فروشگاه

توضیحات

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

مطالعه موردی آرامگاه آذر یزدی (یزد)

دانلود پایان نامه و پروژه پایانی با موضوع جدید

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

پس از دیدن متن و فهرست رساله معماری

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

میتوانید نسبتبه خرید آنلاین و دانلود فایل مورد نظر اقدام فرمایید میتوانید تغییراتی در متن

پایان نامه ایجاد نمایید و یا از بعضی از فصل های مطالعات معماری مثل روش تحقیق

پیشینه تحقیق بیان مسئله و یا منابع پایان نامه معماری استفاده فرمایید با آرزوی موفیقت برای دانشجویان عزیز

با اینکه این مفاهیم باطنی از مشخصه های بارزمعمای ایرانیان می باشند اما برخی آثارعلی الخصوص در دوره اسلامی به گونه ی شاخص عرصه ی بروز قدرتمند اینگونه مفاهیم

غیرمادی بوده اند، که همان معماری بناهای مذهبی می باشد که در خدمت تعالی انسان

شکل گرفته است و تاثیر گذاری معمار ایرانی در شیوه ی زندگی و طرز تفکر استفاده

کنندگان بنا را به خوبی می توان در این گونه آثار از جمله مساجد، آرامگاه ها و از سایر بناهایی از این دست باز یافت .

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

بناهایی که پیچیدگی هایشان در عرصه های مختلف هنر تجلی تلاش ذهنی سراینده ی بناست، در تصنیف اشکال پیچیده ی آفرینش .

بناهایی که با توجه به بی پیرایگی ذاتی کالبد خویش را عرصه تعالی ذهن تا حقیقتی بس

شگرف می داند. حقیقتی که از راه منطق فهم نتواند شد. در این میان مقابر و آرامگاه بزرگان

دینی بعد از مساجد مورد عنایت و توجه خاص مردم بوده و می باشند با اینکه به عینا خواندن

نماز در قبرستان و آرامگاه ها از افعال مکروه است بلکه کراهاتی نیز نسبت به نماز در

گورستان و آرامگاه ها وجود دارد ، معهذا شیعه برای حفظ خاطره ی بزرگان دینی و تاریخی به

مقابر ائمه و اصحابشان اهمیت ویژه ای می دهد و بدین گونه است در سراسر ایران بسیاری

از امامزاده و بقاع متبرکه هنوز هم به عنوان جانشین مسجد مورد استفاده قرار می گیرد.

۱۸۰صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴ منابع و عکس کامل دارد

 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)
مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

 

فهرست مطالب
مقدمه : ۱
فصل اول
تاریخچه مقابر: ۲
زیارت به چه معناست ۴
جایگاه زیارت در فرهنگ ما ۵
آرامگاه و مراحل تطور و تکامل آن در گستره فرهنگ ایرانی ۶

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

سه نکته درباره آرامگاههای موجود ۷
فصل دوم
« آذر یزدی » ۱۰
زندگینامه آذر یزدی به روایت آذر یزدی ۱۰
زادگاه ۱۰
مسأله کتاب ۱۳٫

از ده تا شهر ۱۴
کارهای گوناگون ۱۶
زندگی تنهایی ۱۶
اما کتاب کودکان ۱۷
آثار مورد علاقه ام ۱۸
خاتمه ای درباره همین نوشته ۱۹

نمونه از دست خط آذریزدی ۲۰
فصل سوم
استان یزد ۲۲
محیط طبیعی ( موقعیت و وسعت ) ۲۴
شهرستان یزد (گذر تاریخی) ۲۴
پیشینه تاریخی ۲۵
وجه تسمیه یزد ۲۷

ایساتیس ۲۸
کثه ۲۸
یزدان گرد ۲۸
دارالعباده ۲۹
جمعیت، نژاد، زبان، دین ۳۰
جمعیت ۳۰
نژاد ۳۰

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

زبان ۳۰
مذهب ۳۱
صنایع دستی استان یزد ۳۱
جاذبه ی تاریخی و معماری یزد ۳۲
جاذبه های تاریخی
مکانهای تاریخی استان یزد ۳۷
آثار تاریخی: ۳۷
تصویر بنای امیرچخماق و ماه کامل ۳۸

زندان اسکندر ۳۹
باغ دولت آباد یزد ۴۱

آتشکده زرتشتیان ۴۸

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

خانه رسولیان ۴۸
خانه ملک زاده ۴۹
خانه محمودی ۵۰
خانه لاریها یزد ۵۰

 

