توضیحات

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

به منظور مقایسه راهبردهای یادگیری و خلاقیت در بین دو گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی راهنمایی پسرانه شهرستان خوی در سال تحصیلی ۸۷-۸۸ ، ۱۲۰ نفر دانش آموز که شامل ۶۰ نفر دانش آموز عادی و۶۰ نفر تیزهوش بودند به صورت نمونه گیری تصادفی

چندمرحله ای انتخاب شدند . پرسشنامه راهبردهای یادگیری وینشتاین ومایر و خلاقیت عابدی روی آنها اجرا شد . به منظور تجزیه وتحلیل داده ها ی پژوهش از روشهای آماری

آزمون تحلیل واریانس ، آزمون t مستقل ، روش همبستگی و روش تحلیل رگرسیونچند متغیری استفاده شد .یافته های پژوهش نشان داد که :

– تفاوت چندانی در میزان خلاقیت دانش آموزان تیزهوش و عادی وجود ندارد .

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

– دانش آمزان تیزهوش نسبت به دانش آموزان عادی از راهبردهای یادگیری بیشتری استفاده می کنند . بویژه از راهبرد نظارت بر درک مطلب و بسط دهی بیشتر استفاده می کنند .

– بین استفاده از راهبردهای سطح بالا و خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد ، یعنی افراد خلاق هنگام یادگیری از راهبردهای سطح بالا بیشتر استفاده می کنند .

– همچنین مشخص شد که از بین راهبردهای یادگیری ، راهبیرد نظارت بر درک مطلب و مرورذهنی بیشتر قادر به پیش بینی خلاقیت هستند و دو راهبرد سازمان دهی و بسط دهی نمی توانند پیش بین خوبی برای خلاقیت در دانش آموزان باشند .

۱۲۳صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع و پاورقی دارد 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

فهرست

عنوان صفحه
چکیده

فصل اول کلیات پژوهش
مقدمه ۲
بیان مسئله ۴
اهمیت و ضرورت پژوهش ۶
اهداف پژوهش ۷
فرضیه های پژوهش ۸
سؤال پژوهش ۸

تعاریف عملیاتی متغیرها ومفاهیم ۸

فصل دوم : ادبیات و پیشینه پژوهش
بخش اول : یادگیری و راهبردهای یادگیری
تعریف یادگیری ۱۳
ابعاد یادگیری ۱۵

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

نظریه رفتارگرایی ۱۷
نظریه شناختی ۱۹
نظریه پردازش اطلاعات ۲۰
حافظه حسی ۲۱
حافظه کوتاه مدت ۲۲
حافظه دراز مدت ۲۳
یادگیر و یاد آوری در روانشناسی خبر پردازی ۲۴

نظریه یادگیری اکتشافی برونر ۲۵
راهبردهای یادگیری ۲۸
راهبردهای شناختی و فرا شناختی و عاطفی ۲۹
انواع راهبردهای شناختی ۳۱
انواع راهبردهای فراشناختی ۳۵
ویژگی های یادگیرندگان راهبردی ۳۵
روشهای آموزش مهارت های یادگیری و مطالعه ۳۶

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

روش پسختام یا پس خبا ۳۶
روش مردر ۳۸
روش آموزش دو جانبه ۳۹
روش یادگیری مشارکتی ۴۰

بخش دوم : خلاقیت
خلاقیت وتعریف آن ۴۱
خلاقیت از دید روان کاوی ۴۴
خلاقیت از دید تداعی گرایی و رفتارگرایی ۴۵

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

خلاقیت از دید گشتالت و شناخت گرایی ۴۶
خلاقیت از دید انسان گرایی ۴۸
خلاقیت در مکتب عصب شناختی ۵۰
مراحل خلاقیت والاس ۵۱
مراحل خلاقیت اسبورن ۵۲
مراحل خلاقیت استین ۵۴
الگوی های پرورش در مدرسه ۵۵

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

الگوی رنزولی ۵۵
الگوی ویلیامز ۵۸
ویژگی های شخصیت خلاق ۶۲
اصول پرورش خلاقیت تورنس ۶۵
موانع خلاقیت ۶۸
موانع فردی ۶۸
موانع بیرونی ۶۹
مروری بر پژوهشهای انجام شده ۷۱
پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور ۷۱
پژوهشهای انجام شده درداخل کشور ۷۶

