توضیحات

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

شاید به جرات بتوان گفت زنان، بزرگترین اقلیت موجود در تاریخ بشریت اند. اقلیتی که هنوز هم برای دستیابی به حقوق از دست رفته شان ، در کنار بردگان ، زندانیان سیاسی ،

رنگین پوستان و کودکان ، دستِ یاری به سوی سازمانهای جهانی و در رأس آنها سازمان

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

ملل متحد دراز کرده اند.قوانین بشری و سنتهای انسانی ، با تکیه بر ادعاهای بی اساس ،

همانند : کوچکتر بودن مغز زنان نسبت به مردان و به تبع آن قدرت تفکر پایینتر، آفرینش زن در راستای خدمت به مردان و رفتار پیچیده زنانه ناشی از عدم کنترل بر احساسات و… ،

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

همواره زنان را نادیده انگاشته و به اصطلاح در پس پرده حجاب نگاه داشته است .

دنیای مردانه، تنها هنگامی زنان را از گوشه عزلت بیرون کشیده است که به دلایلی خود صلاح دانسته است، اما این روند با اثبات لیاقتهای زنان در عرصه های مختلف علمی ، آموزشی ،

اقتصادی و سیاسی که تا روزگاری پیش ، حوزه ای مردانه تلقی می شد، رنگ باخته است و مردان را مجبور ساخته است تا این ناباوری را باور کنند. درهمین راستا و در ادامه کار.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

محققانی که ، گوشه ای از این تبعیضات را به کاووش پرداخته اند، نگارنده در صدد است تا

با توجه به رشته مورد مطالعه خود،

قطعه ای از سمفونی سیاسی زنان را ، این بار با نام

مشارکت سیاسی زنان و تاثیر آن بر حقوق بشر ، بنوازد و امیدوار باشد تا هارمونی قطعه

نواخته شده ، ضمن زیباتر نمودن ملودی برابری زنان و مردان ، انگیزه ای برای ادامه راه علاقه مندان باشد.

۲۴۰صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع دارد 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

۱-۲ اهداف تحقیق

هدف اصلی این رساله ، بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن

با حقوق بشر است، در کنار این هدف ، اهداف دیگری را نیز می توان دنبال نمود:
الف ) اهداف اصلی
۱- شناخت ، پیرامون مشارکت سیاسی زنان

۲- تعیین جایگاه زنان در کلیت حقوق بشر
ب ) اهداف فرعی
۱- شناخت نسبت به محدودیت های زنان در عرصه های اجتماعی و سیاسی

۲- افزایش اطلاعات و انگیزه دانش پژوهان، به منظور تلاش برای تکمیل حوزه های دیگر این مبحث

۱-۳ اهمیت موضوع

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

زن از آغاز در حصار زندانهای مختلف ، تنها به دلیل جنسیتش محصور است و این حصارها

آنقدر برای او عادی جلوه داده می شوند که شاید خود وی تا پایان عمر به وضعیت زندگی

خویش آگاهی نیابد. بی شک ، اگر مردان نیز تحت چنین القائات ، شرایط و تنگناهایی رشد

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

می کردند، هرگز به موفقیت های پی در پی دست نمی یافتند، آنچه از کودکی به دختران و پسران آموزش داده می شود ، زنان و مردانی می سازد با باورهای غلط و به دور از ویژگی های انسانی.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

فجایع و ستمگری نسبت به زنان ، در طول تاریخ ، به قدری زیاد و دلخراش است که انسان ، گاه گمان می برد که آن نقلها و داستانها ، صرفاً افسانه اند و یا شوخی ای بیش نیستند.

بی شک در طی قرنها ، زنان از جمله قربانیان طراز اول تاریخ بشریت هستند. لاجرم ، زنان همواره با دو احساس متولد می شوند، زندگی می کنند و میمیرند،

احساس گناه و

احساس حقارت، ۱ در طول زندگی یک زن، همواره این دو احساس در تمام شئون جاری است ، گویا زن به این دلیل که زن است ، باید از شرم ، سر به زیر افکند.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

با نگاه به جوامع و دولتها ، به نظر می رسد که سیاست ، اقتصاد ، فرهنگ و در یک کلام ، قدرت و ساختارهای آن ، از گذشته ، همواره در دست مردان بوده است. نتایجی که از این

