فروشگاه

توضیحات

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

دانلود پایان نامه و پروژه پایانی با موضوع جدید بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

پس از دیدن متن و فهرست پایان نامه بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران میتوانید نسبت

به خرید آنلاین و دانلود فایل مورد نظر اقدام فرمایید میتوانید تغییراتی در متن پایان نامه ایجاد نمایید و یا از بعضی از فصل های پایان نامه مثل روش تحقیق پیشینه تحقیق بیان مسئله و یا منابع پایان نامه حقوق  استفاده فرمایید با آرزوی موفیقت برای دانشجویان عزیز

واژۀ «تدلیس» در کنار الفاظ «تغریر»، «غرور» و «غش»، بار معنایی حقوقی یافته، و بیانگر رابطۀ ناگسستنی اخلاق و حقوق و رعایت عدل و انصاف در فقه اسلامی است. فقیهان اسلامی به حرمت تدلیس تصریح کرده‌اند و در مباحث فقهی خود مصادیق آن از قبیل تدلیس

زن آرایشگر (ماشطه) چون سرخ‌گون کردن صورت و استفاده از موی مصنوعی، غش خفی مانند آمیختن شیر با آب، و ازدواج زن با پوشانیدن عیب را به تفصیل بررسی کرده‌اند. اگر چه

تدلیس خود حکم حرمت را دارد، اما عقد صحیح بوده و مشتری حق رد یا نگهداری کالا را بدون این‌که مستحق دریافت ارش باشد، خواهد داشت. تدلیس می‌تواند از طریق کتمان عیب

و یا از طریق کاری که ثمن را افزایش دهد، هر چند عیب نباشد، تحقق یابد و مصداق بارز آن «تصریه» است که در حدیث نبوی آمده است. به طور کلی تدلیس، به اظهار صفت کمال و یا اخفاء صفت نقص باز می‌گردد و ثبوت آن در صورت اشتراط یا آن‌چه در معنای شرط است،

خواهد بود. تدلیس ممکن است همراه با عیب باشد، یا به تنهایی صورت گیرد، مانند جایی

که مورد عقد فاقد صفات کمال باشد. در قانون مدنی ایران بحث از تدلیس در مواد ۴۳۸ تا ۴۴۰ در مبحث پنجم از مباحث مربوط به بیع که به خیارات و احکام آن باز می‌گردد، آمده است. به تصریح حقوق‌دانان قلمرو تدلیس به جز بیع، دیگر قراردادها چون بیمه را نیز در برمی‌گیرد.

واژه های کلیدی: تدلیس، فقه امامیه، حقوق ایران، غرور، خیار، فسخ.

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

۱۳۰صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع  دارد 

 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران را دانلود کنید

انجام پروپوزال مقاله و پایان نامه حقوق در کوتاهترین زمان با موضوعات خاص شما. منتظر تماس شما هستیم

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران
بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

 

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چکیده ۱
مقدمه ۲
فصل اول: کلیات
۱- کلیات ۴
۱-۱- طرح تحقیق ۴
۱-۱-۱- بیان مسأله ۴
۱-۱-۲- پرسش تحقیق ۶

۱-۱-۳- فرضیه‌های تحقیق ۶
۱-۱-۴- اهداف تحقیق ۶

۱-۱-۵- سوابق تحقیق ۷
۱-۱-۶- جنبه نوآوری تحقیق ۷
۱-۱-۷- روش تحقیق ۷
۱-۱-۸- محدودیت‌ها و مشکلات ۸
۱-۲- مفاهیم ۹

۱-۲-۱- معنای لغوی تدلیس ۹
۱-۲-۲- معنای اصطلاحی تدلیس ۱۰
فصل دوم: تدلیس در فقه امامیه
۲- تدلیس در فقه امامیه ۱۴
۲-۱- مصادیق و قلمرو تدلیس در حقوق اسلام ۱۴
۲-۲- سوء عرضۀ قابل تعقیب در حقوق اسلام ۱۹
۲-۲-۱- اظهار باید خلاف واقع باشد ۱۹

