توضیحات

مطالعه جایگاه زنان در توسعه  

در میان مباحث متعددی که در چند دهه ی اخیر در حوزه علوم اجتماعی مطرح شده ، بحث توسعه از گستردگی و اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است . توجه صاحبنظران رشته های مختلف علوم اجتماعی چون جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست ، مردم شناسی، علوم اجتماعی، توسعه سیاسی و تو سعه فرهنگی، وجود رویکردهای متعدد نظری، تاکید بر انجام مطالعات چند رشته ای و در نهایت توجه محافل علمی و بین المللی گواهی بر این گستردگی و اهمیت است ( از کیا سال و ص؟ ) و آنچه به عنوان توسعه مد نظر است شامل ابعاد سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی است . بطور یقین جامعه ای که برای این امر بدون توجه برابر به زنان و مردان و استیفای حقوق و بهبود شرایط زنان ممکن نخواهد بود ( فظیله خانی سال ؟ص ۱۵)

نگاهی تاریخی – تطبیقی به جوامع توسعه بیانگر بهره گیری جامعه از همه ظرفیتهای ممکن در مسیر توسعه است . زنان به عنوان نیمی از وافعیت جامعه از تواناییهای گوناگونی برخور دارند که در صورت عدم توجه به آن امکان گذار و نیل به توسعه پایدار و متوازن دشوار به نظر می رسد . توجه به این مهم ضرورت تلاش برای ظرفیت سازی زنان از طریق آموزش فراگیر و فراهم آوردن بستر مناسب جهت تبلور قابلیتهای مختلف آنان در حوزه هایب فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی را ایجاب می کند . از سوی دیگر توانمند سازی زنان علاوه بر بازیگری و ایفای نقش مولد آنان در روند توسعه ، از منظر برقراری تعامل سازنده در کانون خانواده و اثرگذاری در فرایند جامعه پذیری فرزندان و به طریق اولی تربیت شهروندان فرهیخته برخوردار هستند . (فضیله خانی ۱۳۸۵ ص ۷)

۸۷صفحه فایل ورد  قیمت:۸۷۰۰۰تومان

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

است اصطلاح توسعه بصورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد . دانشمندان علوم اجتماعی از توسعه تعاریف متعددی ارائه کرده اند . مایکل تودار معتقد است که توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که متلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی ، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی ، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است .

پیتر دونالدسن در تعریف توسعه می گوید بوجود آوردن تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی ، گرایش ها و نهادها برای تحقق کامل هدف های جامعه است و در این استحاله مهم اگر توده مردم درگیر باشند ممکن است میوه رشد فورأ نصیب آنها نشود ؛ زیرا که فرایند توسعه اغلب فرایند رنج آور و دشواری است تا همه مردم با آگاهی همگانی از تغییرات و نیاز مطابقت با آن در امر توسعه مشارکت اصیل نداشته باشند ادامه توسعه ممکن نخواهد بود (ازکیا ص ۳۶) در حال حاضر مسأله زنان به یکی از مهمترین و بنیادی ترین درگیرهای بین سنت و مدرنیته بدل شده است . بی دلیل نیست اکنون که بازنگری در بخشی از گذشته های تاریخی و نفد سنت در حال گسترش است دامنه مسأله زنان نیز گسترش چشم گیری یافته است .

ربط به پ بالا استان لرستان با توجه به موقعیت اجتماعی و فرهنگی دارای ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی خاصی است که به نظر می رسد این ویزگیها در حال تغییر شکا اند و ما در این تحقیق برآنیم تا با مطالعه شاخص های توسعه اجتماعی زنان بین سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۵ روند توسعه در این استان را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم زنان چه میزانی از توسعه اجتماعی نسبت به سایر استانهای همجوار برخوردارند .