دنیای مردانه در تاریخ بشریت به جای مانده ، عبارت است از : خشونت دسته جمعی و

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

فجایعی چون برده داری ، نظامهای توتالیتر ، انقلاب و جنگهای جهانی و منطقه ای.
هر چند حضور زنان در پستهای رهبری سیاسی ،

حتی با وجود اثبات برخی از ویژگی های آنان که به صلح و عدم خشونت منتهی می شود ، نمی تواند مؤید این قضیه باشد که

جهان ، دیگر شاهد این فجایع نخواهد بود ، اما تا عملی نشدن آن نیز ، نمی توان پاسخ قطعی در این زمینه بیان داشت.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

بر همین اساس، این تحقیق برآن شد تا با دوری گزیدن از هرگونه پیش ذهنیتی که نگارنده را از دستیابی به نگارشی پاک برحذر دارد، گامی در جهت پر نمودن خلا نظری در راه رسیدن به این آرزو بردارد.

۱-۴ سؤالات تحقیق

سؤال اصلی:
روند مشارکت زنان در عرصه سیاست و قدرت چگونه است و تأثیر آن در زمینه های مختلف ازجمله حقوق بشر چیست ؟

سؤالات فرعی:

۱- دیدگاههای اندیشمندان در مورد حقوق سیاسی زنان چیست ؟
۲- راه حلهای موثر به منظور افزایش نقش زنان در عرصه سیاست کدامند؟

۳- تلاشهای انجام شده در جهت افزایش سهم زنان در عرصه قدرت در سطح بین المللی چه بوده است ؟
۴- تفاوت و میزان مشارکت زنان در کشورهای مختلف چگونه است ؟

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

۱-۵ فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی:
مشارکت زنان در سیاست و قدرت رو به افزایش است، و در این میان نقش مثبت آنان در

عرصه های سیاسی ، ایستارهای صلح طلبانه و تعهد آنان به صلح و امنیت ،

قابل توجه می باشد. به نظر می رسد ، انتخاب تعداد زیادی از زنان در پست های مهم

سیاسی می تواند نوید بخش افزایش حقوق بشر بخصوص در زمینه برابری حقوق زنان و مردان در کشورهای مختلف دنیا باشد.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

۱-۶ روش تحقیق

در این تحقیق از روشهای تحلیلی ، توصیفی و تاریخی استفاده شده است . در جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای عمل شده است.

۱-۷ تعریف متغیر ها و واژه های کلیدی

– تبیین متغیر ها
در راستای هدف کلی پژوهش و امتحان فرضیه اصلی ، دو متغیر زیر را یعنی
متغیر مستقل: افزایش مشارکت زنان
متغیر وابسته: افزایش حقوق بشر زنان
تبیین خواهیم نمود.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

– تعریف مفاهیم
مشارکت سیاسی: فعالیتهای داوطلبانه ای که اعضای یک جامعه برای انتخاب حکام ، به

گونه ای مستقیم یا غیر مستقیم ، در شکل گیری سیاستهای عمومی انجام می دهند.۲
قدرت: توانایی فکری و عملی برای ایجاد شرایط و نتایج مطلوب ۳

حقوق بشر: در فرهنگ حقوق بین المللی « حقوق بشر » اینگونه تعریف شده است:

حقوقی که از نظر ملتها ، برای هر فرد ، به طور ذاتی و اساسی ، وجود دارد. این حقوق قابل تجزیه و تفکیک نیستند و دولتها ملزم به رعایت این حقوق هستند.۴

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

۱-۸ پیشینه و ادبیات پژوهش

در مورد مسایل سیاسی زنان ، به وفور قلم فرسایی شده است ، برخی مشارکت سیاسی را سر لوحه کار خویش قرار داده اند و برخی نیز حقوق بشر زنان را به چالش

کشیده اند. این تحقیقات ، علاوه بر کتابها و مقالات، موضوع رساله های چندی نیز شده

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

است. بی شک رساله دکترای استاد فرهیخته ، سرکار خانم دکتر نسرین مصفا که افتخار

خواندن و مطالعه آنرا داشته ام، یکی از قویترین این کارها ، در زمینه مشارکت سیاسی

زنان است. اما با توجه به موضوع این رساله که به رابطه میان مشارکت سیاسی و حقوق

بشر زنان تاکید دارد ، موضوع ناب و بکری است که در هیچ منبع و نوشته ای تا به امروز دیده نشد. امید آنکه به زودی بر لغت « تا به امروز » تاکید بیشتری داشته باشیم.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