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

فصل سوم : روش پژوهش
روش پژوهش ۷۹
جامعه آماری ۸۰
نمونه آماری وروش نمونه گیری ۸۱
ابزار پژوهش ۸۲
شیوه اجرا ۸۷
تجزیه وتحلیل داه ها ۸۸

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

توصیف داده ها ۹۰
تحلیل داده ها ۹۵

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
خلاصه پژوهش ۱۰۵
بحث و نتیجه گیری ۱۰۷
محدودیت ها و مشکلات پژوهش ۱۱۳
پیشنهادها ۱۱۴
منابع فارسی ۱۱۶
منابع انگلیسی ۱۱۹
ضمائم

فهرست جدول ها
عنوان صفحه
۲-۱ جدول مقوله های هشت گانه راهبردهای یادگیری ۲۹
۳-۱ جدول جامعه آماری دانش آموزان به تفکیک پایه ۸۰
۳-۲ جدول تعداد نمونه ها ۸۱

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

۳-۳ جدول ضرایب آلفای کرونباخ آزمون خلاقیت ۸۴
۳-۴ جدول بار ارزشی سوالات پرسشنامه راهبردهای یادگیری ۸۶
۳-۵ جدول اعتماد خرده آزمون های راهبردهای یادگیری ۸۶
۳-۶ جدول ضرایب آلفای کرونباخ برای راهبردهای یادگیری در پژوهش حاضر ۸۷
۴-۱ جدول شاخص های توصیفی نمرات خلاقیت در دانش آموزان عادی و تیزهوش ۹۱

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

۴-۲ جدول شاخص های توصیفی نمرات راهبردهای یادگیری در دانش آموزان عادی و
تیزهوش ۹۳
۴-۳ جدول نتایج آزمون T برای مقایسه خلاقیت در دانش آموزان عادی و تیزهوش ۹۵

۴-۴ جدول نتایخ آزمون های معناداری Manova برای اثر اصلی متغیر گروه روی خرده
مقیاس های خلاقیت ۹۶
۴-۵ جدول نتایج تحلیل واریانس یک متغیری برای خرده مقیاس های خلاقیت ۹۷

۴-۶ جدول نتایج Manova برای خرده مقیاس های آزمون های راهبردهای یادگیری ۹۸
۴-۷ جدول نتایج تحلیل واریانس یک متغیری برای راهبردهای یادگیری ۹۹

۴-۸ جدول نتایج ضریب همبستگی برای رابطه راهبردهای یادگیری با خلاقیت در دانش آموزان

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

عادی ۱۰۰
۴-۹ جدول نتایج ضریب همبستگی برای رابطه راهبردهای یادگیری با خلاقیت در دانش آموزان تیزهوش ۱۰۰
۴-۱۰ جدول نتایج ضریب همبستگی برای رابطه راهبردهای یادگیری با خلاقیت ۱۰۱
۴-۱۱ نتایج معنی داری رگرسیون ۱۰۲
۴-۱۲ ضرایب رگرسیون ۱۰۳
فهرست نمودارها

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

عنوان صفحه
۲-۱ نمودار فرایندهای اصلی ۱۵
۲-۲ نمودار فرایند ابعاد یادگیری ۱۷
۲-۳ نمودار الگوی پردازش اطلاعات ۲۱

۲-۴ نمودار محتوای حافظه بلند مدت ۲۴
۲-۵ نمودار الگوی رنزولی ۵۷
۲-۶ نمودار الگوی رشد خلاقیت ۶۱
۴-۱ نمودار میانگین خلاقیت در دانش آموزان تیزهوش و عادی ۹۲
۴-۲ نمودار میاگین راهبردهای یادگیری در دانش آموزان تیزهوش و عادی ۹۴

فصل اول
کلیات پژوهش

مقدمه:
در نظریه خبر پردازی یا پردازش اطلاعات یادگیری به جریان دریافت محرکهای محیطی به وسیله گیرنده های حسی٬گذر این محرکها از حافظه حسی به حافظه کوتاه مدت٬معنی دار شدن و نهایتاً قرار گرفتن در حافظه بلند مدت گفته می شود (سیف ٬ ۱۳۷۹) .

