توضیحات

پایان نامه مقایسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدای دارای معلم مرد و زن در شهر تهران

موفقیت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان در طی پژوهش‌ها و پژوهش‌های مختلفی که تاکنون صورت گرفته است به عوامل مختلفی چون: رابطه معلم با دانش‌آموزان ، برنامه درسی ، محتوی ، روش تدریس و از این قبیل نسبت داده شده است . اما در این میان رابطه دانش‌آموزان با معلم در این پژوهش بیشتر مورد بررسی قرار دارد .

شاید نظریه قدیمی گماردن معلمان زن برای تمامی دانش‌آموزان مقطع ابتدایی ، امروزه خیلی کاربرد نداشته باشد و این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا دانش‌آموزان پسر مقطع دوم ابتدایی با کدام یک از معلمان مرد یا زن بهتر پیشرفت تحصیلی نشان می‌دهند و آیا بهتر است که در آینده برنامه درسی این افراد به گونه ای طراحی شود که معلمان همجنس به تدریس بپردازند و یا معلمان غیر همجنس .

هدف پژوهش :

در چند سال اخیر که فکر تجدید نظر در برنامه های تحصیلی و روش اجرای آن‌ها به میان آمد همواره این نکته در مد نظر بود که چه عواملی در مرحله اجرای برنامه های آموزش و پرورش باید وجود داشته باشد تا هدف های نهایی تعلیم و تربیت در تمام جهات به نحو مطلوب تأمین شود .

در جست و جوی این عوامل آن چه بیش از همه جلب توجه می‌کند وجود معلم بوده است زیرا به هیچ تردید کلیه دستگاه‌های فرهنگی مصروف بر این است که دو رکن مهم مدرسه یعنی «معلم» و «شاگرد» در شرایط مناسبی در برابر هم قرار گیرند و شاگرد به راهنمایی و همکاری معلم خود به سوی اهداف نهایی تعلیم و تربیت سوق داده شود .

پس در این نکته خلافی نیست که معلم قوی ترین عامل اجرای برنامه است و اوست که می تواند یک برنامه ناتمام و ناقص را برای شاگردان خود جالب و سودمند کند و هم اوست که به سبب بی خبری با عدم علاقه ممکن است بهترین برنامه را به بدترین صورت اجرا کند .

 ۷۵صفحه فایل ورد (Word) فونت ۱۴منابع دارد قیمت ۱۰۹۰۰ تومان 

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                     صفحه

فصل اول:کلیات طرح

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………. ۲

۱-۱          بیان مسئله……………………………………………………………………………………………… ۶

۱-۲          هدفهای تحقیق……………………………………………………………………………………….. ۶

۱-۳          اهمیت وموضوع تحقیق وانگیزش انتخاب آن………………………………………………….. ۸

۱-۴          سوالات وفرضیه های تحقیق………………………………………………………………………. ۱۰

۱-۵          متغیرهای تحقیق……………………………………………………………………………………… ۱۱

۱-۶          تعاریف عملیاتی متغیرها وواژه های کلیدی……………………………………………………. ۱۱

فصل دوم:مطالعات نظری

۲-۱ آموزش وپرورش وتاریخچه آن درایران……………………………………………………………. ۱۵

۲-۲ اهمیت آموزش وپرورش ……………………………………………………………………………… ۱۷

۲-۳ اهداف آموزش وپرورش ……………………………………………………………………………… ۱۸

۲-۴ مقاطع تحصیلی …………………………………………………………………………………………. ۲۰

۲-۵ مقطع ابتدایی …………………………………………………………………………………………….. ۲۲

۲-۶ اهمیت وضرورت آموزش وپرورش دوره ابتدایی……………………………………………….. ۲۲

۲-۷ اهداف دوره ابتدایی…………………………………………………………………………………….. ۲۳

۲-۸ ویژگی های معلم دبستان………………………………………………………………………………. ۲۴

۲-۹ تارخچه جنسیت…………………………………………………………………………………………. ۲۸

۲-۱۰ الگویابی جنسی………………………………………………………………………………………… ۲۹

۲-۱۱ هویت،نقش وتفاوتهای جنسی……………………………………………………………………… ۳۱

۲-۱۲ پیشرفت تحصیلی ……………………………………………………………………………………. ۳۳

۲-۱۳ عوامل موثر برپیشرفت تحصیلی……………………………………………………………………. ۳۳

۲-۱۴ سایر عوامل موثر درپیشرفت تحصیلی……………………………………………………………. ۳۴

۲-۱۵ انگیزه واثر آن درپیشرفت تحصیلی……………………………………………………………….. ۳۵

۲-۱۶ معیارهای پیشرفت تحصیلی………………………………………………………………………… ۳۸

۲-۱۷ آزمون معلم ساخته درمقابل آزمون تجاری……………………………………………………….. ۳۹

۲-۱۸ آزمون های پیشرفت درمقابل آزمون های استعداد……………………………………………… ۳۹

۲-۱۹ نقش معلم برجنسیت درآموزش وپرورش ……………………………………………………… ۴۰

۲-۲۰ تأثیر گرمی وصممیت معلم درپیشرفت تحصیلی دانش آموز………………………………… ۴۱

۲-۲۱ پیشینه تحقیق ………………………………………………………………………………………….. ۴۲

۲-۲۲ جمع بندی تحقیق ها مربوط به معلم مرد در دبستان …………………………………………. ۴۶

۲-۲۳ تحقیق های انجام شده در مورد برتری معلم زن دردبستان…………………………………… ۴۹

فصل سوم:روش شناسایی تحقیق (متدولوژی)