۲-۲-۲- اظهار باید اظهار یک واقعیت باشد ۲۰
۲-۲-۲-۱- اظهار قانون ۲۰
۲-۲-۲-۲- اظهار وعده ۲۱
۲-۲-۲-۳- اظهار مشورتی و اظهارنظر ۲۱
۲-۲-۲-۴- اظهارات مبالغه‌آمیز و اظهار از روی مزاح ۲۲
۲-۲-۳-ترغیب ۲۳
۲-۲-۴- عمده بودن ۲۳

۲-۲-۵-ضرر و زیان وارد بر مخاطب ۲۵
۲-۲-۶- اظهار کننده ضرورتاًٌ یکی از طرفین قرارداد نیست ۲۶
۲-۳- مبانی فقهی تدلیس ۲۷
۲-۳-۱- قرآن ۲۷
۲-۳-۲- سنت ۳۳
۲-۳-۳- دلیل عقلی ۳۷
۲-۳-۴- اجماع ۴۰

۲-۳-۵- قاعده لاضرر ۴۱
۲-۴- عنصر مادی و معنوی تدلیس در فقه امامیه ۴۴
۲-۴-۱- عنصر مادی تدلیس ۴۴
۲-۴-۲- عنصر روانی تدلیس ۴۹

۲-۵- مقایسه تدلیس با غرور و خیار عیب در فقه امامیه ۵۴
۲-۶- رابطه ثالث با مدلس در فقه امامیه ۶۰

۲-۷- رابطه شخص ثالث با بهره گیرنده در فقه امامیه ۶۰
۲-۸- تدلیس و جبران خسارت در فقه امامیه ۶۱
۲-۹- تدلیس و اثر فسخ در فقه امامیه ۶۲
فصل سوم: تدلیس در حقوق ایران
۳- تدلیس در حقوق ایران ۶۸
۳-۱- تدلیس در حقوق ایران ۶۸

۳-۲- عناصر مادی و معنوی تدلیس در حقوق ایران ۶۹
۳-۲-۱- عنصر مادی تدلیس ۶۹
۳-۲-۲- عنصر روانی تدلیس ۷۷
۳-۳- تدلیس و حکومت اراده ۸۰
۳-۴- تفاوت تدلیس با غرور و خیار عیب ۸۱

۳-۵- مقایسه تدلیس با اشتباه در حقوق ایران ۸۵
۳-۶- رابطه شخص ثالث با مدلس در حقوق ایران ۸۸

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

۳-۷- رابطه ثالث با بهره گیرنده در حقوق ایران ۸۹
۳-۸- جبران خسارت در حقوق ایران ۹۱
۳-۹- تدلیس و اثر فسخ در حقوق ایران ۹۱
۳-۱۰- تدلیس در ازدواج ۹۴
۳-۱۰-۱- تدلیس ثالث در مسئله ازدواج ۹۵
۳-۱۰-۲- سکوت دربارۀ نقص ۹۶
۳-۱۰-۳- مطالبۀ خسارت ۹۸
۳-۱۰-۴- ضمانت اجرای کیفری تدلیس ۹۹
۳-۱۱- مقایسه تدلیس در فقه امامیه و حقوق ایران ۹۹

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

فصل چهارم: تدلیس در حدیث
۴- تدلیس در حدیث ۱۰۲
۴-۱- سیر تاریخی اصطلاح تدلیس در حدیث ۱۰۲
۴-۲- انواع تدلیس در حدیث ۱۰۲
۴-۲-۱- اصطلاح تدلیس تا قبل از تالیف کتب مصطلح الحدیث ۱۰۳
۴-۲-۱-۱- عصرصحابه و تابعان ۱۰۴
۴-۲-۱-۲- عصر پس از تابعان تا تالیف کتب مصطلح الحدیث ۱۰۶

۴-۲-۲- اصطلاح تدلیس پس از تالیف کتب مصطلح الحدیث ۱۰۸
۴-۲-۲-۱- عصر حاکم نیشابوری تا ابن صلاح ۱۰۸
۴-۲-۲-۲- عصر ابن صلاح تا عصر حاضر ۱۱۱
۴-۳- نقد و نظر ۱۱۲
نتیجه گیری ۱۱۴
فهرست منابع ۱۱۷

 

 

 

مقدمه

 

با عدول اصول اخلاقی در جامعه، تدلیس و فریب در روابط انسانی در سطوح مختلف رو به افزایش است.