تا قبل از نیمه دوم قرن بیستم زمانی که هنوز افکار رفتار گرایی در عرصه روان شناسی حاکم بود٬ دانشمندان فکر می کردند که یادگیری در بین انسانها فرآیند ثابتی است . اما از نیمه دوم به بعد که شناخت در بررسی رفتار انسان بویژه یادگیری نقش بیشتری پیدا کرد ٬ این عقیده به طور روز افزونی در بین روانشناسان قوت گرفت که یادگیری انسانها امری ثابت نیست.به

عبارت دیگر قبلاً تصور بر این بود که عوامل غیر قابل تغییری همانند هوش و استعداد که ذاتی هستند لازمه هرگونه یادگیری می باشند و میزان یادگیری هر فرد با میزان هوش و

استعدادهای او برابر است . ولی امروزه در عین حال که هوش و استعدادها از عوامل مهم تعیین کننده کمیّت و کفیت یادگیری انسانها به حساب می آیند ٬ عوامل دیگری نیز در کنار این پیش نیازهای ذاتی و غیر قابل اکتساب ٬ مهم و تاثیر گذار شناخته شده اند . یکی از عوامل مهم یادگیری که قابل اکتساب نیز می باشد راهبردهای یادگیری است . در تعریفی که

کارواش والموند به نقل از داروینگ (۲۰۰۰) از راهبردهای یادگیری ارائه کرده اند ٬ راهبردهای یادگیری را فعالیت های آشکار و پنهان پردازش اطلاعات که در هنگام رمزگذاری بوسیله یادگیرندگان برای تسهیل در اکتساب ٬ اندوزش و بازیابی صحیح اطلاعاتی که قبلا یاد گرفته شده است به کار گرفته میشود دانسته اند.

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

از سوی دیگر از ویژگیهای بازر انسان و محور اساسی حیات او قدرت اندیشه است . انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و با نیروی تفکر صحیح توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نائل گردد . بنابراین تمام موفقیت ها و پیشرفتهای انسان در گرو اندیشه بارور ٬ پویا و مؤثر است. از پیچیده ترین و عالی ترین جلوه های تفکر انسان ٬ تفکر خلاّق می باشد. تحقیقات ثابت کرده است که همه انسانها در

کودکی از استعداد بالقوه خلاّق برخوردارند و لیکن ظهور این توانایی وابسته به تقویت و پرورش آن است که موقعیت و محیط و شرایط آموزشی از جمله عواملی است که می توانند بستر لازم برای شکوفایی خلاّقیت در بین دانش آموزان جامعه فراهم سازد (حسینی٬ ۱۳۸۱) . و همچنین به این نکته باید اشاره کرد که داشتن انسانهای خلاّق و توانمند برای پیشرفت کشور امری حیاتی است.

بیان مسئله:
از جمله مسائلی که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته بود مسئله یادگیری و چگونگی سهولت بخشیدن به فرآیند یادگیری می باشد. راهبردهای یادگیری شامل روشها یا استراتژی هایی هستند که استفاده از آنها یادگیری و مطالعه را بهبود می بخشند ٬ دانش

آموزان با استفاده از آنها به مطالعه و یادگیری کارآمدتر می پردازند . راهبردهای یادگیری به دو بخش شناختی و فراشناختی تقسیم می گردند (سیف ٬ ۱۳۷۹) .
روانشناسان تربیتی معتقدند که دانش آموزان اگر بتوانند در طول مطالعه از راهبردهای مناسب بهره گیرند می توانند به یادگیری بهتر دست پیدا کنند و همچنین استفاده از

راهبردهای مناسب و سطح بالا باعث شکوفایی و پرورش بسیاری از استعدادهای دانش آموزان می شود که از جمله آنها می توان به خلاّقیت اشاره کرد (طوسی ٬ ۱۳۷۸ ) .

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

از سوی دیگر یکی از ملزومات جامعه و اهداف متعالی آموزش و پرورش در عصر حاضر پرورش انسانهای خلاّق می باشد ٬ انسانهایی که با استفاده از نیروی آفرینندگی خود به ابداع راههای جدید برای حل مشکلات جامعه می پردازند و جزء سرمایه های اصلی جامعه

محسوب می گردند . هرچند خلاّقیت در میان انسانها به طور ارثی به ودیعه نهاده شده است ٬ اما تحقیقات نشان داده است که ظهور خلاّقیت مستلزم پرورش و شکوفایی می باشد ٬ پس بنابراین می توان امیدوار بود که با آموزش خلاّقیت بتوان استعداد افراد جامعه را در زمینه خلاقیت به میزان بالایی شکوفا کرد (حسینی ٬ ۱۳۸۱).

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

یکی از راههای پرورش و شکوفا سازی خلاّقیت در بین افراد جامعه٬ این است که با بررسی و مطالعه راهبردهای یادگیری مورد استفاده توسط افراد خلاق به آنها پی برد و آنها را به دانش

آموزان تیز هوش و عادی جامعه تعلیم داد تا آنها با به کاربردن راهبردهای مناسب در هنگام یادگیری بتوانند استعداد و نیروی خلاّق خود را پرورش دهند و آن را شکوفا سازند زیرا در

جامعه کنونی ما یکی از مشکلات اساسی این است که علی رغم داشتن نیروهای مستعد ٬ توانایی خلاّقیت آنها هدر می رود و شاید علت اساسی آن مشخص نبودن جایگاه خلاقیت در نظام آموزش و پرورش کشور می باشد (سلیمانی ٬ ۱۳۸۶) .

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

تحقیقات نشان داده است که افراد خلاّق در هنگام مطالعه نیز از روش ها و فنون و راهبردهای سطح بالا و خلاّقانه ای نسبت به افراد عادی استفاده می کنند(تورنس ۱۹۷۹ ٬ ترجمه قاسم زاده ۱۳۷۵) . این افراد معمولا هنگام مطالعه و یادگیری از راهبردهای سطح بالا

مانند درک مطلب استفاده می کنند که منجر به تفکر واگرا می شود و این افراد فکر خود را

تنها به مواد درسی و حفظ آن محدود نمی کنند . پس با پی بردن به راهبردهای مناسبی که افراد خلاق از آنها استفاده می کنند و آموزش آنها به افراد غیر خلاّق می توانیم خلاّقیت را در

آنها نیز پرورش دهیم تا آنها نیز بتوانند با استفاده از راهبردهای مناسب در هنگام مطالعه بیشترین بازده را بدست آورند و خلاّقیت آنها نیز بارور شود.

مسأله اساسی پژوهش حاضر این است که : کدامیک از راهبردهای یادگیری پیش بینی کننده بهتری برای خلاّقیت بالا در دانش آموزان تیزهوش و عادی است ؟

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

اهمیت و ضرورت پژوهش:
از یکسو معلمان همواره می خواهند بدانند که چگونه می توانند خلاقیت را در دانش آموزان خود بالا ببرند و این استعداد بالقوه را در آنان به بالفعل تبدیل کرده و پرورش دهند زیرا یکی از اهداف متعالی آموزش و پرورش بالا بردن نوآوری و خلاّقیت در دانش آموزان و بالطبع در جامعه

می باشد و از سویی دیگر دانش آموزان عادی نیز می خواهند بدانند که دانش آموزان تیز هوش و خلاّق با استفاده از چه راهبردها و استراتژی هایی می توانند به یادگیری بهتر دست یابند و خلاّقیت را نیز در خود پرورش دهند و با بکار بردن این روشها آنها هم موفق به یادگیری بهتر و پرورش خلاّقیت در خود گردند .

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

کارشناسان تعلیم و تربیت همواره در جستجوی کاملترین نظریات و عقایدی هستند که رابطه خلاّقیت و راهبردهای یادگیری را در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی تبیین کند ٬ حصول چنین خاسته ای مستلزم شناخت راهبردهای یادگیری و میزان خلاقیت در بین دانش آموزان

تیز هوش و عادی و مقایسه بین این دو می باشد ٬ که دستیابی به چنین بینش و هدفی بدون تفکر و تحقیق امکان پذیر و عملی نمی باشد .

