توضیحات
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
دانلود پایان نامه و پروژه پایانی با موضوع جدید زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
پس از دیدن متن و فهرست پایان نامه زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی میتوانید نسبت به خرید آنلاین و دانلود فایل مورد نظر اقدام فرمایید میتوانید تغییراتی در متن پایان نامه ایجاد نمایید و یا از بعضی از فصل های پایان نامه مثل روش تحقیق پیشینه تحقیق بیان مسئله و یا منابع پایان نامه هنر استفاده فرمایید با آرزوی موفیقت برای دانشجویان عزیز
مفهوم فمینیسم که بخشی از اصالت دیگری است و در قلمروهای متنوعی مثل نژاد، قومیت و جنسیت خود را نشان میدهد و جنبش اصالت زنان پرسر و صداترین آنها
میباشد. این مسأله را برای ما به وجود میآورد که این جنبش چه تأثیری در هنر داشته و آیا هنر فمینیستی در زمینههای هنرهای تجسمی و نقد و فلسفه و تاریخ هنر نیز فعال بوده
است؟ و آیا جنسیت در شکلگیری دیدگاههای هنری و ارزشهای زیباییشناختی میتواند مؤثر باشد یا خیر؟
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
۱-۲- هدفهای تحقیق
۱ – فمینیسم چه تأثیراتی در قواعد و قانونهای زیبایی شناختی گذاشته است.
۲ – آشنایی با هنرمندان فمینیسم و روش کار آنها.
۱-۳- اهمیت موضوع تحقیق انگیزش انتخاب آن
جنبشهای فمینیستی علاوه بر افزایش هنرمندان فمینیست و به وجود آمدن هنرمندان
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
بیشمار زن و مرد، باعث تأثیرات عمدهای در قواعد و قانونهای زیباییشناختی شد و بر تکامل نقد هنری و تأویل اثر هنری تأثیرات شگرفی بر جای نهاد. این جنبش موجبات
آشنایی با هنرمندان فمینیسم و روش کار آنها را فراهم کرد و باعث مطرح شدن زنان هنرمند فمینیسم گردید.
۱-۴- سوالات و فرضیههای تحقیق
سؤالات تحقیق :
۱ – آیا جنسیت در شکلگیری دیدگاههای هنری و ارزشهای زیباییشناختی تأثیر دارد؟
۲ – آغاز جنبش هنری فمینیسم از چه زمانی بوده است؟
۳ – چه هنرمندانی در زمینه فمینیسم فعالیت کردند؟
۴ – موانع موجود در عدم مطرح شدن هنرمندان زن چه بوده است؟
– فرضیههای تحقیق:
۱ – آیا فمینیسم فقط یک مکتب فکریست یا در هنر و زیباییشناسی هم تأثیرگذار بوده است؟
۱۱۵صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع دارد+تصاویر
پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی را دانلود کنید
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات طرح
۱-۱– بیان مسأله ۱
۱-۲- هدفهای تحقیق ۱
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
۱-۳- اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن ۱
۱-۴- سؤالات و فرضیههای تحقیق ۱
– سؤالات تحقیق
– فرضیههای تحقیق
۱-۵- واژههای کلیدی و تعاریف واژهها ۲
فمینیسم (دفاع از حقوق زنان) ۲
فمینینیسم (مکتب اصالت زن) ۳
فمینیست ۳
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
فمینیتود (زنبودن) ۳
فمینیتی (ویژگیهای روانی – اجتماعی زن) ۴
فمینزیشن (زن- آزاد شغلی) ۴
۱-۶ روش تحقیق ۴
۱-۷ قلمرو تحقیق ۵
۱-۸ محدودیتها و مشکلات تحقیق ۵
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
فصل دوم: معرفی و تاریخچه فمینیسم
مقدمه ۶
۲-۱ جنبش فمینیست ۸