دخمه زرتشتیان ۵۲
حمام خان ۵۳
آب انبار شش بادگیری ۵۳
فصل چهارم
اقلیم و ویژگیهای جغرافیایی ۵۴
مقدمه ۵۵
۱-خصوصیات اقلیمی مناطق گرم وخشک (فلات مرکزی) ۵۵

 

۲- ویژگیهای معماری بومی مناطق گرم وخشک ۵۶
۳- حدود وموقعیت جغرافیایی استان یزد ۵۷
۴- خصوصیات اقلیمی استان یزد ۵۸
۵- مشخصات اقلیمی شهر یزد ۶۰
۵-۱ آب وهوا ۶۰

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

۵-۲ تابش ( Radiation ) 61
۵-۲-۱ جهت گیری در رابطه با تابش ۶۲
۵-۲-۲ بررسی راهکارهای سنتی در یزد در رابطه با مسئله تابش ۶۳

۵-۲-۳- سایه ۶۴
طول سایه ۶۴

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

روشهای استفاده از سایه ۶۵
۵-۲-۳-۱-سایه بان ۶۵
۵-۲-۳-۲-پوشش گیاهی ۶۵

نتیجه گیری ۶۶
۵-۳- دما (Temperature) ۶۷
۵-۳-۱-مشخصات دما ۶۷
نیازهای حرارتی یزد ۶۸
۵-۴-رطوبت نسبی (Relative Humidity) 69

 

۵-۴-۱-مشخصات رطوبتی ۷۰
۵-۴-۲- راهکارهای سنتی در رابطه با رطوبت ۷۱

نتیجه گیری ۷۱
۵-۵ باد (Wind): ۷۲
۵-۵-۱- مشخصات بادها ۷۳
۵-۵-۲-مسئله تهویه ۷۳
۵-۵-۳- راهکارهای سنتی در یزد در رابطه با باد ۷۴

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

بادگیر: ۷۴
نتیجه گیری ۷۵
۵-۶-نتیجه گیری کلی بحث اقلیم ۷۵
اصول کلی معماری منطقه ۷۷
درون گرایی : ۷۹

معماری قدیمی یزد ۸۱
بادگیر ۸۱
معماری خانهٔ یزدی ۸۲
فصل پنجم

مبانی طراحی فضاهای مذهبی ۸۳
رابطه انسان با محیط ۸۴
رابطه طراحی و فرهنگ ۸۵
اصل سلسله مراتب ۸۶

سلسله مرتب در فضاهای مذهبی ۸۷

حس مکان: ۸۷
جایگاه آب در فرهنگ ایرانی ۸۹
حوض ۹۱
رنگ در معماری آیینی ۹۲
فصل ششم
معرفی نمونه های موجود

آرامگاه سعدی ۹۵

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

تاریخچه آرامگاه حافظ ۱۰۴
تاریخچه آرامگاه ۱۰۴
بنای آرامگاه ۱۰۷
صحن (حیاط) جنوبی ۱۰۷
تالار حافظیه: ۱۰۸
صحن (حیاط) شمالی ۱۰۸

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

نمادشناسی بنا ۱۱۱
طراح آرامگاه ۱۱۲
آرامگاه حافظ ۱۱۳
آرامگاه عطار نیشابوری ۱۱۵
سنگ قبر شیخ عطار ۱۱۵
آرامگاه عطار نیشابوری ۱۱۷
دوره تاریخی ۱۱۷
آرامگاه فردوسی ۱۱۹
موقعیت کنونی ۱۲۰
تاریخچه ۱۲۱
آرامگاه فردوسی )توس( ۱۲۳
حکیم ابوالقاسم فردوسى ۱۲۵
فردوسى و آرامگاهش ۱۲۷
آرامگاه فردوسی بزرگ ۱۲۹

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

نگاهی به معماری آرامگاه حکیم عمر خیام ۱۳۳
مقبره خیام – نیشابور ۱۳۴
آرامگاه خیام در نیشابور ۱۳۵
آرامگاه کمال الملک در نیشابور ۱۳۹
فصل هفتم
برنامه فیزیکی طرح ۱۴۳
تحلیل سایت ۱۴۳

هندسه و ابعاد زمین ۱۴۳
عوامل موجود در سایت ۱۴۳
دید و دسترسی ۱۴۴
دسترسی ها ۱۴۶
ضوابط و استانداردها ۱۵۲
معرفی طرح ۱۵۴
هدف از طراحی آرامگاه ۱۵۴
تعریف کانسپت ۱۵۴

ایده اصلی طرح ۱۵۶
سناریو طرح ۱۵۷
دیاگرام ۱۶۰
اصول طراحی ۱۶۱
کانسپت اولیه طراحی ۱۶۲
شیت های نهایی ۱۶۶
منابع ۱۶۹

 