۱-۹ سازماندهی تحقیق

این رساله شامل شش فصل است که فصل ابتدایی و انتهایی آن را به ترتیب ، کلیات و نتیجه گیری تشکیل می دهند. در فصل دوم تحقیق ، مروری خواهیم داشت بر مفهوم فمینیسم به عنوان گسترده ترین جنبش دفاع از حقوق زنان ، ضمن آنکه انواع آنرا در دو

بخش نامحسوس به دو صورت کلاسیک و نوین بررسی خواهد شد. فصل سوم ، خود شامل دو بخش خواهد شد که در بخش نخست مشارکت سیاسی بحث شده و در بخش دوم حقوق بشر و سپس سازمان ملل متحد به عنوان متولی جهانی این مهم تبیین خواهد شد.

در فصل چهارم ، مروری بر تاریخچه مشارکت سیاسی در محدوده مورد نیاز بحث خواهد شد و سپس مشارکت در سطح نخبگان و رهبران زن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. درفصل پنجم ، مبحث حقوق بشر زنان را با ذکر دلایلی که نگرانی جامعه بشری را در مورد زنان برتافته است آغاز نموده و در قسمتی دیگر سازمان ملل و نقش آن بر حقوق بشر بررسی خواهد شد.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

پاورقی

۱- شبنم عظیمی نژادان ، زن ، معمار جامعه مرد سالار، تهران ، اختران ، ۱۳۸۳، ص ۱۲
۲- محبوب شهبازی، تقدیر مردم سالاری ایرانی، تهران،روزنه، ۱۳۸۰، ص ۵۹
۳- عبدالرحمن عالم ، بنیادهای علم سیاست، تهران ، نشر نی ، ۱۳۷۳، ص ۹۰
۴- دفتر مطالعات و تحقیقات زنان ، دفاع از حقوق زنان ، ما و نظام بین المللی ، قم ، موسسه فرهنگی طه، ۱۳۸۰، ص ۲۱

فصل دوم

فمینیسم

مقدمه:

فمینیسم، تلاش و پیکاری است در راه برابری زن و مرد و رفع تبعیض از زنان ، روشن است که این تعریف کلی و به ظاهر ساده به پهنه های گوناگون زندگی فردی و جمعی و کم و

بیش به همه زمینه های اجتماعی ربط پیدا می کند. در واقع ، پیکار فمینیستی ، از سویی با فلسفه ، حقوق ، فرهنگ و آداب و خلقیات و رسوم ، ذهنیت های فردی و جمعی و از

سویی دیگر با سیاست و اقتصاد و… سرو کار دارد. هر چند این تلاش در هر گام خود با دشواری های گوناگون و پایداری های گاه شدید برخی سنت ها و عادات رودررو می شود ،

اما کار در همه زمینه ها ، هماهنگ پیش نمی رود و چنین می نماید که پس از پیکار برای برابری حقوقی ، دشوارترین کارها ، همانا ، دگرگون ساختن ذهنیت ها و سنت های دیر پای و کهنه است.

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

در این فصل ابتدا به شناخت واژه فمینیسم به عنوان چارچوب نظری بحث پرداخته خواهد شد و سپس انواع آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

۲-۱ فمینیسم چیست ؟

فمینیسم ، جنبشی سازمان یافته برای دست یابی به حقوق زنان و ایدئولوژی ای برای دگرگونی جامعه است که هدف آن صرفاً تحقق برابری اجتماعی زنان نیست بلکه رویای

دفع انواع تبعیض و ستم نژادی را در سر می پروراند . همه گرایش هایی که در زیر چتر

گسترده این جنبش گرد آمده اند ، در این باورند که زنان با بی عدالتی و نابرابری روبرو شده اند ، اما درباره علل ستم بر آنان تحلیل های مختلفی را ارائه می دهند و بر همین پایه راه های متفاوتی را نیز پیشنهاد می کنند .