۲-۲- مفهوم شناسی فمینیسم ۹
۲-۳- نقش زن در تاریخ ۱۰
فصل سوم: هنر و فمینیسم
۳-۱- جنبش هنری فمینیسم ۲۰
۳-۲- تاریخ هنر و فمینیسم ۲۰
۳-۳- نداشتن جایگاه در تاریخ ۲۳
۳-۴- چرا هیچ زن هنرمند بزرگی نداشتهایم؟ ۲۴
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
۳-۴-۱- خلاقیت و نبوغ ۳۰
۳-۴-۲- جنسیت و آموزشهای هنری ۳۴
۳-۴-۳- پرسش درباره برهنگی ۳۶
۳-۴-۴- عدم تأثیر جنسیت در پیشرفت هنری ۳۸
فصل چهارم: زیباییشناسی فمینیسم
۴-۱- واژه زیباییشناسی ۳۹
۴-۲- پیشینه تاریخی زیباییشناسی فمینیستی ۴۱
۴-۳- نقد و بحث فمینیسم ۴۸
۴-۴- تأثیر فمینیسم بر هنرهای تجسمی ۵۲
فصل پنجم: هنرمندان فمینیسم
۵-۱- زنان هنرمند فمینیسم ۵۵
۵-۲- رویکرد هنرمندان فمینیسم به صنایع دستی ۶۰
۵-۳- رویکرد هنرمندان فمینیسم به کار گروهی ۶۸
۵-۴- رویکرد هنرمندان فمینیسم به نژاد ۷۶
۵-۵- رویکرد هنرمندان فمینیسم به سنت ۸۱
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
۵-۶- رویکرد هنرمندان فمینیسم به بدن، حواس بدن و خوراک ۸۶
نتیجهگیری ۱۱۰
منابع ۱۱۲
گزارش و تصاویر پروژه عملی ۱۱۵
فهرست تصاویر
صفحه عنوان
تصویر ۲-۱: ونوس ویلندورف ۱۳
تصویر ۵-۱: دختران چریک ۵۶
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
فصل دوم
مقدمه
«در تعریفی ساده فمینیسم پیکاری است که در جهت رفع تبعیض از زنان آغاز شده است و هدف نهایی خود را برابری حقوق اجتماعی و قضایی زن و مرد میداند.» (میقانی، ۱۳۸۶، ۵)
فمینیسم بخشی از پدیده یا جنبش «توجه به دیگری» یا «اصالت دیگری» است که در قلمرو
نژاد، قومیت و جنسیت پدیدار شده است. جنبش اصالت زنان یا زن باوری پرسروصداترین آنها است که روایتهای مختلفی چه در جهت موافق و چه در جهت مخالف دارد.
به دنبال چنین بحثی، بسیاری از هنرمندان، خصوصاً زنان، درصد برآمدند تا دغدغهها و آموزههای فمینیستی را در شکلدهی و معنادهی آثار خود به کار گیرند.
از دیدگاه فمینیسم در شرح رویدادها و پیشامدهای تاریخی همیشه از زنان به عنوان مادرها، مستخدمین خانه و مراقبت کننده دیگران نام برده شده و با یک تصویر غلط زنان را به طور
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
ژنتیک جنس درجه دوم با رتبهای پایینتر از مردان به حساب آوردهاند. هنر فمنیستها چیرگی فرهنگ غرب را که همان فرهنگ پدرسالاری یا پدر شاهیست بر هنر متذکر
میشود هنری که مختص مردان و علیه زنان به کار میرفت.
داشتن کارگاههای هنری، برپایی گالریها و نمایش آثار مختص مردان بود و زنان تقریباً از
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
تمامی این امکانات محروم بودند. تربیت کردن زنان به عنوان یک هنرمند فرهیخته، برپایی گالریها و همچنین فروش آثار هنری و به نمایش گذاشتن آثارشان در موزهها تقریباً
غیرممکن بود. اگرچه این موارد امروزه نسبت به قبل کمتر دیده میشود.
زنان هنرمند بیشماری سعی دارند معانی هنر جهانی را تغییر دهند و در این زمینه از مردان پیشی گیرند به همین جهت مفاهیم و معانی فمینیسم را در دستور کار خود قرار دادند،
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
اگرچه آثار آنان براساس شکل ظاهری نشان دهنده این نیست که توسط زنان به
وجود آمده ولی نوع دیدگاه آنان و جنس هنرشان مخصوص به خودشان است.