فصل اول

تاریخچه مقابر:
بی گمان آرامگاه ، به استثنای مسجد بیشتر ازهر نوع بنای معماری در این دوره ی اسلامی

مورد توجه عام بوده است . کمتر شهری در این کشور است که سهمی از چنین بناهایی

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

نداشته باشد. به علاوه صدها دهکده که در عرض و طول ایران قرار گرفته اند ، هر یک دارای

یک یا چند مسجد است ، با وجود این هر گروه ابنیه عمومی دارای امامزادهای مخصوص به

خود است که مورد احترام اهالی است. طبق داده های باستان شناسی که به ۵۰۰۰ سال

 

پیش بر می گردد، خبر از وجود غارهایی می دهد که در کف آنها افرادی را دفن کرده اند که

این خود نشان دهنده ی این است که انسانها به فکر تدفین مرده ها بوده اند .

بعدها در دوران نوسنگی که ۳۸۰۰۰ سال پیش می باشد که انسانها به دستاوردهای بزرگی

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

رسیده بودند که یکی از آنها سفالگری است که نمونه هایی از این تکنولوژی را در تدفین

مرده ها بکار بردند. مثلا ساخت خمره های بزرگ که مرده را در درون آنها قرار می دادند و دفن می کردند .( این خمره ها اکثرا خصوص کودکان بودند.) و بعد از آن در تمدن ایلام هم این

را مشاهده می کنیم. نمونه های بدست آمده از تابوت های سفالی در موزه ی هفت تپه این موضوع را اثبات می کند که در دوره ی ایلامی هم از این شیوه استفاده کرده اند که تابوت

سفالی را قیر اندود می کرده اند که این تابوت ها در پوش داشته اند و اکثرا بیضی شکل هستند.
وجود آرامگاه در ایران اقلا به ۶۰۰۰ سال پیش بر می گردد که همان زمان ایلامیان می باشد.

بناهایی شبیه به گور داریم که با طاقهای هلالی شکل یا هذلولی شکل که شروع قوس

روی زمین بوده و در خیز طاق هم کمترین قطر را داشتند و در روی زمین بیشترین قطر را، و

این طاقها بدون هیچگونه روزنه ای بودند، که در ۲۰۰۰ سال پیش به آخرین دوره ی ایلامی در چغازنبیل می رسیم که گورهای دسته جمعی را پیدا کرده اند.

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

بعد از ایلامیان و آمدن آریایی ها در فلات ایران و به مقام رسیدن مادها اعتقادات به اهورا مزدا

و آیینهای زردشتی تغییراتی در شیوه ی دفن کردن مرده ها بوجود آمد .به این ترتیب که

مادها بنا به اعتقاداتشان که آب و هوا و خاک و آتش را مقدس می پنداشتند و بر این عقیده

بودند که مرده ها نجس هستند ونباید این عناصر را آلوده کرد. و این موضوع هر نوع تمایل به مرده پرستی و معماری آرامگاهی را، از بین برد.

 

معماری مقابر دوره ی ماد را به دو بخش تقسیم می کنیم :
۱٫ معماری صخره ای : که در دامنه ی کوهها و صخره ها ایجاد گردیده اند .

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

۲٫معماری معمولی : که در محلهایی مثل تپه ی نوشیجان ملامیر، گودین تپه ، بابا خان و تپه هگمتانه و … قرار دارند.
آرامگاههای صخره ای به این صورت بودند که فضایی را در دل کوهها و صخره ها ایجاد می

کردند و حتی برای بعضی از آنها هم درهای کشویی هم گذاشته اند ثل تپه ی نوشیجان ملامیر، گودین تپه ، بابا خان و تپه هگمتانه و … قرار دارند.

آرامگاههای صخره ای به این صورت بودند که فضایی را در دل کوهها و صخره ها ایجاد می

کردند و حتی برای بعضی از آنها هم درهای کشویی هم گذاشته اندثل تپه ی نوشیجان

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

ملامیر، گودین تپه ، بابا خان و تپه هگمتانه و … قرار دارند.

آرامگاههای صخره ای به این صورت بودند که فضایی را در دل کوهها و صخره ها ایجاد می

کردند و حتی برای بعضی از آنها هم درهای کشویی هم گذاشته اند . از نمونه آرامگاههای

صخره ای می توانیم به مقبره صخره ای دکان داوود و مقبره ی صخره ای قیزقاپان اشاره

کرد.بعد از آن در دوره ی هخامنشی است که ما برای اولین بارمقابری مثل آرامگاه کوروش در

 

پاسارگاد می بینیم که تنها گوری است در دوره ی هخامنشی که منحصر به فرد است. اما

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

شیوه ی آن باز هم همانند گورهای دخمه ای مادی می باشد .