۳-۱ روش تحقیق …………………………………………………………………………………………….. ۵۳

۳-۲ ابزار اندازه گیری تحقیق……………………………………………………………………………….. ۵۳

۳-۳ روش اجرای تحقیق…………………………………………………………………………………….. ۵۳

۳-۴ جامعه آماری تحقیق…………………………………………………………………………………….. ۵۴

۳-۵ نمونه آماری ونحوه انتخاب آن……………………………………………………………………….. ۵۵

۳-۶ مدل های آماری………………………………………………………………………………………….. ۵۵

فصل چهارم:تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق

۴-۱ توصیف داده ها………………………………………………………………………………………….. ۵۷

۴-۲ استنباط داده ها…………………………………………………………………………………………… ۵۸

فصل پنجم:نتیجه گیری وپیشنهادات

۵-۱ نتیجه گیری کلی ………………………………………………………………………………………… ۶۶

۵-۲ نتیجه گیری فرضیه به فرضیه………………………………………………………………………….. ۶۹

۵-۳ محدودیت های تحقیق…………………………………………………………………………………. ۷۲

۵-۴ پیشنهادهای تحقیق………………………………………………………………………………………. ۷۳

فهرست منابع ومأخذ………………………………………………………………………………………….. ۷۴

فهرست جدول ها

عنوان                                                                                                     صفحه

۳-۱ جدول……………………………………………………………………………………………………… ۵۴

۴-۱ جدول……………………………………………………………………………………………………… ۵۷

۴-۲ جدول……………………………………………………………………………………………………… ۵۸

۴-۳ جدول……………………………………………………………………………………………………… ۵۹

۴-۴ جدول……………………………………………………………………………………………………… ۶۰

۴-۵ جدول……………………………………………………………………………………………………… ۶۱

۴-۶ جدول……………………………………………………………………………………………………… ۶۲

۴-۷ جدول……………………………………………………………………………………………………… ۶۳

۴-۸ جدول

مقدمه :

ادبیات و پیشنیه پژوهش به گزارش‌هایی گفته می‌شود که : منبع دست اول نیستد ، بلکه دیگران در حول و حوش مساله پژوهش کرده اند .

منظور از مرور و مطالعه ادبیات و پیشنیه پژوهش چیست ؟ را می توان فهرست وار چنین بیان کرد:

۱ـ پیدا کردن عنوان مناسب برای پژوهش

۲ـ دریافت این که چه جنبه هایی از مسائل مورد پژوهش ، قبلاً بررسی و پژوهش شده است .

۳ ـ پی بردن به وجود منابعی جدید از اطلاعات که پرتو تازه ای بر مسایل مورد پژوهش می افکند .

۴ـ پی بردن به وجود خطا در تکنیک های به کارگرفته شده توسط پژوهشگران قبلی و بررسی مسایل مورد نظر یا نادرستی نتایجی که به دست آورده اند .

۵ـ واقف شدن بر این که آیا مساله انتخابی هنوز نیاز به حل شدن دارد یا نه ؟

۶ـ نشان دادن این که مساله مورد بررسی چگونه با پژوهش‌ها قبلی ارتباط پیدا می‌کند .

پیشینه تحقیق:

آموزش و پرورش وتاریخچه آن در ایران

مفهوم آموزش از نظر لغوی یعنی انتقال علوم و فنون به فراگیرنده و از نظر اصطلاحی یعنی تلقین مهارت ها، عادت ها، نگرش ها و یا عقاید به فرد.

مفهوم پرورش از نظر لغوی یعنی رشد و نمو دادن و از نظر اصطلاحی یعنی شناخت فرد، مراقبت و هدایت تردیجی و مستمر او در جهت ارزش‌های مطلوب (منظور ارزش‌های اسلامی است) از نظر «اصطلاحی » مفهوم دیگر تربیت از تبدیل قوه ها به فضیلت دانسته اند.

مفهوم کلی آموزش و پرورش فراهم آوردن زمینه ها و عوامل مناسب و مساعد برای به فعلیت رساندن و شکوفا کردن همه استعدادهای بالقوه انسان و حرکت تکاملی او به سوی هدف مطلوب (اسلامی) به وسیله برنامه سنجیده و حساب شده است.(ندیمی و بروج  ۱۳۷۲  ص ۲۷)

سازمان و تشکیلات آموزشی و پرورشی ایران، از ازمنه بس دیر تا زمان حال تغییرات و دگرگونی‌های فراوان داشته است با تغییر حکومت‌ها و سرکار آمدن سلسله ای جدید، چهره اجتماع ایران دگرگون شده ، در نتیجه زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ملت کهنسال ایران نیز تغییر یافته است.( عسکریان ، ۱۳۷۹ ص ۱۱۵)

نظام آموزشی و پرورشی رسمی ایران در واقع از انقلاب مشروطیت و پس از وضع قانون اساسی و متمم آن در سال ۱۳۲۴ قمری به وجود آمده است تا قبل از انقلاب مشروطیت ، آموزش و پرورش رد مکتب خانه های  سنتی ادامه داشت و معلمان آن معمولا از طریق مراکز دینی و یادگیری فقه و اصول و درسی قرآن به نعمت سواد و خواندن و نوشتن دست یافته بودند و آن چه می دانستند با روش سنتی به کودکان و نوجوانان می آموختند. معمولا دولت و سازمان های دولتی هیچگونه نظارتی بر آن‌ها نداشتند و موارد درسی که بدون یک برنامه مدون تدریس می شد، عبارت بود از خواندن ، نوشتن ، حساب ، سیاق، خط، قرآن و صرف و نحو عربی.

