فروشگاه

توضیحات

تحقیق حضرت زینب

زینب نمونه با شکوه صمیمیت ، همدلی و همراهی را در کانون پر مهر پدر و مادر خویش مشاهده کرده بود و لذت آن را از یاد نمی برد.

او تعاون و همکاری در خانه را از پدر و مادرش آموخته بود و می دید که پدر هیزم و آب خانه را تهیه می کرد و مادر آسیا می کرد ،

خمیر می ساخت و نان می پخت. آداب شوهر داری را از مادرش بخوبی فراگرفته بود و می دانست که جهاد زن آن است که به نیکویی همسرداری کند.

زینب ، مهر و محبت مادر را نسبت به فرزندان از یاد نمی برد و عطوفت های

مادر از شیرین ترین خاطره های او بود. او سخنرانی مادرش

در مسجد- در دفاع از کیان اسلام و ولایت – را فراموش نمی کند. و از آن درس دینداری و حراست از دستاوردهای جد بزرگوارش پیامبر اکرم و حمایت از دین خدا را فرا می گیرد.

تحقیق حضرت زینب

و بالاخره شخصیت والایی چون زینب کبری که در کانون ولایت رشد یافته و در سایه این تربیت ها بزرگ شده است ، دریایی است از

معرفت و فضیلتهای انسانی و تجربه های اخلاقی و تربیتی که از پدر و مادرش فرا گرفته است. او اکنون به خانه شوهر می رود و کانون زندگی را تشکیل می دهد و به عنوان مربی بزرگ و نمونه ای در سنگر مقدس خانه انجام وظیفه می کند.

                              

۵۰صفحه فایل ورد  

  

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

تحقیق حضرت زینب
تحقیق حضرت زینب

 

زینب که در مکتب علی و فاطمه و در کنار حسن و حسین(ع) رشد یافته است ، خود و جهان و خالق هستی را شناخته و به هدف زندگی و کمال والای انسانی بخوبی اگاه است و با شناخت کامل در این راه گام برداشته و به آن عشق می ورزد . او کسی نیست که در

حوادث بزرگ و کوبنده و در فرازها و نشیبها تحت تاثیر عواطف و احساسات قرار گیرد و وظایف مهم خویش را فراموش کند .

او در عین

اینکه کانون گرمترین عواطف و احساسات است عقیله نیز هست . یعنی با وجود اینکه زن است و سرشار از احساسات و عواطف

تحقیق حضرت زینب

انسانی ؛ در تمام صحنه های دلخراش و جانسوز ، عاقلانه و از روی تدبیر و اندیشه وارد می شود و عمل می کند و هیچ گاه احساسات ،

او را از وظیفه اش غافل نمی سازد. این ویژگی ، زینب را به ادامه راه ، تا حصول نتیجه که به بار نشستن خون شهیدان کربلا و ابلاغ پیام نهضت عاشورا است یاری می دهد .

امام سجاد (ع) نقل می کند : شبی که فردای آن پدرم کشته شد من بیمار بودم وعمه ام زینب سرگرم پرستاری از من بود، پدرم کناره

گرفت و به خیمه خود رفت . جون آزاد شده ابوذر نزد او بود و شمشیر اورا تعمیر می کرد . پدرم چندین مرتبه اشعاری را خواند :

 یا دهـر اف لک من خلیل          کم لک بالا شراق والاصیل

من صـاحب وطالب قتیل         والـدهر لایـقنع بالبـدیـل

    وانـما الامر الـی الجـلیل          وکل الامر حی سالک سبیبلی

«ای روزگار اف بر تو . چه ناستوده دوستی هستی؟ ! تاچند هر بامدادان وشامگاهان آرزومندی ویاری به خون غلتیده داری ؟ روزگار کسی را به جای دیگری نمی پذیرد. کار به دست خداست وهر زنده ای راه مرگ را می پیماید »

مقصود پدرم را از خواندن از خواندن این اشعار دریافتم . گریه گلویم را گرفت ؛ اما سکوت کردم ودانستم بلا ومصیبت فرود آمده است ؛ ولی عمه ام آنچه

من شنیدم ، شنید وتوانست خویشتنداری کند . برخاست وبا حالتی آشفته نزد پدرم رفت وگفت :« ای کاش مرگ آمده بود و زندگانی مرا نابود کرده بود .

تحقیق حضرت زینب

امروز همانند روزی است که مادرم فاطمه وپدرم علی وبرادرم حسن از دنیا رفتند . ای برادر ! ای جانشین گذشتگان ! وای پناه بازماندگان !»

امام (ع) به زینب نگریست وفرمود : خواهر عزیزم ! مبادا شیطان برد باری تو را برباید ؛ ودر حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود این ضرب المثل را بر

زبان جاری ساخت : «اگر صیاد ، مرغ قطا را در شبانگاه به حال خود می گذا شت ، در آشیانه اش می خفت» آن گاه عمه ام گفت : این بیشتر دل ما را

تحقیق حضرت زینب

می سوزاند که راه چاره برایت نباشد وشربت مرگ را به ناچار بنوشی ودر این حال عمه ام به زمین افتاد واز هوش رفت. بی تابی واز هوش رفتن زینب

(ع)  نمایانگر شدت علاقه زینب به امام حسین (ع) عظمت وبزرگی مصیبت سید الشهداء (ع)  است . براستی این عظمت را باید از کلام خدا در زیارت

عاشورا دریافت ، آنجا که می فرماید :  «یا ابا عبدالله لقد عظمت الرزیه وجلت وعظمت المصیبه بک علینا وعلی جمیع اهل الا سلام وجلت وعظمت

مصیبتک فی السموات علی جمیع اهل السلوات  یا ابا عبدالله به راستی مصیبت تو

تو بزرگ مصیبتی است وبزرگ وبا عظمت است بر ما وهمه مسلمانان مصیبتی که بر تو وارد می شود وبزرگ وبا عظمت است مصیبت تو در آسمانها بر همه موجودات آسمانی »

وروح بزرگ زینب چه با شکوه وجلال ، ناظر وشاهد همه این مصیبتها بود و آنچنان صبر واستقامت ورزید که همه را به شگفت واداشت.