این پژوهش با توجه به موضوع و اهداف مورد نظر در نوع خود به دو دلیل حائز اهمیت است : اولاً پژوهش حاضر به مقایسه راهبردهای یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیزهوش و عادی می پردازد که این خود باعث آشکار شدن مقایسه بین این دو متغییر در بین دانش

آموزان عادی و تیز هوش می شود و نیز مشخص می کند که کدامیک از راهبردهای یادگیری پیش بین خوبی برای بالابردن خلاقیت می باشد که این برای معلمان و اولیاء مدرسه و کارشناسان تعلیم و تربیت و حتی خود دانش آموزان هم می تواند باشد . ثانیاً از آنجایی که

در ایران در مورد راهبردهای یادگیری و خلاّقیت به طور مجزا تحقیقات انجام گرفته است ولی در مورد رابطه این دو متغییر با هم بخصوص در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی کمتر پژوهشی صورت گرفته است لذا پژوهش حاضر شاید بتواند از لحاظ کاربردی و نظری راهگشای تحقیقات آتی در این زمینه باشد.

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

اهداف پژوهش:
پژوهش حاضر در جهت مقایسه بین راهبردهای یادگیری و خلاّقیت در بین دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی راهنمایی پسرانه اهداف زیر را دنبال می کند:

اهداف کلی پژوهش:
اهداف اصلی پژوهش حاضر مقایسه بین راهبردهای یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی راهنمایی پسرانه و رابطه بین راهبردهای یادگیری و سهم آنها در پیش بینی خلاقیت در دانش آموزان است.

اهداف خاص پژوهش:
مقایسه راهبردهای یادگیری در دو گروه دانش آموزان تیز هوش و عادی .
مقایسه خلاقیت در دو گروه دانش آموزان تیز هوش و عادی .

بررسی رابطه راهبردهای یادگیری و خلاقیت در دو گروه دانش آموزان تیز هوش و عادی .
بررسی سهم هر یک از راهبردهای یادگیری در پیش بینی خلاقیت.

فرضیه های پژوهش :
۱٫راهبردهای یادگیری در دانش آموزان عادی و تیزهوش متفاوت است.
۲٫خلاّقیت در دانش آموزان عادی و تیزهوش متفاوت است.

۳٫بین راهبردهای یادگیری و خلاّقیت رابطه وجود دارد.

سؤال پژوهش:
کدامیک از راهبردهای یادگیری پیش بینی کننده بهتری برای خلاقیت بالا در دانش آموزان عادی و تیز هوش است.

تعاریف عملیاتی و نظری متغیرها و مفاهیم:
راهبردهای یادگیری که شامل موارد زیر است:

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

راهبرد مرور ذهنی:
این راهبرد شامل تکالیف ساده و پیچیده می گردد. در تکالیف ساده این راهبرد به حفظ کردن تکرار مطالب ارائه شده ٬ نام بردن تک تک مفاهیم در تکالیف ساده٬ یادگیری اشاره دارد. این راهبرد در انواع گوناگون تکالیف آموزشی که مستلزم یادآوری ساده هستند ٬ بخصوص در دوره

های مقدماتی و ابتدایی کاربرد دارد. در راهبرد مرور ذهنی تکالیف پیچیده شامل نوشتن مواد ٬ یادداشت برداری از متون ٬خط کشیدن و متمایز کردن قسمتهای مهم مطالب می شود.

در هر مورد عامل مرور ذهنی مستلزم دخالت فعال یادگیرنده در نوشتن ٬ گفتن ٬ و مشخص کردن قسمتی خاص از متن مربوطه می باشد . دو هدف عمده این راهبرد کمک به یادگیرنده برای توجه به جنبه های مهم یک موضوع و اطمینان از اینکه آن جنبه های مهم به حافظه کوتاه مدت انتقال یافته اند (وینشتاین و مایر ٬ ۱۹۸۶ ) .