هنر فمنیستی نه تنها در زمینههای هنرهای تجسمی، بلکه در زمینهی نقد و فلسفه و تاریخ هنر نیز بسیار فعال بوده است و سؤالات متفاوتی را در اذهان به وجود آورده که از قرار زیر میباشند:
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
اصولاً چرا تاریخ هنر، زنان هنرمند برجستهای به خود ندیده است؟ از چه راههایی تمایلات زنگرایی در هنر ارتقا خواهد یافت؟ آیا هنر زنان باید به طور بنیادین با آنچه هنرمندان جنس مخالف او خلق میکنند، متفاوت باشد؟
زشتی و قباحت مسائل جنسی را چه کسانی مطرح کردند؟ چه ملیتی داشتند و چه اهدافی را دنبال میکردند و دیگر آنکه آیا نگاه زن متفاوت از نگاه مرد است؟
این پایاننامه با عنوان زیباییشناسی فمینیسم در هنر نقاشی شامل مطالب زیر میباشد.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
در فصل اول کلیات طرح چون بیان مسئله، هدفهای تحقیق، اهمیت موضوع تحقیق و علت انتخاب آن، سؤالات و فرضیههای تحقیق، تعاریف و واژه فمینیسم و لغات مرتبط با آن روش تحقیق، قلمرو تحقیق و محدودیتها و مشکلات تحقیق پرداخته شده است.
در فصل دوم تحت عنوان معرفی و تاریخچه فمینیسم به تعریف جنبش فمینیسم، مفهوم
فمینیسم و چگونگی نقش زن در طول تاریخ از عصر کهن سنگی دیرین تا عصر حاضر و نظریات محققین و نظریهپردازانی پرداخته شده که در خصوص احقاق حقوق زنان، دل مشغولیهای داشتهاند و تحقیقاتی انجام دادهاند.
در فصل سوم با عنوان هنر و فمینیسم، جایگاه زنان در تاریخ هنر و عدم مطرح شدن آنان در طول تاریخ مورد بررسی قرار گرفته است.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
در فصل چهارم با عنوان زیباییشناسی فمینیسم پس از تعریفی مختصر از واژه زیباییشناسی به پیشینه تاریخی زیباییشناسی فمنیستی اشاره شده و در بخش نقد و
بحث فمینیسم به جریانهای فکریای توجه میشود که در بحث زیباییشناسی و فلسفه هنر مطرح شده و اصول تاریخ هنر را زیر سؤال میبرد و دیدگاه تاریخی آن را تصحیح میکند
و در فصل پایانی زنان هنرمند فمینیسمی معرفی شدهاند که تأثیرات عمیق آنها بر تاریخ هنر معاصر به خوبی مشهود است و جزو اولین گروههای هنرمندان فمنیست هستند و
اکنون درتاریخ هنر معاصر جایگاه خاص خود را یافتهاند و همچنین نمونه کارهای آنها ضمیمه پایاننامه میباشد.
۲-۱- جنبش فمینیست
«نهضتهای دفاع از حقوق زنان در جهان، فعالیتهای خود را در زمینههایی چند متمرکز ساختهاند:
۱- ارائه حق رأی به زنان در انتخاب گوناگون (محلی، ملی و …) و کوشش در راه احقاق حق انتخاب شدن.
۲- ایجاد دگرگونیهای بنیادی در نظام اشتغال جامعه که خطوط اصلی آن چنین است:
الف: امحاء حقوق انحصاری مردان در برخی از مشاغل
ب: تمهید امکانات و شرایط لازم جهت مهاجرت وسیع زنان از خانه و مشارکت آن در حیات اقتصادی و اجتماعی
پ: آمادهسازی زمینههای مکمل اشتغالزن نظیر مهد کودک و…
ت: انعطافناپذیر ساختن هرم اشتغال زن، آنچنانکه در زمانهای حساس (نوزادی کودک) بتواند به کار خانه اولویت بخشد و تا مدتی از مسائل اشتغال فاصله گیرد بدون آنکه شغل و فرصتهای شغلی را از دست دهد.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
ج: اضمحلال عوامل نابرابر کننده اشتغال بین زن و مرد. آنچنانکه کار زن تنها در مشاغل غیر کلیدی نظیر خدمات، ماشیننویسی و … خلاصه نشود.