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

نخستین بار واژه فمینیسم (Feminisme) تشریح گونه و در یک متن طبی به زبان فرانسوی، برای رشد اندام ها و خصایص جنسی بیماران و به ویژه مردی به کار رفت که

تصور می شد از خصوصیات زنانه یافتن بدن خود، در رنج بود .
در سال ۱۸۷۲ الکساندر دوما ، این واژه را همچون صفتی خوار دارنده درباره مردانی بکار برد که چون از حفظ مردانگی خود ناتوانند ، با آرمان زنان موافقت نشان می دهند. ۱

نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

فمینیسم در اصل واژه ای فرانسوی (Feminisme) است که از ریشه لاتین (Femina) به معنای زن (Woman) اخذ شده است . حالت وصفی این واژه (Feminine) در زبان انگلیسی

و (Feminin) در زبان فرانسه است که از کلمه لاتین (Femininus) به معنای زنانه گرفته

شده است . در زبان فارسی « طرفداری از حقوق زن » « جنبش آزادی زنان » ، «زن باوری

» ، « زن آزاد خواهی » و غیره معادلهایی هستند که برای واژه فمینیسم ارائه شده اند ۲
با مراجعه به فرهنگهای معتبر انگلیسی می توان دو مفهوم اساسی و مهم را از فمینیسم برداشت کرد :

۱- فمینیسم آموزه ای است که از حقوق برابر زنان با مردان در امور اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی دفاع می کند .
۲- فمینیسم جنبش سازمان یافته ای است که برای بدست آوردن حقوق اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی زنان شکل گرفته است .

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

پس از تحولات سالهای ۱۷۸۹ تا ۱۷۹۹ و انقلاب کبیر فرانسه و بعد از آنکه در لایحه حقوق

بشر فرانسه زنان در مسأله برابری و حقوق انسانی جایی نیافتند ، زنان انقلابی این کشور

همانند خانم او لیمپ درگرونگ، فلورا تریستا ، ژان دروان و پولین رولان به این نظام مردانه و اعلامیه حقوق بشری که فقط حق رأی را مختص مردان می دانست اعتراض نمودند اما به

این نتیجه منطقی نرسیدند که : رهایی زنان فقط به دست خود آنان میسر می شود

. در ایالات متحده پس از آنکه همین برخورد در اعلامیه استقلال آمریکا (۱۷۷۶) صورت گرفت و از

حقوق زنان سخنی به میان نیامده بود این نظریه توسط یک زن امریکایی یعنی مارگارت فولر که پس از دیدار ژرژساند و فرانسه با آراء انقلاب ۱۸۴۸ آشنا گردید بیان می شود .
احساس آتشین او که زن باید برا…………………………………..

بررسی روند مشارکت سیاسی

………………..

بخش دوم

حقوق بشر

مقدمه

مسأله حقوق بشر از زمانهای گذشته ، توجه متفکران و اندیشمندان را به خود جلب نموده و هدف اساسی آن ، حمایت از حقوق اساسی ، استیفای حداقل حقوق و تأمین آزادیهای بنیادین افراد جامعه می باشد.
در این بخش ضمن بررسی حقوق بشر از آغاز ، آنرا تعریف نموده ، و ویژگی های آن مورد بحث قرار خواهد گرفت.

بررسی

۳-۲-۱ پیشینه توجه جامعه بین المللی به حقوق بشر :

در سراسر تاریخ، انسانها تلاش مداومی برای دستیابی به مجموعه رو به گسترشی از حقوق اساسی، برای بیشترین تعداد ممکن از مردم داشته اند . در ابتدا و تا مدتهای

طولانی، بشر دوستان و متخصصان حقوق بین المللی علاقه مند به حفظ این حقوق بوده اند ، آنان بویژه موضوع فرد در حقوق بین الملل را مورد بحث قرار داده اند . در واقع گرچه

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

پذیرفته شده بود که فرد واحد اصلی است که هر سامانه حقوقی متوجه آن است،نتیجه آن بحث ها اغلب انکار هر گونه موقعیتی برای فرد بود ،زیرا طبق حقوق بین الملل سنتی، فرد

به عنوان موضوع ، حقوق و تکالیفی نداشت . برای تعیین قواعد بین المللی در زمینه حقوق بشر در قرن نوزدهم و پس از جنگ جهانی اول، گامهای بسیاری برداشته شد ، اما تازه در

