فروشگاه

توضیحات

صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام

 

حرکت جهانی صهیونیسم از اواخر قرن نوزدهم به رهبری «هرتزل» در کنفرانسی که در سال ۱۸۹۷ در

شهر بال سوئیس برگزار شد، بنا نهاده شد. بعد از جنگ جهانی اول، کانون ملی یهودیان در فلسطین به قیمومیت

انگلیس تشکیل گردید و پس از جنگ دوم جهانی با محاصره و خرید (البته کل زمین‌هایی که یهودیان

خریدند، هرگز از ۲% تجاوز نکرد؛ ولی یهودیان مدعی هستند که زمین‌‌های فلسطینیان را خریدیم و با همین ادعا، خود

را مالک بر کل سرزمین فلسطین می‌دانند!) زمین‌های فلسطینی، تبدیل به دولت و کشور اسرائیل شد؛

حتی در اواخر قرن نوزدهم، یعنی تقریباً ۵۰ سال قبل از کنفرانس بال، نخست‌وزیر وقت انگلستان «بنیامین

دیزرائیلی» به یک خانواده بزرگ یهودی قول تشکیل حکومت و دولتی یهودی در فلسطین را داده بود.

بنابراین در حقیقت رهبران دینی و سیاسی انگلستان و سپس ایالات متحده امریکا بانیان اصلی وحامیان فعلی

صهیونیسم هستند؛ زیرا اگر غیر از این بود، کشورهای غربی، به‌ویژه همین دو کشور، واکنش‌های بسیاری دربرابر جنایات صهیونیسم‌ها در فلسطین و دیگر نقاط دنیا از خود نشان می‌دادند. در مجموع، بسیاری از

صاحب‌نظران برجسته دنیا بر این عقیده هستند که صهیونیست‌ها اروپا و امریکا را اداره می‌کنند. به‌هرحال، حمایت‌های غرب به حدی است که سبب شده سازمان ملل و جوامع بین‌المللی مدافع حقوق بشر نیز سکوت

کنند و حتی امریکا با نفوذ خود، جلوی تحرک آن‌ها را به شکلی گرفته است که در حقیقت، سازمان ملل نیز در راستای منافع آن‌ها گام برمی‌دارد؛ چراکه بی‌شک یکی از انتظارات مهم جامعه جهانی از سازمان ملل،

پایبندی به منشور خود می‌باشد. برمبنای تعریفی که در منشور این سازمان ارائه شده، مجمعی برای

حفظ نظم و عدالت بین‌الملی است؛ زیرا تأسیس سازمان ملل، مولود تفکر دولت‌‌هایی است که در میانه جنگ دوم

جهانی، تعرضات و جنایات جنگی چهره‌هایی مانند هیتلر را دیده بودند و با شکل‌دادن به این سازمان

و فعال‌کردن آن در عرصه بین‌المللی، کوشیدند تا از ظهور دوباره این‌گونه چهره‌ها جلوگیری ‌کنند و زمینه‌های تعر،

توسعه‌طلبی و گردنکشی دولت‌های یاغی را در جهان از بین ببرند.اما از همان آغاز مشخص بود که دولت‌های مؤسس سازمان ملل، خود به‌دلیل حمایت از حکومت‌های دیکتاتوری و به‌دلیل دست داشتن در بسیاری از

جنایات جنگی نمی‌توانستند موجودیت سازمانی را تضمین کنند که در منشور خود بر لزوم حراست از جهانی بدون تجاوز و خودکامگی تأکید کرده است. درواقع تضاد میان منشور و ماهیت موسسان، زمینه‌ساز اولیه ظهور

جنایتکاران جنگی در عرصه بین‌المللی شد. تأسیس رژیم جنایت پیشه صهیونیستی نیز مولود همین تضاد بود؛

در نتیجه سازمانی که با هدف دفاع از امنیت، نظم و عدالت بین‌المللی شکل گرفته بود، خود عامل تجزیه

فلسطین و واگذاری بخش عمده این سرزمین به گروه‌های تروریستی یهودی گردید؛ به‌عبارت روشن‌تر

، سازمان ملل و رژیم صهیونیستی، هر دو مولود جنگ دوم جهانی هستند، هر دو در یک مقطع زمانی شکل گرفتند و

صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام

بانیان تأسیس هر دو آن‌ها، دولت‌های واحدی بودند و این مبدأ واحد، همان «صهیونیسم جهانی» است

و هر دو به یک معنا کانون‌های ثقل سیاست غرب هستند؛ با این تفاوت که یکی مأموریت منطقه‌ای و دیگری

مأموریت جهانی دارد. درواقع غرب، سازمان ملل و رژیم صهیونیستی، مکمل راهکار سیاسی یکدیگرند.در مقاله پیوست برآنیم تا ۱٫ مشخص شود که چگونه موجودیت اسرائیل و صهیونیسم با منافع استراتژیک غرب،

به‌ویژه امریکا و انگلیس عجین شده است و اهداف مشترک آن‌ها برای نابودی اسلام، به‌ویژه تشیع چیست؟

که حاصل بخشی از آن برنامه‌ها تا چندی پیش، نابودی فلسطین بود و بعد افغانستان و اکنون نیز عراق

دستخوش این بازی قرارگرفته و به ترتیب کشورهای اسلامی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است و چگونه

صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام به بهانه‌های دینی و ظهور مسیح و تکیه بر تفاسیر گوناگونی از انجیل به خراب‌کردن اماکن مقدس اسلامی

پرداخته و در حقیقت درصدد پیشبرد اهداف سیاسی خود هستند. نشان دادن چهره واقعی امریکا و انگلیس و غرب

به کسانی که همیشه دم از ارتباط با امریکا و غرب می‌زند؛ آن‌هایی که در خیال خود، این‌چنین

می‌اندیشند که جنگ اسلام و کفر بر سر امور خرد است و بس و می‌توان در عین مسلمان بودن،

.غربی نیز زندگی کرد و بر سر در تمدن غرب، نام دین را هم نوشت. آن‌ها می‌خواهند با یک «بسم‌الله» لیبرال دموکراسی

غرب را اسلامی کنند؛ غافل از این‌که غربی‌ها به نام دموکراتیزه کردن (به همان بهانه‌ای که امریکا بعد از نیافتن

سلاح اتمی در عراق عنوان کرد که به علت دموکراتیزه کردن عراق ما این‌جا مانده‌ایم) می‌خواهند

موجودیت، اسلام، سرزمین و همه چیز ما را بگیرند؛ و غافل هستند از این‌که جنگ، جنگ صلیبی است

و در عراق نیز بوش این واژه را تصادفی و از روی سهو بر زبان جاری نکرد.

 

۵۸صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع دارد 

 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

 

 

 

صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام
صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام

 

«صهیونیسم دارای چند حربه است، یکی این‌که با آرای یهودیان، دشمنان خود را تهدید می‌‌کند و دو

سلاح دیگر وی که از سلاح اول از اهمیت کمتری برخوردار نیستند، عبارتند از: مهارت در سازماندهی و منابع مالی و سوم، هرکس را که با هدف سیاسی‌اش در جهت مخالف منافع اسرائیل باشد، به سامی‌ستیزی متهم می‌کند.»بنابراین حربه‌های گوناگون صهیونیسم، مانند سامی‌ستیزی از یک‌سو و از سوی‌دیگر کمرنگ شدن

اعتقادات دینی در مسیحیت با اهداف صهیونیزم و یهودیت ـــ که تعبد دربرابر تعالیم دین یهود و اطاعت

از آن‌ها مخصوص افراد سالخورده و روحانیان است ـــ و با مشابه آن چیزی که در مسیحیت بعد از رنسانس اتفاق افتاد، سازگار شد و رفته‌رفته بستر مناسبی برای پدید آمدن صهیونیسم مسیحی، به‌ویژه در نوع پروتستان را فراهم کرد.در دنیای جدید، دین مسیحیت به شدت رنگ کثرت‌خواهی (pluralism) به خود گرفته است.