چ: از بین بردن عقاید قالبی مرتبط با تقسیم کار در خانواده، آنچنان که زن و مرد هر دو بتواننند در صورت اشتغال زن به کارهای خانه بپردازند. این امر مستلزم ارزش زدائی در کارهای خانه خواهد بود.
۳- امحاء دوگانگی معیارهای اخلاقی: آنچنان که زنان و مردان در برابر تخطی از قانون جامعه، تجاوز، قتل، خیانت و … مجازاتی مشابه پذیرند؛ همانطور که در مورد طلاق، موضعی برابر با مرد یابند.» (همان منبع، ۹۰۲ – ۹۰۱)
۲-۲- مفهومشناسی فمینیسم
«فرهنگ لغات انگلیسی وبستر (۱۹۷۵)، فمینیسم را اینگونه تعریف میکند: طرز تفکری که حقوق اجتماعی و سیاسی زنان را مساوی حقوق مردان دانسته و نهضتی که برای تحقق چنین آرمانی تلاش میکند. فرهنگ ربر این کلمه را چنین تعریف میکند: آیینی که طرفدار گسترش حقوق و نقش زن در جامعه است.» (میشل، ۱، ۱۱)
««فمینیسم» لغتی فرانسوی است که به آنچه در قرن نوزدهم در آمریکا تحت عنوان «جنبش زنان» معروف بود، اطلاق میشد. جنبش زنان مجموعهی متنوعی از گروههایی بود
که هر یک به نحوی در پیشبرد موقعیت زنان تلاش میکردند، اینک، مفهوم فمینیسم فعالیت تمام کسانی را که در زمینههای مختلف برای پایان دادن به تابعیت زنان تلاش میکنند در بر میگیرد.» (جاگر، ۱۳۹۸، ۲۰)
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
«جنبش آزادی زنان، مهمترین روایت فمینیستی در جامعهای معاصر غرب است. خود این عنوان نشاندهندهی زمینه سیاسی ظهور آن و کلید برای درک بعضی از تفاوتهای آن با
اشکال پیشین فمینیسم است. این نهضت به دنبال مبارزات طولانی مدت زنان از قرنها قبل، در قبال تبعیضاتی که علیه آنان در جوامع غربی وجود داشت و بالاخص در اعتراض به
مردسالاری حاکم بر اعلامیه حقوق بشر فرانسه بود زیرا این اعلامیه حقی برای «زن» در نظر نگرفته بود.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
فمینیسم به عنوان یک نهضت سیاسی در سال ۱۸۴۸ با نام نهضت «سنکافالز» در آمریکا مطرح شد. در همین سال نخستین منشور دفاع از حقوق زنان در آمریکا اعلام گردید.
بیان این نکته لازم است که فمینیسم به یک معنا همواره وجود داشته است. یعنی هر زمان که زنان در مقابل مردان به تابعیت مجبور گشتهاند در مقابل فرودستی خود مقاومت
کردهاند، گاه فردی و گاه جمعی، زمانی آگاهانه و زمانی دیگر ناآگاهانه و شاید این مقاومت به این دلیل است که طبیعت انسان «آزادی و عدالت» و «عدم تبعیض» را میطلبد.
فمینیسم کالبدی از اندیشه است که به وضوح بر تمامی ابعاد زندگی زنان و حتی مردان در جهان غرب و تا حدودی در کشورهای دیگر تأثیر گذاشته و در این راستا نظامهای تعلیم و
تربیت را متأثیر نموده و سبب رنگ باختن تعاریف سنتی از مفاهیم زن و مرد گشته است.» (شاوردی، ۱، ۲۴)
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
۲-۳ نقش زن در تاریخ
«کلید درک تاریخ زنان پذیرفتن این نکته است که تاریخ زنان، تاریخ اکثریت انسانهاست، فمینیستها با نوشتن تاریخ زنان هدفی دوگانه را دنبال میکنند: دوباره زنان را به تاریخ و تاریخ را به زنان باز میگرداند. این نوشتهها نظریه را احیا میکند.
چه، شالودههای ذهنی مطالعات تاریخی را به لرزه در میآورد. مقولهی بنیادی اندیشهی تاریخی فمینیستی، مناسبات اجتماعی میان دو جنس است.