به همین دلیل این مفهوم در تمامی نظام‌های بزرگ حقوقی معاصر، نجش مستقل و نسبتاً مفصلی را به خود اختصاص داده است. پایان نامه حاضر مفهوم تدلیس و

جایگاه آن را در حقوق ایران و فقه امامیه بررسی می‌کند اصطلاحی در فقه و حقوق که در عقود و به طور خاص، در بیع و نکاح کاربرد دارد و به معنی فریفتن، پوشاندن و کتمان عیب

است، برای نمونه تدلیس در بیع، عبارت از کتمان عیب کالا از مشتری است. تدلیس بسته به موارد آن ممکن است از طریق «فعل»، «قول» و یا «سکوت» تحقق یابد. نگاهی اجمالی به آثار بر جای مانده از صحابه و تابعین نشان می‌دهد که بحث از «تدلیس عیب» دربارۀ نکاح و نیز بیع کالا، در محافل فقهی آن زمان وجود داشته است. در روایات منقول از ائمه (ع)، تدلیس در نکاح و احکام و آثار حقوقی آن بیان شده است.

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

در این پایان نامه کلیات تحقیق شامل دو نجش است. در نجش اول طرح تحقیق شامل بیان مسأله، پرسش و فرضیه تحقیق، اهداف تحقیق، سوابق تحقیق، جنبه نوآوری، روش تحقیق

و محدودیت ها و مشکلات آمده است و در نجش دوم مفاهیم تدلیس بیان گردیده است.
در فصل دوم تدلیس را از منظر فقه امامیه مورد بررسی قرار داده ایم که شامل مبانی فقهی

تدلیس (قرآن، سنت، عقل، اجماع، قاعده لاضرر)، عنصر مادی و معنوی تدلیس، مقایسه تدلیس با غرور و خیار عیب، رابطه ثالث با مدلس، رابطه ثالث با بهره گیرنده، تدلیس و جبران خسارت و تدلیس و اثر فسخ در فقه امامیه می‌باشد.

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

در فصل سوم پایان نامه تدلیس را از منظر حقوق ایران مورد بررسی قرار دادیم که شامل عناصر مادی و معنوی تدلیس، مقایسه تدلیس با غرور و خیار عیب، رابطه ثالث با مدلس،

رابطه ثالث با بهره گیرنده، تدلیس و جبران خسارت و تدلیس و اثر فسخ و تدلیس در ازدواج می باشد.
در فصل چهارم نیز به بررسی تدلیس در حدیث، سیر تاریخی آن، انواع تدلیس در حدیث و نقد نظرات در خصوص آن پرداخته ایم.

 

 

فصل اول
کلیات

 

 

۱- کلیات

۱-۱- طرح تحقیق
۱-۱-۱- بیان مسأله

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

 

تدلیس در نکاح به معنی توسل به اعمال و شیوه‌های متقلبانه و فریب‌کارانه برای پوشاندن یا کتمان نقص و عیب موجود در یکی از زوجین یا انتساب اوصاف کمالی و ویژگی‌های مرجّح به

یکی از آن دو که فی‌الواقع فاقد آن است، می باشد. این پنهان‌کاری و خلاف واقع‌نمایی، اعم از اینکه از سوی یکی از طرفین یا هر دو، از ناحیه شخص آنها یا افراد واسط واقع شده باشد،

باید به گونه‌ای خلاف انتظار، غیرمتعارف و مسامحه ناپذیر در جهت‌گیری ارادی فرد به ازدواج تأثیرگذار باشد. به عبارت دیگر، فضای کنش را آن چنان غبار‌آلود و مشتبه سازد که عادتاً

امکان تشخیص واقع از غیر آن میسور نباشد. تدلیس از نظر برخی فقها مطلق فریب‌کاری نیست، بلکه همان تخلف از شرط صفت مصطلح در فقه و حقوق است؛ یعنی تدلیس در مورد

اوصافی صادق است که بنا و رویه عرف، اقتضای عادی قرارداد مورد انعقاد، خواست و تمایل طبیعی و متعارف طرفین بر ملاحظه وجود یا عدم آن استقرار یافته باشد. از این‌رو، مطلق پنهان کاری یا خلاف‌گویی از هر طریق، با هر انگیزه، در هر سطح و به هر شکل تدلیس محرّم شمرده نمی‌شود (صفری، ۱۳۷۷، ص۱۹).