اصولاً تقسیم‌بندی اولیه در درون مسیحیت،

شامل سه گروه عمده، یعنی ارتدکس، کاتولیک رومی و پروتستان بود؛ اما امروزه در داخل این گروه‌ها، تقسیمات گوناگون و فراوانی وجود دارد. درحال حاضر کلیسای ارتدکس شرقی چهار اسقف عمده دارد که ریشه‌های باستانی دارند؛ یعنی اسقف اعظم قسطنطنیه، اسکندریه، انطاکیه و اورشلیم، همچنین تعدادی اسقف اعظم جدید نظیر شیوخ کلیساهای رومانی، بلغارستان و روسیه که بعدها به‌وجود آمده‌‌اند. در بین مجموعه‌‌های پروتستان نیز گروه‌های مختلفی نظیر، اسپریتوالیست‌ها، (spiritualists)

تئوسوفیست‌‌ها،(Theosophists) و گروه‌‌های بسیار دیگری دیده می‌شوند. وضعیت آیین مسیحیت در ایالات متحده از این هم پیچیده‌تر است.امروزه در امریکا صدها تشکیلات رسمی دینی وجود دارد که نه ارتدکس هستند و نه کاتولیک رومی. در میان این‌ها از گروه‌های درجه دوم و فرعی پروتستانی نظیر: متدیست‌ها، کلیسا‌های مشایخی، باپتیست‌ها، تجمع‌گرایان (Conqre garionalists) و «حواریون عیسی(ع)» (Disciples of christ) می‌توان نام برد؛ حتی در بین این گروه‌های فرعی نیز تقسیمات دیگری وجود دارد.این گروه‌ها

و فرقه‌‌ها تنها گوشه کوچکی از فرقه‌های درونی در آیین مسیحیت است؛ زیرا در قرن‌های اخیر بر اثر بروز اختلافات بین مسیحیان در عقاید و مناسک دینی، فرقه‌ها و کلیساهای دیگری در جوامع مسیحی پدید آمده است. تعداد این نوع فرقه‌ها آن‌قدر زیاد است که حتی نام بردن آن‌ها نیز کار دشواری است. اختلافات آن‌ها نیز به‌قدری آشکار و عمیق است که یک ناظر بی‌طرف در گمان می‌افتد که آیا پیروان آن‌ها دنباله‌رو دین اصلی مسیح هستند یا آن‌که ادیان گوناگون را پیروی می‌‌کنند؟ بعضی از آن‌ها در اعلا درجه توحید و بعضی

دیگر نزدیک به مظاهر و مبادی شرک هستند و جالب آن‌که همه آن‌ها خود را در سایه دین مسیح جای داده‌اند.یکی از ویژگی‌های کلیسای پروتستانیسم، رابطه بسیار نزدیک آن‌ها با دولت‌های اروپایی است و این دولت‌ها برای ترویج مسیحیت پروتستانیسم از مبلغان خود در کشورهای جهان سوم، حمایت‌های گسترده مالی، تبلیغاتی و سیاسی می‌‌‌کنند؛ برای نمونه در انگلستان، دولت و کلیسای پروتستان از یکدیگر جدا نیستند و ملکه انگلیس در رأس دولت و کلیسا قرار دارد.

نظریه

در نام و عنوان پایان نامه ، مسیحیت صهیونیستى را نظریه نامیدیم؛ علت آن، این است که نظریه یا تئورى، به معناى رأى و اندیشه به کار مى‏رود و نیز، نمایان‏گر کوششى است که براى فهم یک پدیده یا علل رابطه متقابل میان چند پدیده صورت مى‏گیرد. در واقع، تئورى در پى تشریح آن است که چرا پدیده مشخصى رخ داده و به عبارت

دیگر،آن، مجموعه یک‏پارچه از روابطى است که داراى سطح معینى از اعتبارند. هم‏چنین، نظریه، مجموعه‏اى از قاعده‏هاست که به رفتار یا پدیده خاصى مربوط مى‏شود، و البته، نظریه،قابل اثبات نیست؛ اما مى‏توان به آن معتقد بود و از این رو، فرضیه‏اى ثابت نشده است.[۱]

مسیحیت‏

مسیحیان کسانى‏اند که از مسیحیت پیروى مى‏کنند و مسیحیت، دینى است که به عیسى مسیح

علیه‏السلام منسوب است و مانند هر دین دیگرى، مشخصه‏هایى دارد؛ مثل عیسى مسیح، پسر خدا یا تجسد واقعى خالق هستى است که عدالت، آسایش و الگوى خوب زیستن را براى بشریت به ارمغان آورد. او آمد تا فقیران را بشارت، اسیران را رستگارى، کوران را بینایى، سرکوب شوندگان را آزادى دهد. از این رو، عیسى مسیح