در دوران اشکانیان ( پارتی ) ما بناهایی بنام آرامگاه نداریم بلکه قبرهایی وجود دارد که با

تابوت های سفالی هستند که البته نمونه های سنگی آن هم به دست آمده و بعد از

اشکانیان در دوره ی ساسانی هم ما آرامگاه نداریم بلکه بناهای برجی شکلی بوده که مردگان را در بالای آن قرار می دادند که پرندگان گوشتهای آنها را بخورند.

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

بعد از ظهور اسلام و سفارشات پیامبر مردگان را هم سطح زمین دفن می کردند و ما در دوره ی اسلامی دو نوع آرامگاه داریم :

۱٫آرامگاههای گنبد دار
۲٫مقابر برجی شکل
از این نمونه ها می توانیم به گنبد امام رضا، گنبد سلطانیه ، گنبد قابوس را نام ببریم .

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

بطور کلی آرامگاههای مذهبی به دلیل مقدس بودنشان برای مردم ازآسیبها و عوامل تخریبی

به دور مانده اند و مردم همیشه در پی مرمت آنها بوده اند و همچنین در طول تاریخ

پادشاهان و حاکمان برای جلب توجه مدام نسبت به خودشان به مرمت و احیاء این بناها

پرداختته اند . به عنوان مثال مرمت حرم امام رضا توسط شاه عباس .

زیارت به چه معناست ؟
زیارت یعنی دیدار و ملاقات و در اصطلاح یعنی حضور در پیشگاه با شرافت ائمه معصومین و

دیدار معنوی و ملاقات روحانی با حجت های الهی .

زیارت یعنی تکریم و تجلیل از پیشوایانی که لحظه ای از اندیشه هدایت و ارشاد و تعلیم

غفلت نداشته و سراسر عمر پر بار خویش را در جهت تعلیم و ارشاد مردم مصرف داشته اند .

زیارت یعنی تقدیر و سپاسگذاری از امام و رهبر خود و تجدید میثاق وتحکیم عقد بیعت با او وخلوت گزیدن و راز و نیاز داشتن و انس یافتن با حجت خدا .

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

زیارت ملاقات است که از سر محبت و اخلاص صورت گرفته و نتیجه آن همسو شدن ، همراه شدن و هماهنگ شدن با عمل و رفتار و شیوه امام خواهد بود .

 

جایگاه زیارت در فرهنگ ما :
آثار هنری آمیخته ای است از تجلی احساسات معنوی در قالب جماد و حواس بشری و از

آنجا که جاودانگی ، ابدیت را خلود بی زمانی و مکانی ،صدر نشین تمناهای بشر در عمق

فطرت انسانها جا خوش کرده است . لذا هرتیره و قومی با التجا به ساحت هنر، به میزان

کیفیت پیوند آن قوم با دیانت و یا به میزان پرورش دل آگاهیشان گزیده های فهنگی خویش

جریده تاریخ نوشته اند. تا بر آن حس معنوی متافیزیک مهر جاودانگی بزنند و برجستگی های فرهنگ خویش را به رخ پسین بکشند.

در باب عشق، پرستش همان حالتی است که می خواهد در معشوقش فنا شود. چنین

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

حالت فنائی برای ” عاشق ” کمال محسوب می شود. چرا که معشوق در اینجا حقیقی

است و عاشق در واقع با مقامی والاتر و کاملتر متحد می شود

در نتیجه ” نفس به کمال و مقامی” می رسد و از” خاک به خدا” باز می گردد.

تحت این عنوان کلی به نقش و تاثیر عواملی می پردازیم که برخلاف ویژگی های جغرافیایی غالبا ازچشم پنهان هستند . منظور مجموعه ای است از باور ، اعتقادات ریا، ارزش ها و آداب

و رسوم و سنن و مراسم گوناگون مذهبی و آیینی در کشور اسلامی ایران مهمترین وجه فرهنگی جوامع سنتی، فرهنگ دینی و باورهای اسلامی است.

یکی از این مکان های

مذهبی که در فرهنگ مردم ایران تاثیر بسزای دارد امامزاده و زیارتگاه است . تعداد امامزاده

در روستاهای ایران نباید خیلی کمتر از تعئائ روستاها باشد غالبا روستاها بنای امامزاده ای

دارند. و از میان اینهمه باید اذعان کرد که فقط تعدادی از آنها دارای شجره نامه مشخص

هستند و زنجیره پیوسته آنها به اجداد بزرگوارشان روشن است. شاید مشاهدات روزگار خودمان تا حدودی روشنگر این وضعیت پیش آمده باشد.

