توضیحات
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
در بین تمامی سازمانها وتاسیسات اجتماعی، خانواده ، نهادی است که نقش واهمیتی ویژه وبه سزا دارد[۱]. خانواده تمامی ویژگی های اصلی
واساسی یک نهاد را داراست؛ یعنی همگانی است، حیاتی وضروری به نظرمی رسد، قدیمی و با سابقه است واز بدو تولد همراه شخص است واگرچه
تغییر پذیر است، ولی از بین نمی رود و نهایتاً آن که در پاسخ به نیازهای مشترک
بشری به وجود آمده است. تمامی آنان که در باب سازمان جامعه
اندیشیده اند، حتی مصلحینی که به نگرش اتوپیا[۲] روی آوردهاند، بر خانواده و اهمیت حیاتی آن برای جامعه تاکید ورزیدهاند. به درستی هیچ جامعهای
نمی تواند ادعای سلامت کند، چنانچه از خانوادههایی سالم برخودار نباشد. باز بی هیچ شبهه، هیچ یک از آسیبهای اجتماعی نیست که فارغ از تاثیر خانواده پدید آمده باشد.
۱۰۰صفحه فایل ورد منابع (۶۶ منبع فارسی و انگلیسی )و پاورقی دارد
پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید
مبحث اول – ساختار خانواده
در حقیقت جامعه از نظر متفکران، تشکیل شده از خانوادهها بوده است.
اگر به آراء و اندیشههای متفکران انسان شناسی نظری بیفکنیم، در جای جای نظریاتشان
موضوع خانواده، ازدواج، عروسی، قوانین خانوادگی به نحو بارزی برجسته مینماید.
اولین انسان شناسانی که روی موضوع خانواده تحقیق انجام دادهاند حقوقدانانی بودهاند
که خانواده را مجموعهای از حقوق و روابط حقوقی میدانستند.
در حقیقت دلبستگی این طیف از انسان شناسان به موضوع خانواده شناخت پیشینه جامعه خود یعنی غرب بوده است.
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
آن ها معتقد بودند که غرب تکامل یافته جوامع به اصطلاح «بدوی» است
. همچنین آن ها حیطه مطالعات انسان شناسی را جوامع غیر اروپایی میدانستند. اینان دیدگاهی کاملاً تطوری و تکاملی را در حیطه انسان شناسی و کلاً علوم اجتماعی دنبال میکردند[۱].
هر کدام از این متفکران دورانی را برای تکامل خانواده تشریح کردهاند که
در تشکیل شخصیت روانی مجرم نیز اثر گذار است. یکی از این عوامل،
ساختار خانواده است که می تواند شامل پدر سالار، زن سالار، فرزند سالار و از این قبیل بشود.
مک لنان در اثر خود تحت عنوان ازدواج ابتدایی[۲] در سال ۱۸۵۶ از اهمیت
مادرسالاری سخن رانده است او در ضمن ارایه نظریه خویشاوندی خویش
به رسم عروس ربایشی و مراحل چهارگانه خانواده اشاره می کند که اتفاقا بر فرآیند پرورش شخصیت مجرم تاثیر می گذارد و عبارتند از:
۱) مرحله در هم آمیختگی
۲) خانواده مادر تبار که نسبت از طریق مادر است
۳) خانواده پدر تبار
۴) خانواده تک همسری[۳].
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
سر هنری مین نیز حقوقدانی است که در سال ۱۸۶۱ کتابی تحت عنوان قوانین باستان منتشر میکند. برخلاف مک لنان، مین معتقد است که سلطه
پدرسالاری از همان آغاز تشکیل خانواده وجود داشته است و می تواند مولد خشونت باشد. سرآمد تکامل گرایان در انسان شناسی لوئیس هنری مورگان است. او در کتاب خود تحت عنوان جامعه باستان[۴] سیر تکاملی خویشاوندی را بدین ترتیب توضیح میدهد:
- هرج و مرج روابط مجرمانه
- روابط مجرمانه میان برادران و خواهران
- خانواده اشتراکی
- سازمان کلان
- مواصلت زوجی میان افراد
- شیخوخیت پدر در خانواده
- تعدد شوهر برای یک زن در آن واحد
- پیدایش مالکیت خصوصی
- مواصلت متمدن و پیروی از قاعده توصیفی[۵].