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

از مصادیق تدلیس در منابع فقهی یا از مفاهیمی که می تواند مصداق تدلیس باشد،

عبارت اند از: تدلیسِ ماشطه (آرایشگر)، یعنی نیکو جلوه دادن زنی که قصد ازدواج دارد یا پوشاندن

عیوب وی از راههایی چون کاربرد مواد آرایشی و پیوند مو؛ غِشّ (یا غشّ خفی )، یعنی خدعه پنهانی با آمیختن مبیع با جنسی کم ارزشتر به طوری که پیدا نباشد؛ نَجْش ، یعنی ورود

شخص ثالث که خریدار کالا نیست در ظاهر خریدار به منظور افزایش بهای

کالای مورد معامله میان دو فرد یا ستایش نابجای شخص ثالث از آن کالا؛ شرط کردن یک صفت یا ویژگی مفقود

برای یکی از طرفین عقد نکاح و رعایت نکردن امانت و صداقت در بیوع امانات ، یعنی بیعهایی که در آن فروشنده باید قیمت خرید خود را افشا کند (ابن قدامه ، ج ۴، ص ۲۳۷؛ علامه حلّی ،

۱۴۱۸، ج ۲، ص ۱۱۵۰، ۱۱۵۸؛ محقق کرکی ، ج ۴، ص ۲۵، ۲۶۲ـ۲۶۳، ۲۸۱ـ۲۸۲؛ نجفی ، ج ۸، ص ۵۹ ـ۶۰، ۲۴۰، ۴۱۷، ۴۳۸، ج ۱۰، ص ۸۴۵؛ انصاری ، کتاب المکاسب ، ص ۲۱ـ۲۲، ۳۴ـ ۳۵، ۵۵).

 

برای تحقق خیار تدلیس دو شرط اساسی لازم است : انجام گرفتن کار فریبنده

و فریب خوردن طرف عقد (امامی ، ج ۱، ص ۵۱۴). کار فریبنده ممکن است به صورت کردار یا گفتار

باشد که تدلیس حاصل از آنها را بترتیب تدلیس فعلی و تدلیس قولی می نامند (زحیلی ، ج ۴، ص ۲۱۸ـ ۲۲۰). همچنین در برخی موارد صِرف سکوت معامله کننده در باره عیوب پنهان

مبیع یا شخص طرف عقد، می تواند تدلیس را تحقق نجشد (نجفی ، ج ۱۰، همان). در فقه امامی در باره لزوم بیان عیوب کالای مورد معامله توسط طرف عقد، اقوال مختلفی ابراز شده است (محقق حلّی ، ج ۲، ص ۳۰؛ نجفی، ج ۸، ص ۳۹۴ـ ۳۹۵؛ انصاری، کتاب المکاسب، ص ۲۶۲ـ۲۶۳؛ توحیدی، ج ۷، ص ۱۸۹ـ۱۹۱).

 

از دیدگاه فقها و حقوقدانان، هر کار فریبنده ای موجب تدلیس نیست. بسیاری از جلوه پردازیها و ظاهرسازیهای معمول در تجارت، مانند تزیین کالا یا لباس یا آرایش طرف عقد نکاح در حد متعارف که از نظر عقلا پسندیده است، موجب خیار نمی شود، هرچند برخی فقها این کارها را مکروه دانسته اند (شهید ثانی ، ۱۴۰۳، ج ۳، ص ۲۸۹؛ حرّ عاملی ، ج ۱۷، ص ۳۸۲ـ ۳۸۴؛ توحیدی ، ج ۱، ص ۱۹۸، ۲۰۵؛ امامی ، ج ۱، ص ۵۱۵؛ کاتوزیان ، ج ۵، ص ۳۴۰). علاوه بر این،

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

کار فریبنده را باید طرف عقد انجام دهد و تدلیس شخص ثالث اصولاً اثری ندارد.