تاریخنگاران فمینیست سه رویکرد را برای تغییر دیدگاههای ما نسبت به گذشته اختیار کردهاند. نخست، آنان روشها و مقولهها – به ویژه، مفهوم دوره بندی- را باز تعریف
میکنند. دوم، تاریخ نگاران فمینیست برای رد کردن حرفهای کلیشهای دربارهی سرشت زن، به موازات جنس بر طبقه و نژاد به عنوان یک مقولهی تحلیل متمرکزند. آنها
پرسشهای دیگری دربارهی موقعیت و نقش زنان در دورهها و مکانهای خاص را جانشین مقولهی یاد شده میکنند. سرانجام، تاریخ نگاران فمینیست درک همگان را از تغییرات
اجتماعی و این که چگونه با جدا شدن حوزههای خانگی و عمومی از هم، زنان کنترل بر تولید دارایی و شخص خودشان را از دست دادند دگرگون کردند.
فمینیستها خوشبینانه بر این باورند که تصاحب ذهنی تاریخمان هر طور باشد به یک آگاهی زنانهی جمعی منتهی خواهد شد و هرگونه مطالعهی تاریخ زنان، به ویژه اگر ثبت آن از رهگذر آگاهی خود زنان صورت گیرد، روح و تاریخ را به هم خواهد پیوست.» (هام، ۱۳، ۲۰۹)
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
نقش زن در تاریخ از مناظر گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. گاه بیش از حد بدان پرداخته شده و در بیان جایگاه او در تاریخ و نقش او به بیراهه رفتهاند. گاه نقش او را بسیار کمرنگ و در پناه حمایت مرد نشان دادهاند. اما از هر دو منظر زن را آنچنان که بوده است معرفی نکردهاند.
تاریخ خود معرف نقش زن بوده است و با مطالعه تاریخ در هر عصری میتوان به خوبی دریافت که زنان توانمند با وجود مشکلات پیرامونی خویش در هر دورهای از تاریخ توانستهاند پیامرسان رسالت خویش باشند. وگرچه بعضاً این نقش مورد بیمهری مورخان قرار داشته است اما اثری از تلاش و قابلیتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… زنان به جا مانده است.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
«از آغاز پیدایش انسان در روی زمین نزدیک به هزاران سال میگذرد. انسانهای اولیه در ابتدای حیات خود در عصر کهن سنگی دیرین در نهایت سختی روزگار میگذرانیدند. آلات و
ابزار بسیار ساده و ابتدایی به انسانهای اولیه امکان تهیه آذوقه مازاد بر نیاز نمیداد. بنابراین شرکت تمامی اعضای گروه انسانی برای بقاء و ادامه حیات ضروری و واجب
مینمود. آنان دوش به دوش هم مانند کالبدی واحد تلاش میکردند تا زنده بمانند. تا این مرحله از زندگی، زن و مرد نسبت به هم امتیازی نداشتند بلکه با هم برابر بودند.
از مطالب فوق چنین برمیآید که تا این زمان جنس و جنسیت بر نحوهی تقسیم کار تأثیری نداشته است. با انتقال به دوران کهن سنگی نوین، فنون و اقتصاد جامعه انسانی تکامل
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
مییابد. انسان اولیه ابزار و آلاتی پیشرفتهتر از قبل میسازد و شکار حیوانات بزرگ و پیشرفت در امر تولید به انسان این امکان را میدهد که شیوهی یکجانشینی را در پیش گیرد و اجتماع طایفهای به وجود میآید.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
در پایان دوران کهن سنگی دیرین، در نتیجه تکامل تدریجی ابزارهای جدید تولید، این امکان به وجود میآید که ضرورت شرکت تمام اعضای طایفه در همهی امور تولیدی، شکار و گردآوری
میوه و ساختن اشیاء گوناگون از بین برود. تقسیمبندی کار در این مرحله که آخرین مراحل دوره گردآوری خوراک یعنی مرحلهی شکارورزی است، براساس ظرفیت بیولوژیکی
بین زن و مرد به عمل میآید. شکار اشتغال اصلی مردان و جمعآوری میوهجات و غیره کار
مخصوص زنان است. زنان در جریان گردآوری دانهها و ریشههای خوراکی، گیاهان و فصل
روئیدن آنها و دانههایی که از آنها حاصل میشد را شناسایی کردند و سرانجام با فن زراعت آشنا شدند.» (شاوردی ۱۳۸۰، ۳۴)
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
مردمشناسان کشف کشاورزی را به وسیله زنان اثبات کردهاند کشاورزی، اساس اهلی کردن حیوانات و دامداری را نیز پیریزی کرد. کشف کشاورزی توسط زنان در زندگی اجتماعی
و اقتصادی آن زمان تأثیر عمیقی بجای گذشت. مهمترین اثر آن یکجانشینی افراد به واسطه نیازشان به زمین بود. از اینجا نهال هنر جوانه میزند. پرداختن به عمران و
آبادانی سبب پیشرفت هنر و صنعت میشود، معابد سر به فلک میکشند، نقاشی و پیکرهها ساخته میشود، خط پدید میآید و در اینجا چیزی به نام «تمدن» بوجود میآید.
