توضیحات
بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
با توجه به گسترش روز افزون سیستمهای کامپیوتری و جایگاه رو به رشد آنها در زندگی روزمره، نمیتوان نقش حیاتی آنها را در امور نادیده گرفت.
تحویل به موقع نرمافزارها و سیستمها به مشتریان با هزینهای معادل هزینهی برآورد شده و نیز کیفیتی مطلوب، میتواند در جلب رضایت مشتریان مؤثر واقع
شود؛ اما این امر مستلزم نظارتی دقیق، قابل پیشبینی و قابل تکرار بر توسعه فرآیند و محصولات است. اندازهگیری فرآیندی است که از مدیریت و توسعه فرآیندها و محصولات نرمافزاری پشتیبانی کرده و فرآیندی اساسی در ارزیابی کیفیت محصولات نرمافزاری محسوب میشود.
در این مقاله سعی بر آن است که با مد نظر قرار دادن اهمیت متریکهای نرمافزاری و اندازهگیری، به بیان ضرورت نقش آنها در نظارت بر روند تولید محصولات بپردازیم.
کلمات کلیدی:
متریک نرمافزاری، فرآیند اندازهگیری، کیفیت، فاکتور، چرخه حیات محصول
۸صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع دارد +شکل و تصاویر
پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل را دانلود کنید
۱- مقدمه
یک مسأله بسیار منفی برای مهندسان نرمافزار، تحویل با تأخیر نرمافزارها به مشتریان است که موجب از دست رفتن فرصتهای کاری و نارضایتی مشتریان میگردد. همانطور که میدانید در پروژههای مختلف، شرکتی برنده است که بتواند محصول خود را زودتر به بازار ارائه دهد، بنابراین زمانبندی دقیق تولید نرمافزار اهمیت پیدا میکند.
بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
همچنین کیفیت پایین تولیدات بر روی بازار و مشتریان اثر سوء میگذارد. امروزه کمتر نسخهای از نرمافزارها در هنگام تحویل به مشتری کامل هستند و معمولاً ایرادات پس از تحویل نرمافزار، توسط مشتری کشف میشوند، در حالی که بسیاری از ایرادات را میتوان با بالا بردن کیفیت و دقت در مراحل تولید نرمافزار از بین برد. از این رو “مهندسی نرمافزار” به عنوان پاسخی به مشکلات صنعت توسعهی نرمافزار مطرح گردید. مهندسی نرمافزار یک رویکرد روشمند، منظم و کمیتپذیر برای ایجاد، توسعه و نگهداری نرمافزار است که تولید محصولات با کیفیت را هدف اصلی خود قرار داده است[۱].
هر پروژه، مجموعهای از فعالیتها و وظایف جدید است که شروع و پایان مشخصی داشته و به سه ویژگی زمان (Time)، هزینه (Cost) و اهداف مشخص یا کیفیت (Quality) محدود شده باشد. این سه محدودیت با هم در تعامل هستند و تغییر هر کدام موجب تغییر در محدودیتهای دیگر میشود (شکل ۱).
شکل ۱: سه محدودیت پروژه
پروژههای نرمافزاری صرف نظر از اندازهشان، همگی عملی منحصر به فرد و غیرتکراری هستند که با پایان یافتن پروژه، محصول جدیدی را تولید میکنند که قبلاً هرگز وجود نداشته است.
بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
اندازهگیری فرآیند و پروژه، روشی اساسی برای ارزیابی کیفیت محصولات و توانایی فرآیندهای سازمانی است. اساس تمام فعالیتهای اندازهگیری بر خوب تعریف کردن متریکهای اندازهگیری استوار است. متریکها دارایی ارزشمندی برای سازمانها محسوب میشوند که فراهم کننده کنترل و نظارت بر روند پروژه و نهایتاً بهبود اعتبار سازمان و فعالیتهای آن است. متریکهای نرمافزاری در جریان چرخه حیات محصول بکار برده میشوند[۲].
۲- نقش متریکها در تضمین کیفیت
بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
امروزه نقش متریکهای نرمافزاری در کیفیت نرمافزار به خوبی مشخص شده است. هر چند هدف انواع متریکها، دستیابی به کیفیت و قابلیت اطمینان است؛ اما بکارگیری آنها در سازمانها بسیار کم است.