بیان مسأله

یکی از مباحث اساسی در زمینه ی توسعه ، میزان بهره گیری درست و منطقی از توانایی ها و استعدادهای نیروی انسانی هر جامعه است . نقش اشتغال در پویایی زندگی انسان انکار ناپذیر است و می توان آن را کانون ارتباطات انسانی و اجتماعی تلقی نمود . در جهت این پویایی بی تردید زنان ، به عنوان نیمی از جمعیت ، تأثیر مستقیمی در توسعه ی جامعه دارند زیرا هدف هر جامعه ای ، به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی است و رفاه اجتماعی تابعی از درآمد سرانه ، توزیع عادلانه ی درآمد ، بهبود سطح امکانات آموزشی ، بهداشتی ، رفاهی و میزان مشارکت اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی مردان و زنان و … می باشد . زنان ، به عنوان نیمی از جمعیت ، تأثیر مستقیمی در توسعه ی جامعه دارند .

در جامعه ای که مشارکت زنان در زمینه ی اشتغال و فعالیت های اقتصادی بیشتر باشد ، رفاه اجتماعی نیز بیشتر خواهد بود ، زیرا مشارکت زنان در بازار کار ، موجب کاهش نرخ باروری ، افزایش سطح تولید ، افزایش درآمد سرانه و در نتیجه سبب افزایش رفاه اجتماعی کل جامعه می شود .

هنگامی که بحث از توسعه به میان می آید منظور تغییرات هماهنگ در اقتصاد و ساختارهای جامعه ، جهت استقرار یک نظام عادلانه و بهبود کیفیت زندگی انسان ها است . بر این اساس ، لفظ انسان ، مختص مرد نیست ، بلکه این تعریف تمامی انسانها ، یعنی مرد و زن ، پیر و جوان را شامل می شود .

بنابراین می توان گفت از جمله شاخصهای توسعه یافتگی یک کشور ، میزان مشارکت و نقشی است که زنان در ان کشور دارا هستند و عدم بهره وری از نیروی بالقوه زنان در زمینه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی ، دستیابی به توسعه را ناممکن می سازد . آمارهای موجود حاکی از آن است که امروزه زنان ایران در جایگاه و منزلتی دوگانه قرار دارند . از نظر شاخص های بهداشتی ، آموزشی زنان ایران در شرایطی به مراتب بهتر از اکثر کشورهای منطقه قرار دارند ، اما از نظر حضور در بازار کار و سهم درآمدی ، در میان کشورهای در حال توسعه رتبه بسیار پایینی دارند .

در زمینه تحصیل جوامعی که در آن زنان مثل مردان از امکانات تحصیلی برخوردار هستند با توجه به آگاهی و علم در زمینه های مختلف توسعه می توانند نقش مؤثری را برای جامعه خود به عهده بگیرند و همچنین با توجه به این آگاهی مشارکت سیاسی بیبشتری را در جهت ارتقا توسعه سیاسی جامعه عهده دار شوند .

آموزش یکی دیگر از شاخصهای توسعه که در صورت فراهم کردن زمینه آن برای زنان در جامعه می تواند باعث توسعه جامعه شود .

ربط به پ بالا توسعه اجتماعی از مفاهیمی است که با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوند تنگاتنگ دارد و در ابعاد عینی بیشتر ناظر بر بالابردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط و بهینه در زمینه های فقر زدایی ، تغذیه ، بهداشت ، مسک ، اشتغال ، آموزش و چگونگی گذران اوقات فراغت می باشد . بر این مبنا است که گفته شده (( منظور از توسعه اجتماعی اشکال متفاوت کنش متقابلی است که در یک جامعه خاص همراه با توسعه تمدن رخ می دهد . توسعه اجتماعی و توسعه نیافتگی جنبه های مکمل و پیوسته یک پدیده اند و هر دو نوع الزامأ به ایجاد وجود تمایز فزاینده جامعه منجر می شود .))

پس توسعه اجتماعی در پی ایجاد بهبود در وضعیت اجتماعی افراد یک جامعه است که برای تحقق چنین بهبودی در پی تغییر در الگوهای دست و پا گیر و زاید رفتاری ، شناختن و روی آوردن به یک نگرش ، آرمان و اعتقاد مطلوب تری است که بتواند پاسخگوی مشکلات اجتماعی باشد .(ازکیا،۱۳۸۱،ص۱۹)

در استان لرستان به نظر میرسد زنان همپای با سایر استانها پیشرفت نکرده اند و این به خاطر عوامل مهمی از جمله عوامل فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و عدم برنامه ریزی صحیح می باشد .