در پی فعالیت های آموزشی مدارسی به سبک جدید که با سرمایه موسسین ایرانی و خارجی اداره می شد و دولت هیچگونه نظارتی بر آن‌ها نداشت و در دنباله فعالیت های آموزشی مدرسه عالی دارالفنون و نیز تحت تاثیر علاقمندان اولیاء اطفال در جهت آموزشی علوم و فنون به فرزندان خود و تحت اراده و فشار روشنفکران و جراید و بالاخره ضرورت زمان، در سال ۱۲۳۷ شمسی وزارتخانه ای به نام وزارت علوم تاسیس شد.

این وزارتخانه مسئولیت آموزش و پرورش فرزندان جامعه از ابتدایی تا عالی را به عهده داشت (گلشن فومنی ۱۳۷۳ ص ۸۰) علی رغم پیدایش مدارسی جدید و تحول در امر آموزش و پرورش به خاطر کم توجهی دولت قاجار و عدم بودجه کافی و مخالفت بعضی از دانشمندان و بی اطلاعی افراد، تغییر اساسی و فراگیری تا  عصر مشروطه در امر آموزش و پرورش حاصل نشد و اگر دقت کنیم هیچگونه قانون زیربنایی تا این زمان مورد تصویب قرار نگرفت.

با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ ملت ایران که مسلمان و پیرو قرآن و ارزش‌های الهی آن بودند اندک اندک خود را باز یافتند و با نفی ارزش‌های ضداسلامی به بررسی و شناخت ارزش‌های اصیل اسلامی روی آوردند.

دانشمندان و علما در تدوین و تبیین و نشان دادن راه‌های معقول مطلوب تلاشی وافر داشتند و این همه به رهبری مردی وارسته ، عاشق حق ، دانا و آگاه و مجرب و دردکشیده یعنی حضرت امام بود قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با توجه به رهکردهای امام که برگرفته از تعالیم عالیه اسلام بود شکل گرفت و در آن صریحا” نسبت به آموزش و پرورش افراد اشاره شد.

آموزش و پرورش تا پایان دوره متوسطه رایگان اعلام شد و اساس کارآموزی بر خودکفایی کشور استقرار گشت.

برنامه ریزان به طور سریع نسبت به تغییر و ترمیم بعضی مطالب کتب که جنبه حیاتی داشت همت گماشتند و همزمان با آن گروهی دیگر کارهای زیربنایی و اساسی آموزش و پرورش را شروع کردند.(ضمیری ۱۳۷۳ ص ۱۶۹)

اهمیت آموزش و پرورش

در بیان اهمیت تعلیم و تربیت همان بس که گفته اند تحقق گوهر آدمی منوط به آن است. آدمی اگر مشمول تربیت و تعلیم صحیح و اسلامی قرار گیرد فرشته خود می‌شود و در غیراینصورت به مرحله بهائم نزول می‌کند هدف از خلقت هر موجود تحقق کمال است. اداره زندگی کودک و رفع احتیاجات اولیه اش لازم ولی ناکافی است. و باید استفاده از این فرصت در کودکی و نوجوانی به او کمک کرد تا برای زندگی مبتنی بر استقلال اخلاقی که ارزش حیاتش بسته به کیفیت آن است ، آمادگی پیدا کند، چون کارآیی آدمی در دوره زندگی اجتماعی بستگی دارد به این کهتا چه حد در کودکی و نوجوانی توانسته است از پرتو تعلیم و تربیت صحیح بهره مند شود و به حقیقت وجود خویش پی ببرد، تا راه رسیدن به کمال را در بقیه عمر خویش هموار سازد. آدمی فقط به دست افراد تربیت شده نوع خود تربیت می‌شود و کودکان و نوجوانان تحت تاثیر رفتار تربیتی بزرگان می توانند آنان را احساس و درک کرده و در بسیاری از موارد آنان را ارزشیابی کنند.