در ادامه پیشرفت نظریات خانواده، بعدها فردریش انگلس ایده مورگان مبنی بر تقدم کمون اولیه را گرفت و کتابی با عنوان منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت تدوین کرده که به کتاب مردم شناسی روسیه مشهور گشت.
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
علاوه بر این متفکران، باخوفن هم در سال ۱۸۶۱ در کتاب حق مادری مراحلی را برای خانواده متذکر میشود که بعدها از آن برای تبیین نظریاتی در خصوص منشاء خشونت های مجرمانه استفاده نمود.
بعد از نظریات تطورگرایانه، عرصه جدیدی در مطالعات خانواده و خویشاوندی و به طور کلی علوم اجتماعی و انسانی پدیدار گشت؛ این عرصه جدید کارکردگردایی نام داشت که سردمدار آن برانیسلاو مالینوفسکی است.
او به مساله عوامل خانوادگی خشونت مجرمانه با دیدی کارکردگرایانه
نگاه میکند و کتاب های متعددی را در این زمینه روانه بازار میکند مثل: زندگی مجرمانه جوامع بدوی شمال غربی ملانزی، مطالعات مردم شناسی مجرمانه، مجرم خشن و سرکو بی آن در جوامع بدوی.
او در مطالعات خود از روش روانکاوی اجتماعی نیز سود جسته است. در تحلیل عقده ادیپ میگوید: که کودک از نقش روانی پدر در امر تولید مثل بیخبر است و آن را به دایی نسبت میدهد. در نتیجه رابطه قدرت را با دایی
برقرار میکند و برعکس، رابطه قلبی و عاطفی بوسیله پدر برقرار میشود که در چنین شرایطی محرمات ازدواج بر پایه خواهر برقرار شده است و نه مادر و کوبش این مفهوم و عقیده می تواند موجب خشونت گردد[۶].
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
به هر حال با افول موقتی مکتب کارکردگرایی، ساختارگرایی قد علم کرد. ساختارگرایی خانواده بیش از هر چیز با نام کلود لوی استروس، عجین شده است. لوی استروس جامعه خانواده مدار با تابوهای مجرمانه را متشکل از ساختارهایی میداند که بر تفکر و ذهن بشر حکومت میکنند[۷].
در جامعهای که مبتنی بر روابط تیرهای و عشیره است بحث نظام های خویشاوندی و روابط مجرمانه خانوادگی می تواند جذاب باشد، اگر از منظری
آسیب شناختی به مساله نگریسته شود. به هرحال آن چه که این جا به بحث کشیده میشود نظریه و مبانی نظری نظام خویشاوندی کلود لوی
استروس است. استروس یکی از جامعه شناسان کیفری مشهور است که بر خشونت به اجتماع از دیدگاه جامعه شناختی مطالعاتی داشته است.
او تحلیل فرهنگی و ساختی را تحلیلی همزمان و غیر تاریخی میداند و معتقد است که برای درک فرهنگ بشری باید به سراغ جوامع «سرد» یا جوامع «ابتدایی» رفت.
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
لوی استروس از طریق مطالعه جوامع «سرد» میخواهد به جهان
شمولی های ذهن مجرمانه آدمی دسترسی پیدا کند و بیان کند چه چیزی در تربیت اجتماعی وجود دارد که باعث می شود انسان نسبت به اجتماع خود میل به خشونت گری مجرمانه پیدا کند وآن را عملی سازد.