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

تعریف عملیاتی مرور ذهنی:
این راهبرد بوسیله سؤالات (۲۶٬۲۴٬۱۲٬۸٬۳ ) پرسشنامه راهبردهای یادگیری وینشتاین ومایر اندازه گیری می گردد .

راهبرد بسط دهی:
این راهبرد نیز شامل تکالیف ساده و پیچیده می گردد. برای انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت تکرار مطالب و مرور آنها کافی نیست ٬ بلکه باید نوعی تداعی یا رابطه بین اطلاعات جدید و قدیمی در حافظه بلند مدت ایجاد گردد.از طریق این راهبرد یادگیری میتوان،

تصاویر ذهنی برای برقراری روابط معنی دار بین داوطلب ایجاد کرد. این راهبرد برای تکالیف ساده شامل یادگیری لغات زبان بیگانه ٬ فهرست کوتاهی ازاسامی از قبیل نام بردن قسمتهای ساختمان سلولی می باشد و در تکالیف پیچیده یادگیری این راهبرد می تواند به

صورت تفسیر کردن ٬ خلاصه کردن و مربوط کردن و استدلال کردن بروز می کند . روشهای این راهبرد برای تکالیف پیچیده عبارتند از : خلاصه کردن ٬ تفسیر کردن ٬ مقایسه کردن با استفاده از دانش و تجربه ٬ نگرشها و باورهای قبلی که بدین وسیله اطلاعات جدید معنی دار می

شود ٬ مربوط ساختن درس به بحثهای خانوادگی ٬ مکانها و کلمه می باشد (وینشتاین ومایر٬ ۱۹۸۶) .

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

تعریف عملیاتی راهبرد بسط دهی:
این راهبرد بوسیله سؤالات (۲۸٬۲۷٬۲۵٬۲۰٬۱۹٬۱۷٬۱۵٬۷٬۲)پرسشنامه راهبردهای یادگیری وینشتاین و مایر اندازه گیری می گردد .

راهبرد سازمان دهی :
این راهبرد نیز شامل تکالیف ساده و پیچیده می گردد . از راهبرد سازماندهی در انتقال اطلاعات از قالبی به قالب دیگر که قابل فهم تر است استفاده می گردد.سازمان دادن مطالب به فهمیدن بهتر مطالب و یادآوری سریعتر آنها منجر می شود و کد گذاری هم به یاد آوری سریعتر مطالب کمک می کند مانند فهرست کردن مطالب .

مزایای استفاده از راهبردهای سازمان دهی هم مربوط به پردازش است که در انتقال اطلاعات انجام می شود و هم در ساختی است که انتقال به آن صورت گرفته است .

راهبردهای سازمان دهی شامل خلاصه کردن ٬ جدول بندی ٬ مقایسه کردن٬ تهیه نقشه مفهومی و ایجاد سلسله مراتب سرفصل ها برای توضیح مربوط می شود (پارسا ٬ ۱۳۷۶ ) .
تعریف عملیاتی سازمان دهی:

این راهبرد بوسیله سؤالات (۲۲٬۲۱٬۱۸٬۱۴٬۱۰٬۱) پرسشنامه راهبردهای یادگیری وینشتاین ومایر اندازه گیری می شود .

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

راهبرد نظارت بر درک مطلب:
راهبرد نظارت بر درک مطلب از فرآیندهای فرا شناختی است . نظارت بر درک مطلب مستلزم این است که دانش آموز اهداف یادگیری را برای یک واحد آموزشی و میزان رسیدن به این اهداف را ارزیابی کند و در صورت لزوم راهبردهای مورد نظر را برای دستیابی به آن اهداف مورد تغییر و اصلاح قرار دهد (سیف ٬ ۱۳۷۹) .

دانش قبلی ٬ مهارت در خواندن و هوشیاری از جمله متغییرهایی هستند که برنظارت بر درک مطلب اثر می گذارند . خواننده خوب می تواند مطالب خوانده شده را خلاصه یا بازگویی کند. سؤالات را جواب بدهد و بر روی قسمتهای مهم تأمل نماید . در حالیکه خوانندگان ضعیف در

بکارگیری خود به خودی راهبردهای نظارت بر درک مطلب ناتوان هستند. این به آموزش در زمینه این راهبردها که شامل خودپرسشی تفسیر کرده ٬ بیان مجدد ٬ زمینه یابی و تجدید نظر می باشد نیاز دارند (وینشتاین ومایر ٬ ۱۹۸۶) .