تربیت در آدمی خاصیت تراکمی دارد. هنگامی که کسی تربیت شده باشد، تاثیر تربیت فقط به او محدود نمی‌شود بلکه ممکن است تربیت آن فرد خانواده و حتی قبیله ای را تحت تاثیر قرار دهد. به عبارت دیگر تاثیر تربیت در آدمی می تواند مثبت باشد یا منفی، این تاثیر تعادل است. لذا برای داشتن یک جامعه مطلوب افراد آن جامعه باید از الگوهایی اسلامی در آموزش و پرورش بهره گیرند انسان با استفاده از توانایی‌های بالقوه ای که در خود دارد و امکاناتی که جامعه در اختیار او قرار می دهد و نیز در اثر تربیت و  تعلیم اسلامی می تواند حقیقت وجود خود را بشناسد و به مرحله ادراک متحولات و به حد تمیز قبیح از جمیل برسد و به یاری اندیشه و از روی اراده ، ممدوح اختیار کند تا به کمال آدمی که هدف نهایی تعلیم و تربیت آدمی است برسد.(شکوهی ، ۱۳۷۲ ص ۳۳)

اهداف آموزش و پرورش

بر اساس آیه شریفه «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» هدف آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران پرورشی عبد صالح است و برای تحقق این آرمان اهداف اساسی زیر مورد توجه قرار می‌گیرد:

۱-   اهداف ایمانی و اخلاقی

۲-   اهداف فرهنگی

۳-   اهداف خانوادگی

۴-   اهداف سیاسی

۵-   اهداف دفاعی و نظامی

۶-   اهداف دفاعی و نظامی

۷-   اهداف اقتصادی(شریعتمداری ، ۱۳۷۴ ص ۱۶۳)

دلیل وجودی هر نظام آموزشی، تحقق بخشیدن به اهداف آن نظام است معمولا برای هر آموزش و پرورشی در هر موقعیتی اهداف متفاوتی وجود دارند که اکثرا” با یکدیگر در حال رقابت است. از آن جا  که نیل به اهداف آموزش و پرورش به وسیله افراد با گروه‌های معدودی میسر نیست بنابراین باید در جستجوی منابع و مآخذ معتبری باشیم.

بدین منظور نظریات و دیدگاه‌های دانشمندان علوم مختلف در این زمینه را بشرح زیر ارائه می دهیم:

۱-   جامعه شناسان: جامعه شناسان و سایر افراد علاقمند به مسائل و مشکلات جامعه معتقدند اطلاعاتی که در نتیجه تجزیه و تحلیل مسائل جامعه حاضر حاصل می‌شود باید منبع اصلی انتخاب اهداف آموزش و پرورش قرار گیرند. به نظر ایشان مدرسه که یک نهاد اجتماعی است به منظور کمک به کودکان و جوانان در مواجهه با مسائل جدی زندگی در جامعه به وجود آمده است.

بنابراین قبلا باید مشکلات اجتماعی مشخص شوند، سپس اهداف آموزش و پرورش بر اساس آن مشکلات چنان پیش بینی و تعیین شوند که بتوانند معلومات ، مهارت‌ها و شیوه های رفتار لازم برای مقابله با مشکلات اجتماعی را در محصلان به وجود آورند.

۲-   فیلسوفان تربیتی: فیلسوفان تربیتی عقیده دارند که ارزش‌های اساسی زندگی به وسیله آموزش و پرورش از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند این گروه مدرسه را عامل اصلی انتقال ارزش‌های اساسی می دانند و باور دارند که این ارزش‌ها در نتیجه مطالعات عمیق فلسفی مشخص می‌شوند و بدین لحاظ از نظر فیلسوفان تربیتی ، فلسفه آموزش و پرورش منبع اصلی تعیین هدف‌ها هستند زیرا فلسفه آموزش و پرورش مشخص می‌کند که این ارزش‌های اساسی چه هستند و چگونه این ارزش‌ها باید راهنمای اهداف آموزش و پرورش باشند.

۳-   سیاستمداران : سیاستمداران را عقیده بر این است که امر تعلیم و تربیت مستقل از سیاست نمی تواند باشد بنابراین نوع سیاست و حکومت و دولت نیز باید تعیین کننده نوع اهداف آموزش و پرورش در مقاطع مختلف تحصیلی باشند این گروه تاکید دارند که درست بیشترین تاثیر را در تعیین اهداف آموزش و پرورش دارد و حکومت و سیاست نیز در تعیین ارزش‌های این اهداف دخالت مستقیم دارند.

به طور کلی می توان گفت در تعلیم و تربیت برای تعیین اهداف اکثر صاحبنظران تربیتی منابع زیرا را همواره در نظر می‌گیرند:

۱-   نیازهای یادگیرنده

۲-   نیازهای جامعه

۳-   ساخت دانش یا ماهیت مطالب درسی

گذشته از این از فلسفه بر جامعه و یا ارزش‌های متداول در جامعه و همچنین از روان‌شناسی تربیتی نیز به عنوان ”ملاک” برای انتخاب اهداف تربیتی می توان استفاده کرد.

۴-   مکتب اسلام: اما از دیدگاه اسلام و مکاتب الهی ، وحی ، منشاء اولیه و ملاک اصلی تعیین و انتخاب اهداف تربیتی است. (ندیمی و بروج ، ۱۳۷۲ ص ۱۸)

مقاطع تحصیلی

نظام آموزش و پرورش ایران شامل کودکستان ، دبستان، دبیرستان . موسسات عالی و دانشگاه‌هاست.(گلشن فومنی، ۱۳۷۲ ص ۷۱)

در واقع می توان آموزش رسمی ایران را به شرح زیر توضیح داد:

الف: آموزش پیش از تحصیلات دانشگاهی به چهار بخش چون: آموزش آمادگی ، آموزش ابتدایی ، آموزش راهنمایی و آموزش متوسط تقسیم می‌شود.