با اینهمه، فقها در عقد نکاح ، فریبکاری ولیّ زوج یا زوجه، عاقد و حتی واسطه ازدواج را موجب خیار می دانند و معدودی از فقها در نَجْش، که شخصی بیگانه در معامله دخالت می کند، به تحقق

خیار قائل اند (شهید ثانی ، ۱۴۰۳، ج ۵، ص ۳۹۵ـ۳۹۶؛ محقق کرکی، ج ۱۳، ص ۲۸۲ـ۲۸۶؛ نجفی، ج ۸، ص ۲۴۱، ج ۱۰، ص ۸۴۶ ـ۸۴). همچنین برای تحقق کار فریبنده لازم است که

 

تدلیس کننده قصد فریب داشته باشد و فقها در تعریف و تحلیل مصادیق تدلیس

به این نکته توجه داشته اند. حتی به فتوای برخی فقها، در تصریه، اگر فروشنده در ازدیاد شیر مقصّر نباشد و شیر خودبخود یا بر اثر فراموشی جمع گردد، خیار به وجود نمی آید (ابن قدامه

مقدسی ، ج ۴، ص ۸۱؛ علامه حلّی، ۱۴۱۸، ج ۲، ص ۷۷؛ طباطبائی ، ج ۵، ص ۳۲؛ انصاری، کتاب المکاسب ، ص ۲۱، ۳۵، ۵۵؛ توحیدی، ج ۱، ص ۱۹۸). حقوقدانان نیز وجود قصد فریب را

 

برای تحقق کار فریبنده ضروری دانسته اند (کاتوزیان ، ج ۵، ص ۳۳۳ـ ۳۳۵؛ حجازی، ص ۱۰۴۶ـ۱۰۴۷)

، هرچند از دیدگاه آنان نباید تدلیس را مانند حقوق رم، جرمی مدنی تلقی کرد و احکام تدلیس به اصول مسئولیت

مدنی نزدیکتر است تا قواعد کیفری (کاتوزیان ، ج ۵، ص ۳۳۵).
در این پایان نامه بر‌آنیم تا تفاوت دیدگاه فقها را با هم و همچنین از منظر حقوقی مورد بررسی قرار دهیم.

 

 

۱-۱-۲- پرسش تحقیق

۱) دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران در خصوص تدلیس چگونه است؟
۲) تدلیس دارای چه آثار و مصادیقی می باشد؟
۳) کاربرد تدلیس در حال حاضر چگونه است؟

۱-۱-۳- فرضیه‌های تحقیق

 

۱٫ مفهوم فقهی تدلیس با مفهوم حقوقی آن متفاوت است ولی از منظر فقهی و قانون مدنی مانند هم است.
۲٫ تدلیس دارای مصادیقی چون تدلیس ماشطه، تصریه، فریب در ازدواج، غش و نجش می باشد.
۳٫ تدلیس امروزه بیشتر در خصوص مباحث ازدواج مطرح می‌شود.

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

 

۱-۱-۴- اهداف تحقیق

 

۱٫ مقایسه مفاهیم و مصادیق تدلیس از منظر فقهی و حقوقی.
۲٫ بررسی مصادیق تدلیس در فقه و حقوق.
۳٫ بررسی کاربرد تدلیس در قوانین حقوقی فعلی در کشور.

۱-۱-۵- سوابق تحقیق

در خصوص بحث تدلیس در فقه امامیه کتاب مستقلی به نگارش درنیامده است، اما در لابلای کتب فقهی مباحثی با عنوان تدلیس به چشم می‌خورد.

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

در منابع حقوقی نیز تنها کتاب «سوءعرضه در حقوق انگلیس و تدلیس

در حقوق اسلام» نوشته دکتر مهدعلی بهروم ترجمه دکتر جلیل قنواتی و دکتر ابراهیم عبدی پور به نگارش در آمده است. همچنین مقاله ای با عنوان «مفهوم تدلیس و فریب و جایگاه آن در حقوق ایران،

انگلیس و فقه امامیه» نوشته سید امیرمهدی امین که در مجله حافظ شماره۶۴ در آذرماه

۱۳۸۸ به چاپ رسیده است و همچنین مقاله ای با عنوان «تدلیس در ازدواج از ناحیه زوجه» نوشته محمد انصاری عربانی در مجله پژوهش دینی، شماره ۱۲ در سال ۱۳۸۴ به چاپ رسیده است، در این خصوص وجود دارد.

سایر مطالب مرتبط نیز در لابلای کتب‌ فقهی و حقوقی به صورت پراکنده بیان گردیده است.