کیفیت یک ویژگی منحصر به فرد نیست بلکه مشخصهای چند بعدی است که باید در تمامی مراحل تولید محصول مورد توجه قرار گیرد.
طی یک بررسی که در سال ۱۹۸۹ توسط فینکلستین انجام گرفت نحوه توزیع خطا در سیستمهای اطلاعاتی بصورت زیر خلاصه گردید:
– ۵۶% عدم کفایت در تعیین نیازمندیها
– ۲۷% خطا در طراحی
– ۷% خطا در برنامه نویسی
– ۱% خطا در سایر مراحل
همانطور که ملاحظه میشود حساسترین مرحله در بروز خطا در یک نرم افزار مربوط به قدم تحلیل نیازمندیها است، این نیازمندیها تنها منحصر به نیازمندیهای اعلام شده توسط مشتری نیست، بلکه عدم رعایت سایر نیازمندیها و استانداردهای سیستم که مربوط به تیم پروژه است را نیز شامل میشود. در حالت استاندارد، نیازها با توجه به مجموعه در خواستها شناسایی و مشخص میشوند که البته با توجه به زمان تغییر میکنند و در پایان نیازها به صورت مشخصههای تیم در میآیند (مانند قابلیت استفاده، اطمینان، نگهداری و … ). در محیطهایی که نرمافزارها مخصوص یک محل خاص نوشته میشوند، نیازها با توجه به توافق مشتری مشخص میگردند. اگر نیازمندیها اشتباه تعریف شده باشند، شکست پروژه حتمی خواهد بود.
به این ترتیب، خطا در تمام مراحل چرخهی پیدایش و توسعهی سیستم بروز مینماید، از این رو حصول اطمینان از کیفیت و نیز مدیریت کیفیت باید به تمام مراحل توسعه نرمافزار نظارت داشته باشد. همچنین بدون داشتن استانداردهایی برای اندازهگیری نقصها، نمیتوان محصولات عاری از خطا تولید کرد.
با توجه به تعریفی که از پروژه ارائه شد، پروژهها باید محصول یا نتیجهی تعیین شدهای را با بودجهای معین، در زمانی مشخص تحویل دهند و برای انجام این کار از منابع مختلفی چون انسان، نیروی کار، مواد اولیه، تدارکات و تجهیزات و … بهره برند. ما این منابع را که در شکل ۲ نشان داده شده است، M5E نامیدهایم. بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
شکل ۲: عوامل و منابع تأثیرگذار بر کیفیت
متریکهای نرمافزاری به بخش مهمی از فرآیند توسعه نرمافزار تبدیل شدهاند که در تمام فازهای چرخه حیات توسعه نرمافزار بکار برده میشوند[۳].
شرکتهای پیشرو شروع به اعمال متریکهای نرمافزار برای بالا بردن کیفیت کار کردند. این موضوع را میتوان با قیاسهای آماری کارخانجات که با هدف بالا بردن کیفیت انجام میشود مقایسه کرد. متریکهای نرمافزاری که برای افزایش کارآیی بکار میروند باعث پیشرفت کار بسیاری از شرکتها میشوند.
متریکهای قیاسی با استفاده از اطلاعات کارخانجات، ابتدا در ژاپن ایجاد شدند. شرکتهای ژاپنی (مانند هیتاپی) از این متریکها برای مشخص کردن میزان پیشرفت کار در فرآیند توسعه استفاده میکردند. در سالهای ۸۰-۱۹۷۰ برخی شرکتهای ژاپنی، اروپایی و آمریکایی استفاده از متریکها را به منظور کنترل فرآیند توسعه، آغاز کردند………………………….. بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
بلافاصله بعد از پرداخت موفق میتوانید فایل کامل این پروژه را با سرعت و امنیت دانلود کنید
بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “بررسی اهمیت متریک های نرم افزار”
بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
بررسی اهمیت متریک های نرم افزار
قیمت : تومان19,900
نقد وبررسی
نقد بررسی یافت نشد...