۱-   آموزش آمادگی که به مدت یک سال طول می کشد، کودکان ۵ ساله را شامل می‌شود.

۲-   آموزش ابتدایی که مدت ۵ سال طول می کشد ، کودکان را از سن ۶ سالگی شامل می‌شود.

۳-   آموزش راهنمایی تحصیلی که مدت ۳ سال طول می کشد بعد از پایان دوره ابتدایی آغاز می‌شود . آموزش ابتدایی و راهنمایی با هم آموزشی عمومی را تشکیل می‌دهند.

۴-   آموزش متوسطه را که مدت ۳ سال طول می کشد (عسکریان، ۱۳۷۹ ص ۱۲۷) ناگفته نماند که شورای تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش که با مصوبه پنجاه و نهمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی از فروردین ۱۳۶۵ آغاز به کار کرده بود ما پس از بحث و بررسی و بهره گیری از تجارب سایر کشورها پیش نویس طرح کلیات نظام آموزش و پرورش را تدوین و در اختیار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار داد. این طرح در سال ۱۳۶۸ تصویب و بر اساس آن نظام آموزش و پرورش ایران دچار تغییرات شد. (ندیمی و بروج، ۱۳۷۲ ص ۲۴۹).

بر اساس طرح شورای عالی انقلاب فرهنگی مقاطع تحصیلی به دو دوره آموزش و پرورش عمومی و آموزش‌های فراگیر کاربردی علمی تقسیم شد. دوره اول: شامل سه مرحله اساس ، ارکان و ارشاد می‌شود.

دوره اساس شامل ۲ سال برای نوآموزانی که پنج سال تمام داشته باشند به عنوان مهمترین مرحله آموزش و پرورش اجباری است.

مرحله دوم یعنی ارکان پنج سال به طول می انجامد و از هفت سالگی با هدف آماده سازی و پرورش فرد برای قبول تکلیف و مسئولیت و گسترش و تعمیق آموزش‌های بنیادی شروع می‌شود. در مرحله سوم؛ ارشاد که فرد رد مرحله انتقالی بین کودکی و نوجوانی قرار دارد آموزش‌های لازم را می بیند اما دوره دوم که مدت آن سه سال است گروه کثیری از دانش‌آموزان پس از گذراندان دوره ۹ ساله آموزش عمومی و قبل از ورود به تحصیلات عالی مایل به جذب به بازار کارند، از این رو دو شاخه پیشنهاد شده است:

۱-   آموزش‌های متوسطه فراگیر

۲-   حرفه ای

در شاخه آموزشهای متوسطه فراگیر که دوره آن سه سال است فرد پس از پایان دوره می تواند به تحصیل دانشگاهی پرداخته یا به حرفه ای روی آورد.

یا ترکیبی از راه‌ها را انتخاب کند هر سال تحصیل در انی مقطع به دو نیمسال تقسیم می‌شود.

حداقل (هشت گروه) گرایش برای این دوره پیشنهاد شده است.

در هر گرایش ، دروس به سه دسته (عمومی و مشترک ـ اصلی هر گرایش ـ و اختیاری) تقسیم شده است.( ضمیری ، ۱۳۷۳ ص …………………………………………

………………

روش پژوهش

در این پژوهش از روش ( علی ـ مقایسه ای ) استفاده شده است . در این نوع پژوهش‌ها که به صورت مقایسه بین دو گروه انجام می‌شود،‌ موردی یکسان بین دو گروه تقریباً مشابه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت اختلاف بین گروه‌ها به متغیر مستقل نسبت داده می‌شود .

در این بررسی مورد پیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته در هر دو گروه یکسان در نظر گرفته شده است . که در انتهای پژوهش با توجه به کنترل باقی شرایط اختلاف دو گروه را به جنسیت معلم که همان متغیر مستقل است منتسب می‌کنیم .

ابزار اندازه گیری

برای دریافت اطلاعات در این پژوهش از تست هایی برای دروس املاء ، ریاضی و جمله نویسی استفاده شده است . این تست ها در بین دانش‌آموزانی که در خردادماه سال اجرای پژوهش نمره قبولی گرفته بودند اجرا شد . آزمون‌ها به شرح ذیل هستند :

۱ـ آزمون ریاضی شامل دوازده پرسش تشریحی و کوته پاسخ است .

۲ـ آزمون جمله نویسی نیز به صورت تشریحی و شامل بیست کلمه متنوع که از کتاب‌های فارسی استخراج شده اند است و آزمون دیکته مبتنی بود بر متنی انتخاب شده از کتاب‌های فارسی .

۳ـ آزمون‌ها به وسیله معلمان مربوطه اعتباریابی شده و اجرا شد .

روش اجرای پژوهش :

پس از تهیه ابزار پژوهش و طراحی چک لیست های مربوطه با هماهنگی مراکز آموزش و پرورش استان نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد . و برای هر یک از مدارس انتخابی معرفی نامه ای برای همکاری های بیشتر دریافت شد .

برای اجرای آزمون‌ها پژوهشگر با همکاری برخی از معلمان نسبت به انجام امتحانات طراحی شده اقدام و پس از دادن وقت کافی برای پاسخگویی ، کلیه برگه های امتحانی را جمع آوری کرده و به معلمان دیگر مدارس برای تصحیح و نمره گذاری ارایه کرده است .