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

تعریف عملیاتی راهبرد و نظارت بر درک مطلب :
این راهبرد بوسیله سؤالات (۲۹٬۲۳٬۱۶٬۱۱٬۹٬۶٬۵٬۴) پرسشنامه راهبردهای یادگیری وینشتاین ومایر اندازه گیری می شود .

خلاقیت:
تورنس(۱۹۸۸) خلاقیت را فرآیند حس کردن مشکلات ٬ مسائل٬ شکاف در اطلاعات ٬ عناصر گم شده ٬ چیزهای ناجور٬ حدس زدن و فرضیه سازی دوباره آزمودن این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدسها و فرضیه ها ٬ تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره نتایج تعریف

کرده است.آیزنک (۱۹۷۹) نیز خلاقیت را فرآیندی می داند که منجر به حل مسئله ٬ ایده سازی٬ مفهوم سازی٬ ساختن اشکال هنری ٬ نظریه پردازی و تولیداتی می شود که بدیع و یکتامی باشند (منصور ٬ ۱۳۷۲).در تعریفی دیگر ورنون (۱۹۸۹) خلاقیت را توانایی شخص در

ایجاد ایده ها ٬ نظریه ها٬ بینش ها یا اشیای جدید و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه هاست که به وسیله متخصصان به عنوان پدیده های ابتکاری از لحاظ علمی ٬ زیبایی شناسی٬ فن آوری و اجتماعی با ارزش قلمداد گردد.

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

تعریف عملیاتی خلاقیت:
برای سنجش خلاقیت در پژوهش حاضر از آزمون خلاقیت جمال عابدی که شامل ۶۰ ماده سه گزینه ای است استفاده شده است . این آزمون بر پایه نظریه تورنس درباره خلاقیت ساخته شده است که خلاقیت را در چهار بعد سیالی ، انعطاف پذیری ، بسط و ابتکار می سنجد .

فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش

بخش اول : یادگیری و راهبردهای یادگیری
تعریف یادگیری۱ :
یادگیری یکی از مهمترین زمینه ها در روانشناسی امروز و در عین حال یکی از مشکلترین مفاهیم برای تعریف کردن است ، (کدیور ،۱۳۸۶ ) . در فرهنگ لغت ها یادگیری این گونه تعریف شده است: کسب دانش ، فهمیدن یا تسلط یابی از راه تجربه یا مطالعه.در عوض

روانشناسان در سالهای اخیر به تعاریفی تمایل نشان داده اند که به تغییر در رفتار مشاهده پذیر اشاره می کنند.
معروف ترین تعریف برای یادگیری را کیمبل۲(۱۹۶۱) بصورت زیر ارائه داده است : یادگیری به فرایند ایجاد تغییر نسبتاً پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه است گفته می شود ،

نمی توان آن را به حالت موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری ، خستگی یا داروها پدید آورد نسبت داد .(سیف ، ۱۳۷۹).
در تعریفی دیگر گانیه۳ (۱۹۸۵) یادگیری را چنین توصیف می کند :یادگیری متغییری است که در توانایی انسان ایجاد می شود و برای مدتی باقی می ماند و نمی توان آن را ه سادگی به فرآیند های رشد و نمو نسبت داد.(طوسی ،۱۳۷۸).

مقایسه راهبرد های یادگیری و خلاقیت در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی راهنمایی

یادگیری در این معنی جریانی است که در آن رفتار فرد از طریق تجربه تغییر می کند . چنانچه
می دانید رفتار عبارتست از افکار , تمایلات , عادات , اطلاعات , و مهارتها . وقتی در باره تغییر

رفتار صحبت می شود منظور این است که در اثر تجربه ، افکار ، نظرها ، تمایلات ، عادات ، افراد تغییر نماید , خلاصه این تغییر در زمینه عقلانی ، در رغبتها و اهداف و در اعمال فرد باید ظاهر شود.
و تجربه عبارت است از تاثیر………………………….