ذهن اجتماعی انسان دغدغه اصلی لوی استروس است. او میخواهد
بداند که آیا آنچه اندیشمندان قبل از او مثل لوی برول، مالینوفسکی، دورکیم و … جوامع «ابتدایی» مینامند، واقعاً «ابتدایی» هستند. خود او صراحتاً به این سئوال جواب منفی داد[۸].
او هیچ تفاوتی و لذا هیچ برتری به ذهن مجرمانه متمدن در مقابل ذهن
«ابتدایی» نمیدهد و معتقد است که شیوه اندیشیدن در بین هر دو ذهن و به تناسب هر دو انسان یکسان و مشابه است، منتهی آنچه آن دو را از هم جدا می کند، امکاناتی است که آن ها بوسیله آن و درباره آن اندیشه میکنند.
بنابراین از نظر او هیچ تفاوتی بین انسان متمدن و انسان «ابتدایی» در گرایش درون سازمانی و قابل نهادینه سازی نسبت به جرم در اجتماع و بالتبع خشونت در آن وجود ندارد[۹].
مبحث دوم – عقده های روانی در بستر خانواده
یکی دیگر از عوامل خانوادگی موثر در پدیدآمدن زمینه های روانی خشونت، ایجاد شدن عقده های جنسی در خانواده است که فروید پیش از همه به آن اشاره کرده است.
فروید میگوید: در آغاز فرهنگ بشری، فرزندان طغیان گر پدران خویش را میکشند
و میخورند و سپس با پشیمانی از اعمال خود اولین ممنوعیات را برقرار میکردند و زنانی که بسیار مورد توجه آن کشتگان بودند بر خود حرام میکردند.
در مقایسه با نظر ساختاری استروس، لوی استروس نظریات پیشینیان خود را رد میکند و نظریه فروید را نوعی افسانه پردازی میداند اما در نتیجه
نهایی در زمینه های پدید آمدن خشونت توسط خانواده با فروید هم عقیده است. او در مقابل به نوعی قایل به معامله پایاپای در جوامع انسانی است.
این معامله عقده های روانی دانش ابتکاری بشر اجتماعی به شمار میرود. این قاعده حقایق اجتماعی دوگانه و متناقض را ایجاب میکند؛ زیرا اصولاً معاملات پایاپای بدون حقایق مذکور نمیتواند وجود داشته باشد و معتقد است
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
که بشر ابتدایی اولین سازمان اجتماعی خویش را روی غریزه مجرمانه بنیان نهاده است و خود اقوامش را به دو گروه تقسیم کرده است که یک دسته می توانند همسر او باشند و دستهای دیگر ازدواج با آن ها حرام است. و براساس چنین دوگانگی است که اولین نوع مبادله اجتماعی بین افراد بشر برمبنای معادله پایاپای پدید میآید[۱۰].
لوی استروس نیز که در کنار فروید یکی از نظریه پردازان این بعد روانی است، در زمینه نظریه خویشاوندی که بر محور اصل تبادل بیان میشود منع خشونت در اجتماع را به قانون برون همسری ربط میدهد که مستلزم ازدواج خارج از گروه یا ازدواج با دستهای خاص است و باعث ایجاد منع می گردد. به طور خلاصه کارکرد اولیه منع خشونت در اجتماع وادار کردن فرد است
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
به مدارا با اشخاصی خارج از گروه خود. بنابراین ممنوعیت خشونت در اجتماع پیش از آن که ممنوعیت در انجام اعمال مجرمانه باشد، به طور بالقوه منع اختیارات متعلق به خود انسان در بروز خشونت های معمول است که آن را الزاماً به دیگران اعطا می کند. و بالتبع در انواع مجرمانه آن نیز ایجاد منع می کند و……..
بلافاصله بعد از پرداخت موفق میتوانید فایل کامل این پروژه را با سرعت و امنیت دانلود کنید
1 نقد وبررسی برای نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
افزودن نقد و بررسی
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
قیمت : تومان99,900
حسن –
نقش و جایگاه عوامل خانوادگی در شخصیت روانی مجرم
سمینار عالی بود برای پایان نامه مرسی