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

نیمه دوم قرن بیستم بود که به شکرانه تلاشهای سازمان ملل متحد، نهادهای تخصصی آن و سازمانهای بین دولتی ، منطقه ای یک نظام بین المللی گسترده برای حفظ و ارتقای

حقوق بشر ایجاد شد . پس از جنگ جهانی دوم قدرتهای متفقق اصلی دست به کار فراهم آوردن مبانی یک سازمان بزرگ بین المللی شدند که وظیفه اش حفظ صلح و کمک به حمایت از حقوق بشر باشد. ۱

نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

پس به ناچار نمایندگان کشورهای جهان منشور ملل متحد را در ۲۴ اکتبر ۱۹۵۴ امضا کرده و در مقدمه آن چنین نوشتند: « ما مردم ملل متحد ، به منظور نگاهداشتن نسلهای آینده از

بلای جنگ که در مدت یک عمر ، دو بار گریبانگیر بشریت شده است ، و با تأیید مجدد به اعتقاد راسخ به حقوق بشر و به حیثیت و ارزش شخصیت او و برابری حقوق زن و مرد و

ملتها ، چه بزرگ و چه کوچک ، و اعتقاد به ایجاد وسایل لازم برای حفظ عدالت و احترام و

به تعهدات ناشی از عهد و سایر الزامات مربوط به حقوق بین المللی در پیشرفت اجتماع و

به وجود آوردن وضع زندگی بهتر با آزادی بیشتر و عقیده راسخ به اغماض و همزیستی با روش دوستانه و حسن تفاهم همجواری و پیوستن قوای خود با یکدیگر به منظور حفظ صلح و رفاه بین المللی و….مصمم به همکاری گردیدیم ». ۲

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

مطرح شدن حقوق اساسی بشری که از جمله حقوق ذاتی – دفاعی است و مبتنی بر کرامت و حیثیت انسانی، جزئی از حقوق غیر قابل سلب افراد در مقابل دولت و جامعه

تلقی شده و با لبطع در اثر الزام و تکلیف دولتها به رعایت و احترام آنها ، به نحوی افراد در قلمرو نظام حقوقی بین المللی قرار گرفته و در سطح بین المللی مورد توجه واقع شده اند.

واقعیتی بر گرفته از وجدان حقوقی بشریت که در پرتو ارتباطات سریع و اطلاعات و آگاهی

های سهل الوصول نگرانیهای ناظر بر تخلفات از حقوق بشر ابعاد بین المللی پیدا می کند . مهمترین مسائلی که در طول تاریخ بشریت را رنج می داده و زمینه ساز تدوین اسناد و

ضوابط حقوق بشر گردیده عبارتند از : تبعیضات نژادی ، امتیازات طبقاتی، مساوی نشمردن انسانها در شخصیت انسانی، سلب آزادی اندیشه، عقیده و بیان در قالب برده داری و خرید و فروش انسان و تعصبات کور مذهبی .۳

بررسی روند مشارکت سیاسی

تاریخچه توجه به موضوع حقوق بشر و جنبه های مختلف آن همواره به تاریخ جهان بر می گردد . فرمان کوروش کبیر در حدود ۶ قرن قبل از میلاد پس از فتح بابل، اولین و قدیمیترین

سند تاریخی در این زمینه محسوب می شود ( لوح مزبور هم اکنون در سازمان ملل متحد در نیویورک قرار دارد که هدیه ایران به جامعه جهانی است ) در مشهور ترین بخش منشور

کوروش کبیر که در آغاز سده بیستم میلادی یافت شده آمده است :۴ « ارتش بزرگ من به

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

آرامی وارد بابل شد ، نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید وضع

داخلی بابل و جایگاههای مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم، من برده داری را برانداختم، به بدبختی های آنان پایان بخشیدم، فرمان دادم که همه ی مردم در

پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند ، من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نوساختم، فرمان دادم تمام نیایشگاهها را به جاهای خود باز گرداندند .