۱-۱-۶- جنبه نوآوری تحقیق

اگرچه در خصوص تدلیس مقالاتی نگاشته شده است اما کاری جامع که همه

زوایای و مصادیق تدلیس را در فقه امامیه و همچنین قوانین موضوعه کشور (منظر حقوقی) را بررسی نماید و دیدگاه‌های مختلف در خصوص موضوع تدلیس را مقایسه نماید انجام نشده است. به همین جهت در این رساله قصد داریم به این مهم به صورت علمی و دقیق بپردازیم.

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

 

۱-۱-۷- روش تحقیق

روش استدلالی و تحلیل منطقی و عقلانی که از ویژگی تحقیقات کتابخانه ای

می‌باشد در این رساله استفاده شده است و با استفاده از منابع و مطالعات کتابخانه‌ای از جمله کتب، مقالات، پایان‌نامه‌ها، کتابخانه الکترونیک و … اطلاعات و داده ها جمع‌آوری و مورد استفاده واقع گردیده است.

۱-۱-۸- محدودیت‌ها و مشکلات

با توجه به کمبود کتب مرجع و مهم در خصوص مباحث فقهی، برای تهیه منابع سفرهایی را به شهر قم انجام داده و برای تهیه منابع مورد نظر با سختی‌هایی مواجه شدیم. در شهر قم به کتابخانه تخصصی فقه، کتابخانه تخصصی آیت الله فاضل لنکرانی و همچنین انتشارات کتب فقهی مراجعه نمودیم.

 

۱-۲- مفاهیم
۱-۲-۱- معنای لغوی تدلیس

تدلیس لغتی است که از فقه و زبان عرب وارد زبان حقوقی ما شده است

و در کتاب‌های لغت عربی به معنای پوشاندن و پنهان ساختن قیود می‌باشد (امین، ۱۳۹۸، ص۵۷).
تدلیس بروزن تفعیل از ریشه دلس به معنای پنهان کردن و پوشاندن عیب چیزی، عوام فریب، فریب¬کاری کردن ، مکر ورزیدن و نیرنگ بافتن است (دهخدا،۱۳۹۹، ج۴؛ فیروزآبادی، بی‌تا، ذیل واژه تدلیس).

تدلیس، باب تفعیل و از ماده «دَلَسْ» و «دَلْسْ» به معنای ظلمت و تاریکی، نیرنگ و عیب‌پوش

است و مُدَلّس کسی است که با اقداماتی، واقع را از نظرها می‌پوشاند

، آن‌چنانکه تاریکی، چشم را از دیدن مانع می‌شود. (طریحی، ۱۳۹۹: ص۷۱، ج۴ ؛ جعفری لنگرودی، ۱۳۹۸: ص۱۷۷، ج۲) معنای اصطلاحی آن نیز تمایز آشکاری با معنای لغوی ندارد. مطابق ماده ۴۳۸ ق.م تدلیس عملیاتی است که موجب فریب طرف قرارداد شود.

در مورد تدلیس، اصطلاحی که در فقه و حقوق و حدیث موجود است، چنین آمده: «تدلیس، از ریشه دَلَس و دُلْسَه به معنای ظلمت و تاریکی، در لغت به معنای کتمان کردن و پوشاندن است» (ازهری ، ج ۱۲، ص ۳۶۲؛ ابن منظور، ج ۴، ص ۳۸۷).
لغویان، تدلیس در بیع یا هر امر دیگری را «کتمان عیب آن» دانسته اند (فراهیدی، ج ۷، ص ۲۲۸).

ازهری تأکید می‌کند که تدلیس در اسناد حدیث از همین جا ریشه گرفته است و این سخن منطقی می نماید،

زیرا با توجه به ریشه این واژه کسی که در معامله یا نقل حدیث تدلیس می‌کند، گویی امر را برای فرد مقابل خود تار و مشتبه می کند و حقیقت را از او پوشیده می‌دارد. سخن شهید ثانی (۱۴۰۸، ص ۱۴۲) نیز بر چنین رابطه ای اِشعار دارد.