اهداف تحقیق:

هدف کلی:

هدف کلی تحقیق حاضر شناخت و بررسی عواملی است که باعث توسعه اجتماعی زنان در جامعه می گردد و نیز شناسایی راهکارهایی که به کمک آنها می توان به بهبودی شاخص های توسعه اجتماعی مربوط به زنان یاری می رساند .

اهداف جزئی :

–          شناخت روند تحول شاخص های توسعه اجتماعی زنان استان لرستان در فاصله سالهای ۱۳۸۵-۱۳۴۵

–        شناسایی عوامل مؤثر بر کندی تحول شاخص های فوق

–        مقایسه شاخص های توسعه اجتماعی زنان لرستان با استان های همجوار

–        ارائه راهکارهای برون رفت و بهبود شاخص ها

۱-  این مطالب برای یک فصل کم است با مرور منابع به حداقل ۱۰ تا ۱۵ صفحه برسانید

۲- در پایان هر فصل منابع آورده شود فعلا  تا بعدا می برید به آخر کار

شاخص های توسعه اجتماعی عبارتند از

آموزش

بهداشت

مسکن

تامین اجتماعی

کار

  منابع مرتبط  در پیوست ایمیل اضافه شده است

توسعه
اصطلاح توسعه به صورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد. واژه توسعه در لغت به
معنای خروج از لفاف است در قالب نظریه نوسازی ، لفاف همان جامعه سنتی و فرهنگ و
ارزش های مربوط به آن است که جوامع برای متجدد دن باید از این مرحله سنتی خارج
شوند.
در تعریف توسعه نکاتی را باید مد نظر داشضت که مهم ترین آنها عبارتند از این که
اولاً توسعه را مقوله ارزشی تلقی کنیم، ثانیاً ان را جریانی چند بعدی و پیچیده
بدانیم، ثالثاً ، به ارتباط و نزدیکی آن با مفهوم بهبود، توجه داشته باشیم.
دانشمندان علوم اجتماعی از توسعه تعاریف متعددی ارایه کرده اند که به برخی از آنها
اشاره می کنیم.

مایکل تودارو معتقد است که توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات
اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی،
کاهش نا برابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است. توسعه در اصل باید نشان دهد که مجموعه
نظام اجتماعی ، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواسته هاس افراد و گروه های
اجتماعی در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی
از زندگی که از نظر مادی و معنوی بهتر است ، سوق می یابد(تودارو، ۱۳۶۶:۱۳۵).
برنشتاین می گوید: تلاش برای ایجاد توسعه بار ارزشی به همراه دارد که کمتر کسی با
آن مخالف است. اشتیاق برای غلیه بر سوء تغذیه ، فقر و بیماری که از شایع ترین و مهم
ترین دردهای بشری هستند از جمله اهداف توسعه به شمار می رود.
دادلی سیرز رئیس موسسه اطلاعات توسعه ای دانشگاه ساسکسف توسعه را جریانی چند بعدی
می داند که تجدید سازمان و سمت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی –اجتماعی را به همراه
دارد. به عقیده وی توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و در آمد ، شامل دگرگونی اساسی
در ساخت های نهادی، اجتماعی اداری و همچنین ایستازها و وجه نظرهای مردم است. توسعه
در بسیاری از موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در بر می گیرد(ارکیا،
۱۳۶۷، ۱۸۵٫)

پیتر دونالدسن در تعریف توسعه می گوید: توسعه به وجود اوردن تغییرات اساسی در ساخت
اجتماعی ، گرایش ها و نهادها برای تحقق کامل هدف های جامعه است و در این استحاله
مهم اگر توده مردم درگیر باشند ممکن است میوه رشد فوراً نصیب انها نشود، زیرا که
فرایند توسعه اغلب فرایند و رنج آور و دشواری است؛ تا همه مردم با آگاهی همگانی از
تغییرات و نیاز مطابقت با آن در امر توسعه مشارکت اصیل نداشته باشند ادامه توسعه
ممکن نخواهد بود(دینی، ۱۳۷۰:۸۵)