بررسی روند مشارکت سیاسی

همه ی مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند به جایگاههای خود برگرداندم و خانه های ویران آنها را آباد کردم …. . ۵ در اروپای سده های میانه فرد عادی، شخص حقوق بین

الملل یا فاعل این حقوق شناخته نمی شد و حقوق مزبور بر آن نظارت مستقیم نداشت،

بلکه هم چون یک شئ صرفاً موضوع حقوق بین الملل بود. با استقرار نظامهای خودکامه در اواخر سده های میانه، کشمکش بر سر حقوق انسان به منصه ظهور رسید .

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

این کشمکش در اواخر سده های هفدهم و هجدهم به انقلابهای بزرگ سیاسی انجامید . انقلابهای بریتانیا، امریکا و فرانسه نمونه هایی از این جنبشهای عظیم تاریخی در حمایت از

اندیشه های انسانی است . جنبشهایی از حقوق بشر که در آن زمان نقض می شدند ، در اعلامیه ها و اسناد مربوط به حقوق تنظیم شدند و بعداً در قوانین اساسی دولتها به رشته تحریر در آمدند . ۶

نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

طی سده های هجدهم و نوزدهم ، فعالیتهای تجاری ساکنان برخی از دولتهای اروپایی در سرزمینهای دیگر گسترش یافت. در نتیجه دولتهای مزبور حمایت از گروههای خاصی از ملیتها را ضروری دیدند . آنها با وارد کردن مقرره هایی در معاهدات خود با دولتهای غیر

اروپایی این حمایت را تأمین کردند . برای مثال پادشاهی متحده بریتانیا چند معاهده با مراکش منعقد ساخت که موجب آنها طرف اخیر از جمله پذیرفت که به اتباع خود اعم از مسیحی و غیر مسیحی یکسان رفتار کند . ۷

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

در سطح کل سامانه بین الملل نیز، شرکت کنندگان در کنفرانس وین ۱۸۱۵ به حقوق بشر توجه کردند . آنها علاوه بر حقوق مدنی و سیاسی، آزادیهای مذهبی را هم مد نظر قرار

دادند و عرض حال های افراد و گروههای مورد حمایت از این حقوق را استماع کردند، به علاوه قدرتهای بزرگ به طور اصولی توافق نمودند که برده داری و تجارت برده را لغو کنند.

سرانجام در کنفرانس ۱۸۹۰ بروکسل، یک معاهده جامع لغو تجارت برده، به امضاء رسید .

با وجود اقدامهای اتفاقی دولتهایی که از جانب افراد غیر تبعه اعتراض می کردند، مانند نمونه های فوق طی سده پیش از جنگ جهانی دوم، مسأله حقوق بشر بدین علت که متضمن

رفتار یک دولت با شهروندان خویش در سرزمین خود بود، به ندرت در دستور کار سیاست

بین الملل قرار می گرفت . دولتها نیز به موجب اصل عدم مداخله به عنوان یک وظیفه مرتبط با حق حاکمیت، خود را مقید می دیدند در مسائلی که اساساً در صلاحیت داخلی دولتها برخوردار از حاکمیت دانسته می شد، دخالت نکنند . ۸

 نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

هم دردی با اقلیتهای مذهبی و همچنین انگیزه های بشر دوستی در گسترش بیش تر حمایت بین المللی از افراد، از طریق معاهده و گاه مداخله مستقیم سهیم بود . گرچه

جامعه ملل توجه خود را به حقوق اقلیتها، حق کار و حقوق افراد در سرزمینهای تحت سرپرستی معطوف ساخت ، حقوق بشر در میثاق پس از جنگ جهانی اول مورد اشاره خاص قرار نگرفت………………………………………………………..

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

۵-۵-۳ نهادهای سازمان ملل مرتبط با حقوق بشر

۵-۵-۳-۱ کمیسیون وضعیت زنان

این کمیسیون، نهادی تشکیل شده از نمایندگان دولتهاست که در سال ۱۹۴۶ به منظور تقویت و تحکیم برابری جنسی تشکیل شده است . این کمیسیون از همان آغاز با محور قراردادن موضوعاتی همانند تأمین عملی برابری میان زنان و مردان ، پیکار با تبعیض هایی

که زنان ممکن است قربانی آنها باشند، ازدواج اجباری ، خشونت خانگی ، دست یابی

کمتر به امکانات آموزشی، مراقبت های بهداشتی و زندگی عمومی و نیز تبعیض در زمینه کار و شغل، اهمیت این مسائل را به رسمیت شناخته بود . این کمیسیون به تازگی دست اندرکار تضمین تدابیر عملی مناسب برای تامین و تحقیق حقوق زنان شده است . ۳۵