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

دربرخی مناطق احترام به سادات طوری است که قبر آنها را اهمیت داده و به صورت مصطبه درمی آورند این برخورد به تدریج پایه ی امامزاده در سالهای آتی می باشد و تبدیل به زیارتگاه می شود.

در مناطقی که امکان ساختن مناره ، گنبد و با هر دو وجود داشته باشد ، از این عناصر معماری برای بیان مذهبی بردن بنااستفاده می شود.

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

آرامگاه و مراحل تطور و تکامل آن در گستره فرهنگ ایرانی :
در گستره فرهنگ و تمدن ایرانی، در بررسی بناهای بر جا مانده در سده ها و هزاره ها ،

هیچ بنا و عمارتی با مسجد قابل قیاس نیست. درجهان اسلام از آغاز پیداش مسجد و پی

افکندن نخستین نمازگاه اسلامی در عصر پیامبر(ص) تا عصر ما که مسجد بزرگ اسلام آباد با

گسترش بی مانند بدین مجموعه افزوده می شود، همیشه در همه حال مسجد الحرام خانه

 

کعبه چون دری یکتا درخشش داشته است و به جرأت می توان آن را بزرگترین و مهمترین

بنای ساخته شده به دست بشر دانست. در ایران نیز، در میان میراث فرهنگی گوناگون ما،

مسجد مقام نخستین را دارد. استاد محمد یوسف کیانی در این باب نوشته است :

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

« احداث نیایشگاهها در دوران اسلامی بیش از هر نوع بنای دیگر مورد نظر بوده ، تا جایی که

اگر شهری فاقد مسجد جامع یا آدینه بود، نمی توانست به عنوان یک شهر معرفی شود.

معماران ایرانی با سبکهای گوناگون و نقشه های متفاوت و بالاخره تزیینات باشکوه ، خانه

های خدا را شکوه و جلالی دیگر بخشیدند . نیایشگاههایی چون تاریخانه دامغان ، مسجد کبود تبریز ، گوهرشاد مشهد و مسجد شیخ لطف الله اصفهان از یادگارهای با ارزش

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

معمارانی است که هنرشان را با عشق و جذبه در آمیخته اند. »
دردفتری که پیش روی شما گسترده ایم از آرامگاه سخن خواهیم گفت،

مجموعه بناهایی که پس از مسجد مقام دوم را داراست و حتی به عقیده برخی از

دانشمندان پس از دانشمندان پس از مسجد بیش از هر بنای دیگر مورد توجه عام بوده است .

آرامگاهها نیز در اجتماع ایران دارای برتریهای خاص خود می باشند و به جرأت می توان گفت

که توجه مردم به آستان قدس رضوی و حضرت معصومه و هزاران امامزاده دیگر پدیده ای

است بی نظیر در سراسر جهان و این سبب شده است که در این گستره ، آرامگاهها از

گوناگونی ویژه ای برخوردار بوده و در مقابل مسجد که ویژگیهای هماهنگ و یکنواختی را با خود دارد، خودنمایی کنند.

آرامگاهها در سه گروه : امام و امامزادگان ، عارفان و مفاخر ملی در حقیقت واسطه هایی

هستند که مردم ایرای از آنان به عنوان واسطه ارتباط با گذشته

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

و در نهایت با خدا بهره جویی می کنند. امامزاده ها علاوه بر اینکه در همه جا هستند و می توانند مشخصه یک آبادی

باشند، نام رسمی صدها و هزارها آبادی در این پهنای مورد بحث ، نیز هستند : مشهد

مقدس ، مزار شریف ، آستانه اشرفیه ، حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم و امامزاده هاشم و….

ویژگی دیگر آرامگاهها در برابر مسجدها این است که نیایشگاهها در ایران عموماَ مساجدند که پس از ظهور اسلام در ایران پدیده آمده اند ، چه آنها که ساخته شده اند و چه آنها که

قالبی مناسب برای خود یافته اند ، در حالی که آرامگاهها در گسترۀ فرهنگ ایرانی از اقدم

ازمنۀ تاریخی تا عصر ما هویت خود را حفظ کرده اند، از چغازنبیل گرفته تا آرامگاه امام خمینی

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

(ره) . خصیصه دیگر امامزاده ها و آرامگاهها این است که در ایران اسلامی امامزاده یا یک

بنای آرامگاهی ، مشخصه و نماینگر خصوصیات هویتی یک آبادی است و بسیاری از اعمال

مذهبی چون زیارت شب جمعه و شبهای مقدس دیگر در امامزاده ( دَرِ امامزاده ) انجام می

شود و علاوه بر اینکه دیدن مقابر و گور عزیزان از دست رفته یک انتباه است، ایجاد وحدت و هماهنگی می کند و در رخدادهای نظامی و سیاسی نیز برای ساکنان آبادی پناهگاهی مطلوب است .