میسرا محقق و صاحب نظر هندی نیز تعریفی از توسعه ارایه داده که در آن بر ابعاد
فرهنگی تاکید شده است. به نظر او توسعه از دستاوردهای بشر بوده و پدیده ای با ابعاد
مختلف است، توسعه دستاورد انسان محسوب می شود و در محتوا و نمود دارای مختصات
فرهنگی است. هدف از توسعه ایجاد زندگی پر ثمری است که توسط فرهنگ تعریف می شود به
این ترتیب می توان گفت توسعه دستیابی فزاینده انسان به ارزش های فرهنگی خود است.
در برخی از تعاریف به ابعاد رفاهی و فقر زدایی توسعه توجه شده است ان چنان که
گونارمیردال می گوید توسعه یعنی فرایند دور شدن از توسعه نیافتگی یعنی رهایی از
چنگال فقر راه رسیدن بدین مقصود و شاید آن چه که عملاً موجب کامیابی در این راه شود
عبارت است از برنامه ریزی به منظور توسعه (میردال، ۱۳۶۶:۳۱۵)؛  ازکیا ۲۷و با این که بروکفیلد
می گوید: فرایند عام در این زمینه این است که توسعه را بر حسب پیشرفت به سوی اهداف
رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و کاهش نابرابری تعریف کنیم(ازکیا،۱۳۶۷:۱۸۴)۲۶ ازکیا؟) . با این
که گفته شده توسعه در معنای جامع ان، مشتمل بر فرآیند پیچیده ای است که رشد کمی و
کیفی تولیدات و خدمات و تحول کیفیت زندگی و بافت اجتماعی جامعه و تعدیل در امد و
زدودن فقر و محرومیت و بیکاری و تامین رفاه همگانی و رشد علمی و تکنولوژی درون زا
در یک جامعه معین را در بر می گیرد توسلی ،۲۶: ۱۳۷۳).
تغییر اجتماعی۲۷

تغییر اجتماعی عبارت است از پدیده های قابل رویت و قابل بررسی در مدت زمانی کوتاه،
به صورتی که هر شخص معمولی در طول زندگی خود یا مقطعی از زندگی اش می تواند یک
تغییر را شخصاً دنبال کند و نتیجه قطعی یا موقت آن را دریابد تغییر اجتماعی در
محدوده یک محیط جغرافیایی و اجتماعی معینی صورت می پذیرد . به طور کلی تغییر
اجتماعی عبارت است از تغییر قابل رویت در طول زمان به صورتی که موقتی و یا کم دوام
نباشد، بر روی ساخت یا وظایف سازمان اجتماعی یک جامعه اثر گذارد و جریان تاریخی آن
را دگرگون نماید( روشه،۱۳۶۶:۷).
تالکوت پارسونز: جامعه شناس مشهور آمریکایی در بحث از تغییر اجتماعی از دیدگاه کار
کردی ساختی دو نوع تغییر را از یکدیگر متمایز می کند: یکی تغییر متعادل و دیگری
تغییر ساختی؛ منظور از تغییر متعادل فرایندی است که به واسطه ان بدون این که نظام
اجتماعی دچار دگرگونی کامل شود، جای خود را به تعادل و توازنی جدید می دهد . در این
نوع تغییر بخش هایی از نظام اجتماعی مورد دگرگونی و تغییر واقع می شوند. ولی تغییر
ساختی به آن نوع تغییری گفته می شود که کلیت نظام اجتماعی دچار دگرگونی و به واسطه
آن نظام جدیدی جایگزین نظام قبلی شود. البته تاکید پارسونز در بحث از تغییر اجتماعی
بر روی تغییر متعادل است و آن را تغییری می داند که به صورت پیوسته به نفع تمام
طبقات اجتماعی صورت می گیرد. ………………….