در زبان انگلیسی کلمات چندی است که می‌تواند معادل تدلیس در زبان عربی قلمداد شود و در حقوق نیز کاربرد دارد، از جمله:
Fraud: به معنای فریب، تقلب، حیله‌گری، گول زدن، مغبون ساختن و در معنای حقوقی اغفال عمدی شخص بدین‌منظور که وی حق قانونی خود را نسبت به ملک یا دارایی‌اش از دست بدهد و در فرهنگ اصطلاحات حقوقی به تقلب، کلاهبرداری، غبن و تدلیس ترجمه شده است (امین،‌۱۳۹۸، ص۵۷).

 

Deceive: به‌معنای فریفتن، گول زدن، نیرنگ به کار بردن، وادار ساختن شخص به باور چیزی که حقیقت ندارد، در اصطلاح حقوقی نیز این کلمه به تقلب کردن، اغفال کردن و تدلیس ترجمه شده است (همان).
Misrepresent: به معنای بد نمایش دادن، غلط جلوه دادن و بد انجام وظیفه کردن (به عنوان نماینده) می‌باشد و در فرهنگ اصطلاحات حقوقی به‌معنای تدلیس، قلب واقعیت و القای شبهه آمده است (همان).

عده¬ای معتقدند: «فعل عربی دلس از کلمه لاتین Douls آمده است این کلمه گرچه در اوایل پیدایش اسلام از طریق مراودت تجاری وارد زبان عربی شده ولی در مر احل اولیه حقوق اسلامی به عنوان اصطلاح حقوقی به کار نمی¬رفت (بامری، ۱۳۸۲، به نقل از J.shacht, 1964, p7).

 

 

۱-۲-۲- معنای اصطلاحی تدلیس

 

دست یازیدن به اعمالی که موجب فریب طرف معامله و در نتیجه ضرر مالی او باشد را «تدلیس» می‌گویند (امین، ۱۳۹۸، ص۵۷).
تدلیس به معنای فریب دادن با پنهان کردن واقع، است و معنای اصطلاحی آن از معنای لغوی‌اش دور نیفتاده است. «پس هرگاه فروشنده مالی، برای فریفتن خریدار، وصفی موهوم

را به کالای خود نسبت دهد یا عیبی را که در آن است بپوشاند، گویند در معامله تدلیس کرده است» (همان).
معنای اصطلاحی تدلیس در متون فقهی و حقوقی نزدیک به معنای لغوی آن، ولی از جهتی گسترده تر از آن است. در این متون ، تدلیس آن است که یکی از دو طرف عقد کارهای فریبنده و نیرنگ آمیز انجام دهد، یا این کارها با آگاهی او صورت گیرد، و به سبب آن کارها،

کالای مورد معامله یا شخص طرف عقد، فاقد عیب یا نقصِ موجود یا واجد کمالِ غیرموجود نمایانده شود و با اغوای طرف دیگر عقد، وی به انعقاد آن برانگیخته شود (شهید ثانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص ۵۰۰، ج ۵، ص ۳۹۶؛ نجفی، ج ۱۰، ص ۸۴۵؛ مامقانی، ص ۳۷۰؛ ابن قُدامه، ج ۴، ص ۸۰؛ زحیلی ، ج ۴، ص ۲۱۸).

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

بر این اساس، تدلیس علاوه بر پوشاندن عیب، اظهار کمالِ غیرموجود را نیز دربر می گیرد (حسینی عاملی، ج ۱۰، ص ۱۱۰۷؛ شهید ثانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص ۵۰۰)، هرچند برخی منابع آن را به همان معنای لغوی می دانند (زحیلی، ج ۴، ص۲۲۰).

همچنین به موجب مادّه ۴۳۸ قانون مدنی ایران، تدلیس عملیاتی است که موجب فریب طرف معامله شود.
در برخی منابع فقهیِ اهل سنّت و شماری از قوانین برخی کشورها، در این زمینه اصطلاحاتی دیگر مانند تلبیس، تغریر و خِداع به کار رفته است (صابونی، ج ۱، ص ۲۳۰؛ زحیلی، ج ۴، ص ۲۱۸)، ولی در فقه شیعه و برخی مذاهب عامه، بویژه فقه حنبلی، اصطلاح تدلیس متداول‌تر است (ابن قدامه ، ج ۴، ص ۲۳۷؛ زحیلی، ج ۴، ص ۵۲۲، ۵۲۹).