جامعه آماری پژوهش

در این بررسی جامعه پژوهش کلیه پسران مقطع دوم دبستان سطح شهر تهران هستند که به علت وسعت حجم نمونه و عدم امکان پژوهشگر برای بررسی تمام جامعه ، بخشی از آن به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شده است که از هر منطقه جغرافیایی شهر تهران شامل : شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تعداد یکصد دانش‌آموزاست .

این یکصد دانش‌آموزپسر از مقطع دوم ابتدایی در هر منطقه به دو دسته پنجاه نفری دانش‌آموزان پسر دارای معلم مرد و دانش‌آموزان پسر دارای معلم زن تقسیم می‌شوند . و در نهایت نمونه پژوهش حاضر شامل جدول زیر خواهد بود .

نمونه و نحوه انتخاب آن

طبق جدول تاکمن ۵۰۰ نفر تعیین شد بعد به صورت طبقه ای خوشه ای و با تقسیم بندی شهر تهران به مناطق جغرافیایی شمال ، جنوب ، شرق ، غرب و مرکز انتخاب شد که از هر منطقه ۵۰ نفر به نسبت اکثریت مناطق زمینی شدند . یعنی از هر منطقه یک صد دانش‌آموزدر نظر گرفته شد . در واقع سهم هر منطقه یکصد دانش‌آموزاست .

مدل‌های آماری

برای تجزیه و تحلیل داده‌های این پژوهش از آمار توصیفی بهره گرفته شده و همچنین در مبحث آمار استنباطی از تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است……………………..

……………….

الف – نتیجه گیری کلی

سال هاست که کشورهای در  حال توسعه گام های بلندی برای افزایش کیفی سیستم آموزش و پرورش خود برداشته اند ،‌ آن‌ها به این باور رسیده اند که هر بهبود قابل توجهی در وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان به طور فزاینده ای به کیفیت آموزش برمی‌شود ،‌آموزشی که از جانب معلمان اعمال شده و سیستم آموزش و پرورش سعی در تأمین شرایط مطلوب برای تحقق اهداف نهایی خود را دارد .

به طور کلی در هیچ سیستم آموزش و پرورشی امکان رسیدن به اهداف عالی وجود ندارد مگر این که آن سیستم از دو بعد مورد تقویت قرار گیرد :

۱ـ امکانات آموزشی

۲ـ نوع آموزش معلمان

مبحـث ایـن پژوهش به مورد شماره (۱) نمی پردازد ولی در بخش معلمان مسایل بسیاری را
می توان مطرح کرد که از آن جمله جنسیت معلم است .

حضور یک آموزگار در کلاس فقط به صرف ارائه مطالب قابل آموزش نیست بلکه  نوع بیان، وضعیت ظاهری ، اخلاقیات ،‌ حتی لباس یک معلم نیز می تواند در تأثیر گذاری آموزش های ارائه شده بسیار مؤثر باشد با نگاهی به گذشته خود می توانیم دریابیم که بیش از آن چیزی که معلمان سعی در آموزش آن به ما داشته اند مطالبی را به خاطر می آوریم که آن‌ها ناخواسته با رفتار خود به ما آموخته اند . در این پژوهش سعی شد تا بر یکی از این جنبه های تأثیر گذار معلمان بر دانش‌آموزان به صورت کاملاً علمی پرداخته شده و سعی شود تا با ارائه آمارها و شواهد مختلف نقش این مورد خاص را بر فرآیند یادگیری اثبات شود .

مـوضـوع مورد بررسی در این پژوهش جنسیت معلمان و نقش آن بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان است به نوعی پژوهش سعی دارد تا بیان کند که آیا جنسیت یک معلم می تواند در تأثیر گذاری مطالب او بر دانش‌آموزان مفید واقع شود یا خیر ،‌این بررسی اختصاصاً بر روی دانش‌آموزان پسر صورت گرفت . چرا که در سیستم آموزش و پرورش ایران به غیر از موارد خاص کم‌تر می توان مدارسی را یافت که دخترانه بوده و دارای معلم مرد باشند . از سوی دیگر فقط در مقطع  ابتدایی این برری انجام گرفت زیرا تنها در این مقطع است که در مدارس پسرانه معلمان زن هم وجود دارند .

به نوعی در این پژوهش سعی شد تا به طور دقیق نقش جنسیت معلم بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پسر در مقطع ابتدایی مورد سنجش قرار گیرد که از این بین هم به عنوان نمونه فقط کلاس دوم ابتدایی در نظر گرفته شد . نتایج به دست آمده از این پژوهش در فصل چهارم به طور مفصل بیان گشت و معلوم شد که پسران دانش آموزی که دارای معلم زن بودند از پیشرفت تحصیلی بهتری نسبت به پسرانی که دارای معلم مرد بودند برخوردار شدند . و این تفاوت نه تنها در معدل کل که در تک تک دروس نیز قابل مشاهده بود .این در حالی است که در پژوهش دیگری با همین عنوان که توسط محمدی باغملایی در سال ۱۳۷۴ در شهرستان بوشهر انجام شد، این فرضیه که بین پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پسر دارای معلم مرد و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پسر دارای معلم زن در مقطع دوم ابتدایی تفاوت معنی داری وجود دارد، تایید شده است.