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

سه نکته درباره آرامگاههای موجود :
۱- هویت آرامگاهی گروه بیشماری از عزیزان مورد نظر، به ویژه عالمان و شاعران ما معلوم نیست و در زندگینامه آنان نیز بدان اشاره نشده و حتی در بسیاری موارد، تاریخ فوت ومحل

فوت نیز مورد توجه قرار نگرفته است. البته اگر روزی یک آمار توصیفی دقیق از سنگهای گور

نوشته دار و کتابنامه های مدون درباره کتابهای فارسی تدارک و تهیه شود می توان امیدوار

بود که هویت بسیاری آرامگاههای جدید که اکنون مجهول است معلوم شود.

۲- در تدارک این مجموعه بسیاری از کتابهای مربوط به وفیات گذشتگان مرور و بررسی شد،

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

اما آوردن همه این مزارها ( آرامگاه شاعران و قدیسین به ویژه عارفان ) امکان نداشت.

۳- یافت نشدن آرامگاهها دلیل بر آن نیست که یاد بزرگی را به این بهانه به دست فراموشی

بسپاریم، چه در این صورت می توان به جای آرامگاه بنای یادبود ساخت و تعمیر یا ساختن

آرامگاه را به بعد موکول کرد ، اگر روزی این بناها و آثار آرامگاهی دقیقاَ مورد بررسی و پژوهش

قرار گیرند ، مطالب اساسی و مهمی در رابطه با تاریخ اجتماعی سرزمین ما که هنوز گنگ و

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

مبهم است به دست خواهد آمد ، مثلا تفکر در این پدیده که چرا و چگونه یک بنای آرامگاهی

هزاران سال بر جای مانده و مصالحش برای عمارت دیگر به یغما نرفته است و یا اینکه قربانی

کینه توزی و تعصبات کور مردم هیجان زده نشده است و یا چگونه می توان به کمک بناهای

آرامگاهی به یافته شدن حلقه های مفقوده در معماری سنتی ایران کمک کرد ، مثلا مطالعه

و بررسیهای آرامگاهی برجی ، گنبد قابوس ، برج لاجیم ، برجهای خرقان و آرامگاه امیر

اسماعیل سامانی و آتشکده های اکثراَ چهار طاقی دوره های پیش از اسلام ، مطالب

مهمی را ارائه می دهد و از آن مهمتر اینکه گاهی آتشکده ای با اخذ نام جدید و هویت نوین

از تخریب و انهدام در امان مانده است.
ایجاد ارتباط میان ساکنان یک آبادی و سرزمینی که آن آبادی را در بر گرفته است ، برای حفظ

آن سرزمین با تمام ویژگیهای نژادی و تمدنی اش ضرورت دارد.

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

فصل دوم

« آذر یزدی »

زندگینامه آذر یزدی به روایت آذر یزدی :
از خود حرف زدن کار آسان و خوشایندی است و اگر جلویش را نگیرند به پرحرفی و پر

مدعایی می کشد چون احتیاج با مآخذ و مرجع ندارد و همه اش مربوط به نقش حافظه

است. وی نظم ترتیب دادنش برای اینکه قابل چاپ شود یا قابل خواندن ، قدری وقت می

گیرد. ناچار در این وقت کوتاهی، که شاید من برای خود مقرر کرده ام ،

چاره ای جز سرسری نوشتن نیست. با ترتیب شروع می کنم ، ولی می دانم که بی ترتیب می شود !

زادگاه:

روز دوم خمسه مسترقه سال ۱۳۰۰ شمسی به دنیا آمدم. سه روز بعدش سال ۱۳۰۱

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

شروع شد. محل تولد و زندگی من تا ۲۰ سالگی آبادی «خرمشاه» در حومه یزد بود.