زنان با ساختن سفال با علم شیمی، هنگام رشتن و نخریسی با علم فیزیک و از راه نساجی با مکانیک آشنا شدند و کشت کتان و پنبه، راه گیاهشناسی را به روی آنها باز کرد.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
به طور کلی در اجتماعات ابتدایی، قسمت اعظم ترقیات به دست زنان اتفاق میافتاد و این موضوع نقش زنان را در حیات اقتصادی طایفه بالا برد و آنان را به مقام رهبری و سالاری
رساند تا جایی که بتدریج مردم الهههای زن را میپرستیدند. در آن زمان آثاری هنری با محوریت زن خلق شد که میتوان آنها را اولین حضور زن در هنر به شمار آورد. «زن در این
آثار در قالب ربالنوع و به مثابه مظهر زایش و تداوم نسل انعکاس یافته و تشابه این وجه از شخصیت وی با طبیعت و زمین به عنوان منبع زایش سبب شده است که انسانهای آن
دوران نوعی رابطهی متا فیزیکی و مذهبی بین زن و طبیعت قائل شوند. از آن دوران واژهی مادر نه تنها به والده انسان (زن) بلکه به سر منشأ خلق و ولادت هر چیزی مانند مادر
طبیعت، مادر گیتی، مام میهن و غیره اطلاق شده و در ادبیات انسانی رواج یافت. در هنر سرزمینهای گوناگون الهههای یافت میشوند که در اصطلاح به آنها الهه باروی گفته
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
میشود. الهههای باروری از نظر شکل و شمایل زن هستند و منشا زایش طبیعت به شمار میآیند و به علت داشتن همین جایگاه صبغهای مذهبی و گاه قدسی پیدا کرده و چه بسا
مورد تقدیس و پرستش واقع شدهاند»(www.pardis.com )
مجسمههای کوچک اندام باروری یافت شده در اروپای شمالی و سایر نقاط شاید از اولین نمونههای آثار هنریاند که با موضوعیت زن خلق شدهاند. این آثار که در نزد
باستانشناسان ونوس شهرت دارند و معروفترین نمونههای آنها ونوس ویلندورف است، یا
فاقد چهرهاند و یا خطوط چهره آنها به ندرت نشان داده شده است. اما در مورد اندامهایی
که با باروری رابطه مستقیم دارند، مانند سینه و شکم، اغراق صورت گرفته است. تحلیل همین اغراق و تأکید نکردن بر رئالیسم در ساخت اندام و چهره سبب شده……………………………….
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
– جنبش هنری فمینیسم:
«بسیاری از جریانهای هنری پدیدآمده در تاریخ هنر زاییدهی اندیشهها و نحلههای جامعهشناختی است که ریشههای فلسفی، سیاسی یا اجتماعی دارند. جنبش هنری فمینیسم یکی از این جریانهاست.» (فشنگچی، ، ۴)
به طور کلی میتوان گفت که فمینیستها جنبش هنری خود را به طور اخص از اواخر سال ۱۹۶۰ آغاز کردند آنها عقیده داشتند که باید نظراتشان را به شکلهای مختلف مطرح کنند.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
به عقیدهی فمینیستها زنان دارای خصوصیات منحصر به فردی هستند که باعث میشود
آنها متفاوت از مردان باشند و به دنبال آن زنهای هنرمند نیز هنرشان متفاوت از هنر مردان هنرمند است. این نظریه سابقاً در آمریکا، بریتانیا و آلمان به صورت بسیار برجستهای مطرح شده بود. آنها معتقدند تاریخ هنر، تاریخی مردمسالار است و فقط تاریخ هنرمردان سفیدپوست اروپایی است که نه نشانی از زنان در آن وجود دارد و نه حتی رنگینپوستان.