۵-۵-۳-۲ کمیسیون مقام زن :

 نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

کمیسیون مقام زن یک کمیسیون کارکردی شورای اقتصادی و اجتماعی است که شورای مزبور آن را در ۱۹۴۶ تاسیس کرد، کمیسیون از نمایندگان ۳۲ دولت عضو ملل متحد تشکیل

می شود که شورا آنها را برای دوره های چهار ساله بر می گزیند، به طور معمول هر دو

سال یکبار و برای مدت سه هفته در نیویورک یا ژنو تشکیل جلسه می دهد، اعضای این کمیسیون که دولتها می باشند براساس توزیع جغرافیایی و به شرح ذیل انتخاب می شوند

: گروه آفریقا ۱۳ کشور ، گروه آسیا ۱۱ کشور گروه، اروپایی شرقی ۴ کشور، گروه آمریکای لاتین ۹ کشور و گروه اروپایی غربی ۸ کشور، ایران نیز در ۳ مورد پیاپی از ۱۹۸۹ به بعد به عنوان عضو این کمیسیون انتخاب شده است . ۳۶

 نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

وظایف این کمیسیون بدین قرار است :

۱- تهیه توصیه ها و گزارشهایی برای شورای اقتصادی و اجتماعی درباره ترویج حقوق زن در زمینه های سیاسی ، اقتصادی دولتی ، اجتماعی و آموزشی
۲- ارائه توصیه هایی به شورا درباره مسائل جدی که توجه فوری در زمینه حقوق زنان با هدف اجرای اصل برابری حقوق مرد و زن را ایجاد می کند

۳- تهیه پیشنهاد هایی برای تحقیق این توصیه ها
کمیسیون طبق قواعد آئین کار کمیسیونهای کارکردی شورای اقتصادی و اجتماعی فعالیت می کند و ترتیب آن برای حضور و مشارکت در جلساتش همانند ترتیبات کمیسیون حقوق

 روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

بشر است . در اجلاس های اخیر، کمیسیون نه تنها اعضا و اعضای علی البدل شرکت داشته اند بلکه همچنین ناظرانی از دولتهای عضو و نمایندگان ارکان مختلف ملل متحد ،

کارگزاریهای تخصصی و جنبشهای آزادیبخش، ناظرانی از برنامه عمران ملل متحد، صندوق فعالیتهای جمعیتی ملل متحد و موسسه تحقیقاتی ملل متحد برای توسعه اجتماعی و ناظرانی از سازمانهای بین الدولی مانند کمیسیون مقام زن عرب ، جامعه اقتصادی اروپا و کمیسیون بین آمریکایی زنان حضور داشته اند .

 روند مشارکت سیاسی و نقش زنان در قدرت و رابطه آن با حقوق بشر

کمیسیون مقام زن ، قطعنامه ها و فعالیتهای خاص خود را تصویب می کند و همچنین پیش نویس قطعنامه ها و تصمیم هایی را جهت بررسی شورای اقتصادی و اجتماعی تهیه می نماید. این نهاد گزارش کار هر جلسه خود را تسلیم شورا می کند. ۳۷
اقدامات کمیسیون مقام زن عبارتست از :

– ایجاد کنوانسیون حقوق سیاسی زنان
با توجه به اینکه در هنگام امضای منشور ملل متحد، تنها نیمی از زنان دارای حقوق سیاسی بودند و این تعداد نیز در بسیاری از موارد از این حقوق به طور کامل بهره مند

بررسی روند مشارکت سیاسی و نقش زنان

نبودند، کمیسیون مقام زن به منظور دستیابی زنان به حقوق سیاسی و برابری زنان با مردان، کنوانسیون مقام زن را در سال ۱۹۵۲ به تصویب مجمع عمومی رساند . این کنوانسیون اولین سند در ارتباط با حقوق بین المللی زنان است که هدفش اعطا حقوق زنان و حمایت از این حقوق در سراسر جهان است. بر اساس این کنوانسیون زنا……….……………..

بلافاصله بعد از پرداخت موفق لینک دانلود این پروژه فعال خواهد شد.