خرمشاه ، در آن ایام، با یک رودخانه خشک و مقداری زمینهای کشاورزی، از شهر یزد فاصله

داشت . حالا با سه تا پل که روی رودخانه زده شده، به شهر متصل شده و از آب و برق شهر استفاده می کند و مثل یکی از محلات یزد به شمار می رود؛ ولی باز هم ، شهریها، مردم

اصلی خرمشاه را دهاتی حساب می کنند و درست هم هست. خرمشاه در میان دو آبادی

دیگر واقع شده که «سر دو راه» و «نعیم آباد» نامیده می شوند. سر دوراهیان، بیشتر از

همه ۵ و ۶ آبادی نزدیک شهر ، خود را «شهری» حساب می کردند. و آداب و عادات شهریها هم بیشتر در آنجا روسوخ داشت. خرمشاه یکی از محلات یا آبادیهای زرتشتی نشین یزد

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

است و در آن یک زیارتگاه هم هست که زرتشتیان به زیارت آن می آیند و نام آن «مشّّاه و هرام» است خرمشاه که با زمین های مزروعی کاملاً از دو آبادی دو طرف جدا شده، دارای

دو محل است است: یکی محله گبرها (زرتشتیان) و یکی محله مسلمانها که آن را محله

«تخدان» می نامیدند خانه ای که ما در آن زندگی می کردیم توی محله گبرها بود و سه

طرف آن به خانه های زرتشتیان محدود بود کوچه ای که ما در آن می نشیتیم (کوچه پشگ) سی – چهل تا خانه داشت و دو سوم آن مال زرتشتیها وده – دوازده خانه اش هم مال

مسلمانها بود. خانه من جزو خانواده جدید الاسلامها هستند؛ یعنی اجداد ما سه چهار نسل پیش مسلمان شده و قبلاً زرتشتی بوده اند پدر من یک خاله داشت به نام «خاله جانجان»

که نیمه زرتشتی بود و تنها مانده بود و پیر شده بود: نماز را یاد نگرفته بود، ولی برای امام

حسین گریه می کرد گاهی هم روزه می گرفت، ولی گوشت نَبُر هم نمی خورد. گوشت نبُر گوشت گوسفند ذبح شده در سه روز از هر ماه است که زرتشتیان ذبیحه آن را حرام می

دانند حتی قصابی محله هم در این سه روز (هر یک به فاصله ده روز) دکان خود را تعطیل می

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

کرد تا در روزهای دیگر ، زرتشتیان از او گوشت بخرند. ما نمی دانستیم که این خاله جانجان

مسلمان حساب می شود یا زرتشتی پدرم رفته بود و مسأله اش را از حاکم شرع پرسیده بود و گفته بودند که این آدم از «مستضعفین عقلی» به حساب می آید و تکلیفی ندارد و باید

با او مدارا کرد. خانواده ما خیلی کم کس و کار بودند : من عمو و عمه و دایی و برادر نداشتم و فقط دو تا خاله داشتم؛ که یکی در یزد و دیگری در مشهد بود و هر دو سرطان گرفتند و

مردند. دو تا خواهر هم دارم که یکی در یزد و یکی در تهران ، با سختی و بدبختی زنده اند. خانواده ما مردم فقیری بودند. این کلمه «فقیر» را در تهران به مردم نادار می گویند، ولی در

یزد به گذا می گویند؛ و توهین آمیز است. ما ندار بودیم. پدرم جز کار رعیتی و باغبانی ،

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

درآمد دیگری نداشت. کم سود بود و خیلی خشک و وسواسی و متعصب. مثلاً زرتشتیان را

نجس می دانست و مدرسه دولتی و کار دولتی و لباس کت و شلوار را حرام می دانست. به

همین علت هم مرا به مدرسه نگذاشت. مادرم و تمام منسوبانش بی سواد و عامی محض

بودند. مادرم هم جز قرآن، چیز دیگری نمی توانست بخواند. من تا بیست سالگی نانی را

می خوردم که مادرم توی خانه می پخت و لباسی را می پوشیدم که مادرم آن را با دست

خود می دوخت. به همین علت حتی توی خرمشاه، لباس من نشاندار و مسخره بود ؛ چون

مثل لباده بلند بود و بچه ها مرا «شیخ» صدا می زدند. مختصر خواندن و نوشتن را توی خانه

از پدرم یاد گرفتم و قرآن را از مادر بزرگم که چند نفر شاگرد تحت تعلیم قرآن داشت ما توی خانه هفت – هشت کتاب بیشتر نداشتیم که عبارت بودند از «قرآن» ، «مفاتیح» ،

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

«حلیهالمتقین»، «عین الحیات»، «معراج السعاده»، «نصاب الصبیان»، «جامع المقدمات» و

… پدر من هم مدرسه نرفته بود و سواد خود را از مردی به نام رحمت ا… ، قاری قرآن یاد

گرفته بود. مردم خرمشاه همه اهل کار و رعیتی و زحمت بودند زمیندارانی در میان آنها بودند اما پول نقد در دست مردم نبود جز آنها که در شهر کار بنایی و عملگی می کردند به یاد

ندارم که نان را با پول خریده باشند یا به قصاب و حمامی پول داده باشم. حمامی، سرسال ،