شاید همانندسازی دانش‌آموزان پسر با معلمان زن خود که به نوعی می تواند جایگزینی برای مادر در ساعات مدرسه باشد دلیل این افزایش نمرات و پیشرفت تحصیلی است همان گونه که بسیاری از پژوهش‌ها دیگر نیز به این موضوع اشاره داشته اند وجود حس مادرگونه در معلمان زن نسبت به دانش‌آموزان پسر می تواند انگیزه ای مناسب برای یادگیری بهتر مطالب توسط دانش‌آموزان باشد .

البته داشتن خصوصیات دیگر در معلمان زن نیز بر ایجاد این پیشرفت تحصیلی بی تأثیر نیست عاملی همانند عاطفی تر بودن معلمان زن نسبت به معلمان مرد .

همان گونه که می دانیم نقش روابط  عاطفی بر یادگیری کاملاً شناخته شده است . حال اگر معلمی بتواند بر فرآیندهای عاطفی دانش‌آموزان خود تأثیر مثبت داشته باشد قطعاً می تواند در پیشرفت تحصیلی ایشان نیز مؤثر واقع شود و این همان خصوصیتی است که معلمان زن به طور ذاتی از آن بهره مندند ، در حالی که ………………………….

الف – نتیجه گیری کلی

سال هاست که کشورهای در  حال توسعه گام های بلندی برای افزایش کیفی سیستم آموزش و پرورش خود برداشته اند ،‌ آن‌ها به این باور رسیده اند که هر بهبود قابل توجهی در وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان به طور فزاینده ای به کیفیت آموزش برمی‌شود ،‌آموزشی که از جانب معلمان اعمال شده و سیستم آموزش و پرورش سعی در تأمین شرایط مطلوب برای تحقق اهداف نهایی خود را دارد .

به طور کلی در هیچ سیستم آموزش و پرورشی امکان رسیدن به اهداف عالی وجود ندارد مگر این که آن سیستم از دو بعد مورد تقویت قرار گیرد :

۱ـ امکانات آموزشی

۲ـ نوع آموزش معلمان

مبحـث ایـن پژوهش به مورد شماره (۱) نمی پردازد ولی در بخش معلمان مسایل بسیاری را
می توان مطرح کرد که از آن جمله جنسیت معلم است .

حضور یک آموزگار در کلاس فقط به صرف ارائه مطالب قابل آموزش نیست بلکه  نوع بیان، وضعیت ظاهری ، اخلاقیات ،‌ حتی لباس یک معلم نیز می تواند در تأثیر گذاری آموزش های ارائه شده بسیار مؤثر باشد با نگاهی به گذشته خود می توانیم دریابیم که بیش از آن چیزی که معلمان سعی در آموزش آن به ما داشته اند مطالبی را به خاطر می آوریم که آن‌ها ناخواسته با رفتار خود به ما آموخته اند . در این پژوهش سعی شد تا بر یکی از این جنبه های تأثیر گذار معلمان بر دانش‌آموزان به صورت کاملاً علمی پرداخته شده و سعی شود تا با ارائه آمارها و شواهد مختلف نقش این مورد خاص را بر فرآیند یادگیری اثبات شود .

مـوضـوع مورد بررسی در این پژوهش جنسیت معلمان و نقش آن بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان است به نوعی پژوهش سعی دارد تا بیان کند که آیا جنسیت یک معلم می تواند در تأثیر گذاری مطالب او بر دانش‌آموزان مفید واقع شود یا خیر ،‌این بررسی اختصاصاً بر روی دانش‌آموزان پسر صورت گرفت . چرا که در سیستم آموزش و پرورش ایران به غیر از موارد خاص کم‌تر می توان مدارسی را یافت که دخترانه بوده و دارای معلم مرد باشند . از سوی دیگر فقط در مقطع  ابتدایی این برری انجام گرفت زیرا تنها در این مقطع است که در مدارس پسرانه معلمان زن هم وجود دارند .

به نوعی در این پژوهش سعی شد تا به طور دقیق نقش جنسیت معلم بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پسر در مقطع ابتدایی مورد سنجش قرار گیرد که از این بین هم به عنوان نمونه فقط کلاس دوم ابتدایی در نظر گرفته شد . نتایج به دست آمده از این پژوهش در فصل چهارم به طور مفصل بیان گشت و معلوم شد که پسران دانش آموزی که دارای معلم زن بودند از پیشرفت تحصیلی بهتری نسبت به پسرانی که دارای معلم مرد بودند برخوردار شدند . و این تفاوت نه تنها در معدل کل که در تک تک دروس نیز قابل مشاهده بود .این در حالی است که در پژوهش دیگری با همین عنوان که توسط محمدی باغملایی در سال ۱۳۷۴ در شهرستان بوشهر انجام شد، این فرضیه که بین پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پسر دارای معلم مرد و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پسر دارای معلم زن در مقطع دوم ابتدایی تفاوت معنی داری وجود دارد، تایید شده است.

