذکره الاولیا
قیمت : تومان85,000
نقد وبررسی
نقد بررسی یافت نشد...