«بدین ترتیب در هر تدلیس نوعی تقلب و ریا وجود دارد و نیرنگ‌باز بی اعتنا به شرافت شغلی و درستکاری متعارف، از اعتماد طرف معامله برای گول زدن او استفاده می‌کند. به همین جهت تدلیس در قرارداد با کلاهبرداری قرابت دارد» (امین، ۱۳۹۸، ص۵۸).

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

در فقه امامیه فقها، تعریف‌های مختصری از تدلیس ارائه داده‌اند و فقط به ذکر مصادیقی از آن پرداختهاند این فقها تدلیس را بیشتر در ضمن عقود معین به ویژه عقد بیع و عقد نکاح مطرح کردهاند. از بین فقهای امامیه فقط بعضی ازآنها تدلیس را به عنوان یکی از خیارات شمردهاند به عنوان مثال شهید ثانی یکی از کسانی است که تدلیس را به عنوان یکی از خیارات

مستقل میشناسد و آن را در ردیف خیارات چهارگانه میآورد و آن را اینطور تعریف می‌کند: «تدلیس بروزن تفعیل از دلس میباشد و آن عملی است از جانب مدلس که مدلس را دچار توهم می‌سازد و چیز غیر واقع را واقع جلوه میدهد و خواه این عمل از طرف بایع باشد یا

مشتری» و پس از این تعریف به ذکر مصادیقی از آن میپردازد (شهید ثانی، ج۲، بی‌تا، ص۳۷۸). اکثر فقها تدلیس را به عنوان خیاری مستقل ذکر نکردهاند از جمله این فقها میتوان از:
علامه حلی (بی‌تا، مختلف الشیعه،ج۳)، محقق حلی (بی‌تا، شرایع الاسلام، کتاب نکاح) و شیخ مرتضی انصاری (۱۴۱۱، مکاسب، ص۱۳۴ ) نام برد. این فقها خیارات رابه هفت نوع تقسیم میکنند و از سایر خیارات نامی نمیبرند و معتقد هستند که سایر خیارات احکامشان

 

مانند این هفت نوع خیارات و نیازی نیست که به طور مستقل بررسی شوند و بیشتر آنها در ضمن عقود معین به ویژه، بیع و نکاح مطرح ساختهاند و احکام آن را خصوصاًٌ ذیل عنوان خیار عیب آوردهاند حتی عدهای از فقها تدلیس را غرور معنی میکنند و معتقد هستند تدلیس همان غرور است و هیچ تفکیکی بین این دو قائل نیستند (شیخ طوسی، ۱، ج۱، ص۲۳۰).

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

بنابراین همان گونه که از تعاریف تدلیس مشخص گردید معنای لغوی و اصطلاحی آن چندان تفاوتی با هم ندارند و تدلیس در اصل به معنای فریفتن طرف مقابل چه از طریق سکوت و پوشاندن عیب، خدعه، عوام فریبی، فریب‌کاری، وصف غیر واقع و … می باشد.

 

 

فصل دوم
تدلیس در فقه امامیه

 

۲- تدلیس در فقه امامیه

۲-۱- مصادیق و قلمرو تدلیس در حقوق اسلام

در فقه اسلامی، تدلیس معمولا ضمن بحث از مصادیق پراکنده آن در ضمن عقود معین مثل تدلیس ماشطه در نکاح و تصریه در بیع حیوان مطرح شده است و اکثر فقها به استقلال به

بحث از تدلیس نمی¬پردازند و در مبحث خیارات نیز خیار تدلیس را به عنوان خیار مستقلی مطرح نمی¬سازند بلکه آن را از فروع خیار عیب یا خیار غبن می¬دانند. با این وجود، بعضی از فقها مانند شهید اول در لعمه و شهید ثانی در الروضه البهیه خیار……………………………………..

 

بلافاصله بعد از پرداخت موفق میتوانید فایل کامل این پروژه را با سرعت و امنیت دانلود کنید

 

نقد وبررسی

نقد بررسی یافت نشد...

اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران”

بررسی تدلیس از منظر فقه امامیه و حقوق ایران

0 نقد و بررسی
وضعیت کالا : موجود است.
شناسه محصول : 2864

بررسي تدليس از منظر فقه اماميه و حقوق ايران

قیمت : تومان85,000