موقع خرمت کاه و گندم می گرفت و قصاب هم در موقع معین دو – سه تا گوسفند می گرفت

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

و در عوض آن تمام سال با «چوب خط» به ما گوشت می داد. پدر و مادر من، در میان این

مردم بینوا، تازه یک وضع استثنایی داشتند، که با مردم کم می جوشیدند. هیچ وقت به یاد

ندارم که به خانه کسی به مهمانی رفته باشیم، یا در خانه، مهمان داشته باشیم. تنها

کسی که به خانه ما رفت و آمد داشت یکی از خاله هایم بود، و مادرم، با خواهر دیگرش،

همیشه قهر بود. در کوچه ما سه تا حاجی بودند که دو نفرشان پولدار بودند و پدر من،

حاجی بی پول بود؛ چون با پول مادرم به مکه رفته بود و همیشه هم بابت آن ، سرزنش

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

شده بود. به نظر من آنها اصلاً «مستطیع» نبودند، ولی خیال می کردند همین که خرج رفتن و برگشتن مکه را دارند مستطیع شده اند. در خانه ما، برنج اصلاً مصرف نداشت،

و فقط سالی یک بار پلو می پختیم؛ که آن هم نوروز بود. ما هیچ وقت ظهر خوراک پختنی

نمی خوردیم یا آش؛ که برنج آن حتماً خرده برنج آشی بود؛ چون آن را می بایست با پول می

خریدند. ما هیچ وقت یک کیلو برنج را یکجا در خانه ندیده بودیم. من از هفت – هشت سالگی

همراه پدرم توی صحرا و باغ و زمین رعیتی کار می کردم. بازی توی کوچه اصولاً ممنوع بود و

بعد از غروب هم نمی بایست از خانه بیرون می رفتم؛ به جز مجلس روضه یا مسجد. در

محیط محله ما کسی کتاب نمی خواند؛ جز سه – چهار نفر روحانی اهل منبر. مجله و

روزنامه و کسب خبرهای روز، اصلاً معنی نداشت. تمام معلومات دینی و دنیایی مردم در

آنچه از مسجد و پای منبر یاد می گرفتند خلاصه می شد. من هم تا شانزده – هفده سالگی

، جز آنچه در خانه یا مسجد یا روضه شنیده بودم ، چیزی نمی دانستم. آن هفت – هشت تا کتاب توی خ………………………………

 

 

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

فصل پنجم

مبانی طراحی فضاهای مذهبی
در حال حاضر ۷ هزار بقعه متبرکه در کشور قرار گرفته که گنجینه های ارزشمند میراث تاریخی، مذهبی تمدن دیرینه ایران به شمار می آیند . ساماندهی وضعیت امامزاده ها با

اهداف گوناگونی از جمله تأثیر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی بر جامعه انجام می

شود. تقویت بنیان های دینی، ظهور و بروز کرامت ها و گشایش های این اماکن تاریخی

مذهبی به شمار می آید. جاذبه های گردشگری، شرح حال و جذابیت های زندگی امامزاده

ها و بزرگان تاریخ ما، مورد علاقه جهانگردان است، اما در زمینه ارایه این موارد، کار چندانی

صورت نگرفته است. می توان از بنای امامزاده ها در قالب مجتمع های فرهنگی و گردشگری

و به منظور توسعه تعامل مردم با این مجموعه های تاریخی ، مذهبی استفاده کرد.

اصول طراحی بناهای مذهبی با سایر بناها متمایز است و در این بناها رعایت اصولی نظیر

اصل سلسله مراتب، حس مکان و … در طراحی این فضاها بسیار حائض اهمیت است.

 

در این بخش سعی شده تا بر اساس اصولی که هم پایه ی نظری و هم پایه ی عملی دارد.

مبنای طراحی مشخص شود تا با امید و توکل به پروردگار بتوان طراحی مقبول خداوند و ائمه

ی معصومش ارائه داد. اصول در نظر گرفته شده در طراحی این فضا به شرح ذیل می باشد

که در ادامه توضیح مختصری در باب هر یک از این اصول داده می شود.
رابطه ی انسان با محیط ، رابطه ی طراحی و فرهنگ، اصل سلسله مراتب، حس مکان،

جایگاه کیهان شناختی دایره و مربع، جایگاه آب در معماری مذهبی، حوض، اعداد اسطوره ای، رنگ ، عزت انسانی…

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

رابطه انسان با محیط:
بخشی از شخصیت وجودی هر انسان که هویت فردی او را می سازد ، مکانی است که خود را با آن %

مطالعات معماری آرامگاه و زیارتگاه (مقبره)

0 نقد و بررسی
وضعیت کالا : موجود است.
شناسه محصول : 2621

قیمت : تومان38,000