۳-۲- تاریخ هنر و فمینیسم
جامعه همان قدر که بر مناسبات نابرابر مادی مبتنی است، بر مناسبات نابرابر میان دو جنس نیز استوار است. جوامعی که هنر در آنها خلق شده است نه فقط فئودالی یا سرمایهداری بوده، بلکه خصلتی پدرسالانه و جنسیتگرا هم داشتهاند.
«فمینیسم از حوزههای نو و اشکال جدید تضاد اجتماعی پرده برداشته و در نتیجه تحلیل خاص خود از روابط خویشاوندی، ساختار دو جنس، جنسیت، تولید مثل، کار، و صد البته فرهنگ را میطلبد. فرهنگ را میتوان آن دسته از اعمال اجتماعی دانست که هدف
اصلیشان دلالت است، دلالت به معنای تولید معنا یا نظم دادن به «معنای» جهانی که در
آن زندگی میکنیم. فرهنگ عبارت است از آن سطح اجتماعی که در آن تصاویری از جهان و
تعاریفی از واقعیت تولید میشوند که میتوان آنها را در قالب ایدئولوژی بسیج کرد و از این
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
طریق به مناسبات موجود حاکی از سلطه و فرادستی و فرودستی طبقات و جنسها
مشروعیت بخشید. تاریخ هنر وجهی از این تولید فرهنگی یعنی هنر را به عنوان هدف بررسیهایش برمیگزیند؛ اما خود این رشته از سوی دیگر جزیی حیاتی از سلطهی
فرهنگی طبقه و جنس غالب محسوب میشود. بنابراین مهم این است که تعاریفی را که در جامعهی ما از واقعیت آرمانی داده میشود، تعاریفی که در چارچوب تفاسیر تاریخ هنر از فرهنگ تولید میشوند، به چالش بطلبیم.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
برقراری ائتلاف با تاریخ اجتماعی هنر لازم است، اما خود آن همیشه باید فاقد تعصب
پدرسالارانهاش باشد. برای فمینیستها مداخله در حوزهی بسیار حاشیه ای تاریخ هنر، به
قول خودشان «پایگاه تفکر ارتجاعی»، به لحاظ سیاسی اهمیت دارد. باید اذعان کرد که تاریخ هنر رشتهی تأثیرگذاری نیست، در دانشگاهها و مدارس هنر و زیرزمینهای خاک
گرفتهی موزهها زندانی شده و دانش متمدنسازان خود را به نخبگان و فرهیختگان انتقال
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
میدهد. با این حال نباید اهمیت و تأثیر تعاریف آن از هنر و هنرمند در ایدئولوژی بورژوایی را
دست کم گرفت. شخصیت اصلی گفتمان تاریخ هنر هنرمند است، کسی که به عنوان آرمان خدشهناپذیری تصویر میشود که اسطورههای بورژوایی از انسان جهانی و بیطبقه را تکمیل میکند.
دیگر این که فرهنگ عمومی ما پر است از اشارات آرمانی به ماهیت فردی آفرینش؛ این که نبوغ همواره بر موانع اجتماعی فائق میآید، این که هنر توضیحناپذیر است و حوزهای جادویی است که فقط باید تکریمش کرد، نه تحلیل. (پالاک، ۱، ۱۷۸)
پرسشهای فمینیسم از تاریخ هنر پرده از این پیش فرضهای غالب برداشته که «آفرینش» حق و امتیازی اختصاصاً مردانه است و در نتیجه اصطلاح «هنرمند» فقط به مردان اشاره دارد.
و اینکه آفرینش و خلاقیت جزئی ایدئولوژیکی از مردانگی، و زنانگی وجهی منفی از مرد و در نتیجه هنرمند تلقی شده است.
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
و دیگر آنکه مردان لاجرم در هنر نقش بزرگتری دارند و زنان هر چه کنند تا ابد فرودستاند. مردان هنر میآفرینند؛ زنان فقط بچه میآورند. و این تضاد غلط غالباً برای توجیه حذف زنان از عرصههای فرهنگ استفاده شده است.