شاید همانندسازی دانش‌آموزان پسر با معلمان زن خود که به نوعی می تواند جایگزینی برای مادر در ساعات مدرسه باشد دلیل این افزایش نمرات و پیشرفت تحصیلی است همان گونه که بسیاری از پژوهش‌ها دیگر نیز به این موضوع اشاره داشته اند وجود حس مادرگونه در معلمان زن نسبت به دانش‌آموزان پسر می تواند انگیزه ای مناسب برای یادگیری بهتر مطالب توسط دانش‌آموزان باشد .

البته داشتن خصوصیات دیگر در معلمان زن نیز بر ایجاد این پیشرفت تحصیلی بی تأثیر نیست عاملی همانند عاطفی تر بودن معلمان زن نسبت به معلمان مرد .

همان گونه که می دانیم نقش روابط  عاطفی بر یادگیری کاملاً شناخته شده است . حال اگر معلمی بتواند بر فرآیندهای عاطفی دانش‌آموزان خود تأثیر مثبت داشته باشد قطعاً می تواند در پیشرفت تحصیلی ایشان نیز مؤثر واقع شود و این همان خصوصیتی است که معلمان زن به طور ذاتی از آن بهره مندند ، در حالی که معلمان مرد به دلیل مرد بودنشان کم تر می توانند نیازهای عاطفی دانش‌آموزان را برآورده سازند . از سویی دیگر مردان در جامعه ی ما به صورت یک الگوی قراردادی بیشتر از زنان آموزشی برخورد می‌کنند و غالباً نقش پرورشی به زنان سپرده می‌شود . چونکه پرورش به معنی اعم و اخص کار ویژه زنان است و بسیاری از آن‌ها از ایفای چنین نقشی رضایت دارند . ایمنی و عاطفه نسل‌های آینده به زنان وابسته است .

در نتیجه دانش‌آموزان پسر زمانی که معلمی با جنسیت مذکر را در پیش روی خود می بینند به نوعی تداعی گر پدر و برادر بزرگ‌تر ایشان بوده که همیشه در پی اصلاح رفتارها و آموزش برخی از موارد به ایشان بوده اند در حالی که حضور معلم زن برای دانش‌آموزان تداعی گر نقش مادران و خواهرانی است که بیشتر حمایت گر بوده و کم‌تر در پی کشف نقاط  ضعف و گوشزد کردن آن به ایشان بوده اند . حال تصور این که در محیط روانی ایجاد شده توسط یک معلم زن فقط به دلیل جنسیت او دانش‌آموزان راحت تر می توانند به یادگیری پرداخته و کم‌تر به رفتارهای خود سرکلاس دقت می کنند . در حالی که در زمان حضور یک معلم مرد در سر کلاس دانش‌آموزان بیشتر به اعمال و رفتار خود متمرکز بوده و کم تر به مطالب ارائه شده توسط معلم دقت دارند .

از دیگر عوامل مؤثر جنسی می توان به نرمش های رفتاری معلمان زن نسبت به مرد اشاره کرد، عمدتاً معلمان زن در مورد خطاهای انجام شده توسط دانش‌آموزان نرمش رفتاری بیشتری از خود نشان می‌دهند اعم از این که این خطاها مربوط به مسایل درسی بوده یا مرتبط با مسایل رفتاری باشد در حالی که معلمان مرد از چنین نرمش های رفتاری غالباً بی بهره اند و اصولاً در مورد خطاها کم تر از زنان می توانند اغماض و چشم پوشی داشته باشند و بیشتر سعی می‌کنند با پررنگ تر جلوه دادن خطاها به اصلاح آن‌ها بپردازند از سویی دیگر زنان کاملاً برعکس رفتار کرده و با کوچک شمردن خطاها سعی در اصلاح آن دارند . با توجه به شرایط بالا می توان دریافت که احساس اضطراب در دانش‌آموزان حاضر در کلاس با معلم مرد بیش از دانش‌آموزان موجود در کلاسی با معلم زن است . که همین کم بودن اضطراب می تواند بر فرآیند یادگیری مؤثر واقع شده و موجبات پیشرفت تحصیلی بهتر را فراهم آورد .

ب- نتیجه گیری فرضیه به فرضیه

با توجه به مطالبی که در مورد برتری و توانمندی های زنان که ناشی از تفاوت‌های فیزیولوژی و روان‌شناسی آن‌هاست و با توجه به نتایج به دست آمده از جدول ۱ ـ ۴ که مربوط است به فرضیه اصلی پژوهش همان گونه که از جدول مزبور پیداست میانگین نمرات کل دانش‌آموزان دارای معلم زن حدود یک نمره بالاتر از میانگین کل دانش‌آموزان پسر دارای معلم مرد بوده است این مساله نیز برتری و توانمندی زنان را در امور آموزشی دوران ابتدایی اثبات می‌کند و همین انتظار هم می رفت که توانمندی خانم‌ها در عمل نیز تأثیر خود را نشان دهد .

جدول شماره ۲ ـ ۴ مربوط است به فرضیه های فرعی شماره پیشرفت تحصیلی ۲۵۰ دانش‌آموزپسر دوم ابتدایی در ۵ منطقه تهران که درس املاء خود را با معلم زن گذرانیده اند در  حدود ۵/۱ نمره بیشتر بوده با توجه به داده های جدول نتیجه گیری می‌شود که پیشرفت دانش‌آموزان پسر دارای معلم زن بیشتر ………………………………