دیدیم که خبر ناگوار شهادت امام حسین (ع) با زینب صبور چه کرد ! این خبر آنچنان برای او جانکاه بود که طاقت از او ربود واو را بیهوش به زمین افکند .

امام صادق در ادامه چنین نقل می کند : «پدرم حسین به صورت عمه ام آب پاشید و او را به هوش آورد و فرمود: خواهرم تقوا پیشه کن و شکیبا باش

تحقیق حضرت زینب

وبدان اهل زمین می میرند واهل آسمان باقی نمی مانند وهمه چیز مگر ذات خداوند در معرض هلا کت ا ست …جد وپدر ومادر وبرادرم همه از من بهتر

بودند رفتند ومن و هر مسلمانی باید به رسول خدا اقتدا کنیم و او را اسوه والگوی خود قرار دهیم . خواهرم! سوگندت می دهم ، ومی خواهم به این

سوگند عمل کنی . مبادا در مصیبت من گریبان چاک کنی یا چهره خویش را بخراشی ویا در شهادت من ناله وافغان سر دهی . حضرت امام سجاد (ع)

فرمود : « پدرم بعد از توصیه ها عمه ام را نزد من نشاند» هر چند زینب خود ترتیب  شده خاندان وحی وولایت است و زنی است خود ساخته و آگاه به

معارف الهی ، ولی این توصیه ها ویادآوریها از زبان امام وبرادرش تاثیر زیادی در اوگذشت

. روح زینب را مقاومتر ، قامتش را استوارتر واراده اش را در برابر مصائب محکم تر سا خت ودر حقیقت به ایمان او اطمینان بخشید.

تحقیق حضرت زینب

تاریخ به روشنی نشان می دهد ، که زینب ودستورها وتوصیه های امام زمانش

به خوبی عمل کرد واین جملات کوتاه آنچنان در روح لطیف واستوار او تاثیر

گذاشت،که نتنها هیچ مصیبتی او را از میدان خارج نساخت وبه ضع بی تابی وجزع نکشاند ، که چون کوه و مقاومتر از کوه ایستادگی کرد . گر چه هر داغ

تازه ای که به جگر داغدار زینب می نشست وهر مصیبتی که بر مصائب زینب افزوده می شود از نیرو وتوان آ‎ن می کا ست

، ولی همه تلاش زینب این بود که به دام این مصیبتها نیفتد ودردها وغم ها ورنج های بی شمار ، او را از پای در نیاورد ، تا رسالت مهمی را که بر دوش دارد به مقصد بر ساند .

۴

 

حضرت پس از برسی بیابانهای اطراف به سوی خیمه ها باز می گردد و به خیمه خواهرش زینب وارد می شود. نافع می گوید : من بیرون خیمه ایستاده

بودم که می شنیدم زینب کبرا به امام چنین چنین می گفت : برادرم ! آیا یارانت را آزموده ای ؟ مبادا به هنگام سختی دست از تو بردارند ؟! حضرت در

پاسخ چنین فرمود : سوگند به خدا آنها را آزموده ام و آنان را جز دلاور وغرنده وبا صلابت واستوار نیافتم . اشتیاق آنان به  به کشته شدن در پیش روی من

همنند اشتیاق کودک شیر خوار به سینه مادر است . نافع می گوید :

با شنیدن این گفتگو گریه گلویم را گرفت وبه نزد حبیب پیشنهاد کردم که اکنون ا مام

در خیمه خواهرش زینب است و شاید زنان واطفال حرم نیز در آنجا باشند .

بهتر است تو با گروهی از یارانت به کنار خیمه آنان رفته، مجددا اظهار وفاداری

کنید تا مایه دلگرمی آنان باشد . حبیب با صدای بلند یاران امام را که در میان خیمه ها بود ند، طلبید . همه از خیمه ها خارج شدند . حبیب از افراد بنی

تحقیق حضرت زینب

هاشم خواست به درون خیمه های خود باز گردند و آنگاه ماجرا را نقل کرد وهمه اصحاب آمادگی خویش را اعلام کردند . حبیب گفت : بیایید به کنار خیمه

بانوان رفته و به آنان اطمینان خاطر دهیم . چون به کنار خیمه رسیدند حبیب خطاب به بانوان بنی هاشم گفت : ای دختران پیامبر وای حرم رسول خدا ! اینان جوانان فداکار شما واین شمشیر های فداکار آنهاست …………………….

بلافاصله بعد از پرداخت موفق میتوانید فایل کامل این پروژه را با سرعت و امنیت دانلود کنید

 

 

نقد وبررسی

نقد بررسی یافت نشد...

اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “تحقیق حضرت زینب”