«در گذر تاریخ حتی وقتی زنان به رغم نابرابریها و تبعیضهای بسیار، سختکوشانه پیگیر کار هنری خود بودند، آثارشان گرچه در عصر خود ارزشمند به شمار آمده اغلب یا ناپدید شده و از
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
میان رفتهاند، یا به هنرمندان دیگر نسبت داده شدهاند، و شرح حالشان نیز در جایی ثبت و ضبط نشده است. زنی که در گسترهی هنر آرزوی فراتر رفتن از حد و حدود کار ذوقی را در
سر میپروراند، اغلب در هر موقعیتی با مخالفت مردانه، خواه در هیأت شوهر، همکار، منتفقد، حامی یا مأمور دولت، روبرو میشود. در فاصله سدهی شانزدهم تا سدهی هجدهم
بسیار پیش آمده است که خبرگان دیرباور از زنان خواسته باشند که برای اثبات اینکه مردان بجای آنها نقاشی نمیکنند، در حضور آنان نقاشی کنند.» (میرخسروی، ۱۳، ۳)
لذا تقسیمات جنسی که در مفاهیم هنر و هنرمند ریشه دارند بخشی از اسطورههای
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
فرهنگی و ایدئولوژیهای خاص تاریخ هنرند.
«با توجه به آنچه ذکر شد درمییابیم که فمینیسم میکوشد از شواهد تاریخ هنر، مفهوم جنسیتی استخراج نموده و ماهیت مذکر محوری زیباشناسی را از مبانی فلسفی هنر تا آثار
خلق شده اثبات نماید. با توجه به چنین برداشتی، هنر فمینیستی معاصر ملاکهای خارج از حیطه هنرهای زیبا ارائه میدهد، لذا هنرمندان موج دوم فمینیسم در سالهای ۱۹۷۰ در دو محور شروع به فعالیت کردند.
اول اثبات این که زنان در تاریخ هنر غایب نبودهاند و باید آثار آنان در هنرهای سنتی به شکلی وسیع در مقابل هنرهایی چون نقاشی و مجسمهسازی و سایر آثار متداول هنری قد علم کند
دوم آن که ارزشهای هنرهای دستی، یعنی هنرهایی که براساس خلاقیت زنان در طول تاریخ شکل گرفته، کمتر از سایر هنرها نیست، لذا باید در موزه هنرهای زیبا در کنار سایر هنرها به نمایش گذارده شود. این نوع آثار گویای این مطلب است که زنان انرژی خود را در
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
طول تاریخ هنر، به دلیل محدودیتهای فردی و اجتماعی معطوف به نوعی خاصی از هنر نمودهاند که باید مورد توجه قرار گیرد. (عطایی آشتیانی، www.farsnews.com)
نظام حاکم تاریخ هنر نیز به این فمینیسم بیخطر در کنفرانسهای خود جایگاهی حاشیهای
اختصاص داده و اجازه داده که چند مقاله عجیب و غریب فمینیستی در نشریات آکادمیکش به چاپ برسد «اما در این میان تلویحات انتقادی فمینیسم برای کل تاریخ هنر سرکوب شده و
به فمینیسم اجازه ندادهاند که موضوع بررسی در تاریخ هنر و شیوههای بررسی و تدریس آن تغییر کند.» (پالاک، ، ۱۷۸)
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
۳-۳- نداشتن جایگاه در تاریخ
زنان در طول تاریخ تنها به عنوان بازنمایی خارجی چیز دیگری مثلاً بناهای عدالت، آزادی و صلح حضور یاف%D
صوتی –
زیبایی شناسی فمینیسم در هنر نقاشی
عجب پایان نامه ای بود تبریک به سایت خوبتون
فائزه (خریدار محصول) –
سلام میبخشین نویسنده وسال انتشار و این چیزارو مگه مایان نامه نداره پس این چرا نداره؟
سارا (خریدار محصول) –
من خریداری کردم بسیار عالی بود حواستون باشه فقط باید برنامه وین رر رو قبلش نصب کرده باشید که راحت دانلود کنید وگرنه دانلود نمیشه