علیه‏السلام، محورى‏ترین عنصر مسیحیت به شمار مى‏آید؛ اگر چه در این که آیا باید او را پرستید

یا تنها گرامى‏اش داشت و از او اطاعت نمود یا فقط او را تحسین کرد و …، اختلافاتى وجود دارد؛ ولى همه مسیحیان متفقند،

ایمانى که از آن دم مى‏زنند، بدون عیسى مسیح، بى‏معناست و نیز عقیده دارند که عیسى به دلیل مخالفت

با دستگاه سیاسى روم، دستگیر و مصلوب شد؛ اما او زنده است و روزى باز مى‏آید. آنان کریسمس (روز تولد

مسیح)، جمعه مقدس یا روز به صلیب رفتن عیسى، عید پاک یا هنگامه رستاخیز مسیح و جشن باردارى پاک مریم، را گرامى مى‏دارند، و کتاب عهد قدیم (تورات)و جدید (انجیل) و نیز رساله پولس و چهار انجیلِ متى،

مرقس، لوقا و یوحنا را به عنوان حجت دینى پذیرفته‏اند.[۲] مسیحیت به سه شاخه کاملاً جدا و مخالف یکدیگر، یعنى کاتولیک (جنوب اروپا و آمریکاى لاتین)، ارتدکس (اروپاى شرقى) و پروتستان (شمال اروپا و آمریکا)

تقسیم یافته است. پروتستان، بر پایه اندیشه مارتین لوتر آلمانى و ژان کالونِ انگلیسى شکل گرفته و طى پنج قرن گذشته، در نزاعِ با کاتولیک‏ها به‏سر برده و نمونه زنده این جدال، ایرلند شمالى است. از دیگر ویژگى‏هاى پروتستان، رابطه بسیار نزدیک آنها با دولت‏هاست؛ تا حدى که در انگلیس، ملکه الیزابت، در رأس دولت و کلیسا قرار دارد.[۳]

فصل اول :

مسیحیت در فرهنگ اسلامی

مطابق آموزه‌های اسلامی، حضرت عیسی‌بن‌مریم (علیهماالسلام) از پیامبران بزرگ الهی، پس از حضرت موسی(ع) به هدایت مردم پرداخت. آن حضرت به اعجاز الهی بدون پدر، از مادری پاک و برگزیده ـ‌مریم سلام الله علیها- به دنیا آمد. حضرت عیسی پس از بعثت، به تبلیغ آئین توحید پرداخت.

خداوند، معجزات مختلف و «انجیل» را به وی عطا کرد و انجیل آمدن پیامبر خاتم، حضرت محمد (ص) را بشارت داد. تلاش دشمنان وی برای کشتن و به صلیب کشیدن ایشان، به خواست خداوند ناکام ماند. آنان به اشتباه، کس دیگری را به صلیب کشیدند. آن حضرت به اعجاز الهی و به گونه­ای که خداوند به آن آگاه است، در حال حیات به سوی خداوند صعود کرد. مطابق روایات اسلامی، همزمان با ظهور حضرت مهدی (عج)، حضرت عیسی (ع) باز خواهد گشت و از یاوران آن حضرت خواهد بود.

پیروان آن حضرت، پس از ایشان، به تدریج از پیروی این آئین الهی و اطاعت جانشین ایشان منحرف شدند و به تأثیر افکار شرک آلود محیط، به شرک روی آوردند و به الوهیت حضرت عیسی و تثلیث (وجود سه خدا) معتقد شدند.

آنچه گفته شد، دیدگاه اسلام در باره دین حضرت عیسی (ع)‌است که منابع اسلامی آشکارا و به تفصیل در­باره آن سخن گفته.[۴]

   

 

بلافاصله بعد از پرداخت موفق لینک دانلود این پروژه فعال خواهد شد.

 

 

 

نقد وبررسی

نقد بررسی یافت نشد...

اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام”