فروشگاه

توضیحات

مقایسه تاثیر الگوی مبتنی بر روش مشارکتی و  روش یادگیری انفرادی بر میزان یادگیری در درس علوم دانش آموزان دختر پایه‌ پنجم منطقه ۵ تهران

 

چکیده :

 هدف از انجام این پژوهش مقایسه تاثیر الگوی مبتنی بر روش مشارکتی و الگوی مبتنی بر روش یادگیری انفرادی بر میزان یادگیری و یاد داری در درس علوم دانش آموزان دختر پایه‌ی پنجم منطقه ۵ تهران بوده است .

دراین پژوهش فرضیه‌ها به این نکته اشاره دارند که بین دو الگوی مشارکتی و انفرادی تفاوت وجود دارد .

 جامعه آماری را کلیه دانش آمزان دختری که در منطقه ۵ درسال تحصیلی ۸۷- ۸۶ در شهر تهران به تحصیل مشغول بوده را شامل شده است .

 جهت نمونه‌گیری از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای استفاده شده به این صورت که ۴۰ نفر به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شد و در دو گروه ۲۰ نفری آزمایش و گواه تقسیم شده‌اند .

 ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون محقق ساخته بود که قبل و بعد از اعمال متغیرهای مستقل بر روی دانش آموزان اجرا شد بعد از ۲۰ روز از اجرای متغیرها نیز آزمون یادداری اجرا گردید که این آزمون موازی آزمون یادگیری بوده . برای محاسبه معنی‌داری نتایج در بین گروهها از آزمون T مستقل استفاده شد .

 نتایج این پژوهش به این شرح است :

الگوی مبتنی بر روش یادگیری مشارکتی نسبت به الگوی مبتنی بر روش یادگیری انفرادی در یادگیری و یادداری تفاوت معنی داری را نتشان می دهد .

 

۱۷۸صفحه فایل ورد (Word) + پرسشنامه ۷۷ صفحه ای فونت ۱۴ منابع دارد

پس از پرداخت آنلاین میتوانید فایل کامل این پروژه را دانلود کنید

 

 

 

 

 

مقدمه

 درگذشته اعتقاد بر این بود در کلاسها یادگیری واقعی صورت می‌گیرد که دانش آموزان ساکت و آرام در گوشه‌ای نشسته و به صحبتهای معلم گوش فرا دهد . امروزه با توجه به تغییرات روز افزون فناوری از معلمان نیز خواسته می‌شود از روشها و برنامه‌هایی استفاده کنند که دانش آموزان را به فعالیت وادار کند .

 تغییر در شیوه‌های یاددهی – یادگیری و استراتژیهای تدریس و ابداع و نوآوری فراوان و مستمر در این زمینه ، راهبردهای یاددهی – یادگیری جدید کاربردی و اثر بخش را فراروی معلمان قرار داده که در صورت آموزش آنها توسط معلمان امکان آموزشی خوبی در اختیار آنها قرار می گیرد که می‌تواند به فراخور شرایط ، ویژگیها و مشکلات هر یک از کلاسهای خود از آنها که بالاترین بهره و استفاده را ببرند . به عنوان مثال راهبردهایی همچون ،‌حل مسئله ،‌شبیه سازی ، ایفای نقش و بارش مغزی که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته به عنوان راهبردهای مشارکتی و تعاملی در امر یاددهی – یادگیری فراگیران کاربرد فراوانی یافته است ولی در حال حاضر در نزد اکثر معلمان مهجور و ناشناخته مانده است کاربرد این روشها درحین تدریس توسط معلمان ، در تعمیق یادگیری فراگیران و نهادینه شدن اطلاعات و کاربردی شدن آنها نقش بسزایی دارد و در واقع با این روشها ،‌می‌توان به جای انتقال صرف مفاهیم ، در نزد دانش آموزان مفهوم سازی کرد ( فضلی خانی ، ۱۳۸۰)

یکی از اهداف عمده آموزش و پرورش ، توانایی حل مسئله ، آفرینندگی ، خلاقیت و ابتکار در دانش آموزان است . با این توانائیها دانش آموزان می‌توانند با شرایط گوناگون زندگی و موقعیتهای جدید سازگار شوند و رشد این توانائیها از طریق روشهای تدریس فعال میسر می‌باشد .

 تردیدی نیست که پرورش استعدادها و توانائیهای بالقوه دانش آموزان به عنوان یک ضرورت و مسئولیت اجتماعی از اهم وظایف وظایف کارگزاران جامعه ودست اندرکاران نظام آموزشی به ویژه معلمان است ، بنابراین در نظام آموزشی هر کشور معلمان بیشترین وبرترین نقش را بر عهده دارند و می‌توانند با به کارگیری روشهای تدریس فعال چهره آموزش را دگرگون کرده و فضای مدرسه را به فضای محبت ، ،‌رشد و بالندگی مبدل نمایند . وجود منابع لازم و داشتن استقلال‌های کافی در محیط آموزشی باعث می‌شود که دانش آموزان بتوانند ابتکار عمل به خرج دهند و با دیدی تازه موقعیتها را درک کنند و به موضوعات اطراف علاقه نشان دهند .(‌ قاضی ، ۱۳۸۳)

متخصصین تعلیم وتربیت ، در تلاش برای ارائه روشهای مناسب و مفید جهت استفاده از فرصت ها و امکانات آموزشی در راستای یادگیری بهتر ، عمیق‌تر و سریع‌تر ، ضمن مخالفت با تعاریف قبلی تدریس که آنرا انتقال معلومات می دانستند ، تدریس را کمک به یادگیرنده برای تفهیم و درک مطالب می دانند .

(‌سیف ، ۱۳۷۴) عنوان می دارد : همان طور که در روان درمانی ، ران شناس صرفاً به بیمار کمک می‌کند تا مشکلات خودش را بشناسد و به چگونگی رفع آن مشکل بپردازد . در تدریس نیز دانش آموز خودش مطالب را فرا گیرد ومعلم فقط به او کمک می‌کند تا به هدفهای آموزش نزدیک گردیده و آنها را فراگیرد .

 همانطور که روش مناسب تدریس مهم است مشارکت دانش آموزان در کلاس نیز امری مهم تلقی شده . مشارکت دانش آموزان در فرایند یادگیری آنقدر مهم است که بعضی از متخصصین تعلیم و تربیت آن را ملاکی برای ارزیابی معلمین مطرح نموده‌اند .

 شعاری نژاد ( ۱۳۶۶) می‌گوید : اگر بخواهیم معلم یا کلاس خوب را با یک عبارت معرفی و توصیف کنیم باید گفت : معلمی خوب است که دانش آموزان را به کنجکاوی و پرسش بیشتر برانگیزد .

بنجامین بلوم نیز پس از مطالعات و تحقیقات گسترده در این زمینه ، به این نتیجه رسیده است که میزان مشارکت دانش آموزان در کلاس روشنترین شاخص اثر بخشی آموزش است ( سیف ۱۳۷۴)

 همانطور که در گزارش کمیسیون بین‌المللی درباره یادگیری و راهبردهای آموزشی آن برای قرن بیست و یکم با عنوان یادگیری : گنج درون[۱]( دلورز ، ۱۹۹۶) تشریح شده است .

 یادگیری ، حیات انسان را در بر میگیرد و می تواند بر این چهار بعد استوار باشد . یادگیری برای داشتن – یادگیری برای انجام دادن – یادگیری برای بودن – یادگیری برای با هم زیستن و همزیستی مسالمت آمیز – در این گزارش تاکید بر این است که یادگیری برای با هم زیستن و هم زیستی مسالمت آمیز باید از طریق راهبردهای یادگیری مبتنی بر تعامل و همکاری به وسیله دونهاد خانواده و مدرسه آموزش داده می‌شود ( مشایخ ، ۱۳۸۱، ص .۱) .

علاوه بر اهمیت به کار گیری راهبردهای یاددهی و یادگیری مشارکتی به منظور افزایش تعامل و همکاری میان دانش آموزان و تحقق هدف همزیستی مسالمت آمیز این راهبردها باید به دانشجویان و دانش آموزان بیاموزند که به جای انباشت حقایقی علمی در ذهن ، چگونه بیندیشند ، تصمیم بگیرند و درباره امور به درستی قضاوت کنند ( ماتیوز[۲] ، ۱۹۹۴، به نقل از شعبانی ، ۱۳۸۳ ص ۱۷) آنها باید یاد بگیرند که چگونه فرایند یادگیری خود را هدایت و کنترل کرده و مسئولیت یادگیری خود را به عهده بگیرند . در واقع آنها باید یاد بگیرند که چگونه یاد بگیرند و اساتید نیز باشد به این باور برسند که موقعیت تفکر و فرصیت خلاقیت را نمی‌توان با دستور دادن ، موعظه کردن ،‌القا و ترغیب به تقلید و اطاعت از دیگران به وجود آورد ، زیرا محدود ساختن فرآیند آموزش و یادگیری به انتقال و حفظ حقایق علمی ، رشد طبیعی اندیشه را محدود خواهد ساخت .( شعبانی ،‌ ۱۳۸۳)

الگوی یادگیری مشارکتی در طول دو دهه‌ی اخیر با استفاده از یافته‌های تحقیقات مختلف و درجهت بهبود و توسعه ، دستخوش تغییراتی گردیده و به شعب مختلفی که هر کدام در خصوص ویژه‌ای کاربرد دارند تقسیم شده است . درالگوی مشارکتی معلم به جای اینکه مطالب درسی را به دانش آموزان ارائه دهد ،‌صرفاً به عنوان یک منبع تسهیل کننده می‌باشد و در فرآیند یادگیری و آموزش با دانش آموزان همکاری می کند و هر دانش آموز به جای اینکه به صورت منفعل به معلم به عنوان یک منبع مرکزی انسانی وابسته باشد ، مجبور است که یک مشارکت فعال داشته و نسبت به آنچه یاد می‌گیرد مسئول باشد یادگیری از طریق همیاری راهبردی است که دانش آموزان را در غالب گروههای منسجم و پایدار برای کار و تعامل با یکدیگر بر می‌انگیزد . یادگیری از طریق همیاری مسئولیت پذیری شخصی را در میان تعاملات گروهی پرورش می‌دهد دانش آموزان اگر چه به صورت گروهی با یکدیگر اقدام می کنند ولی پیشرفت آنان در یادگیری بصورت انفرادی سنجیده می‌شود . در این صورت بین مسئولیت شخصی و گروهی یادگیرندگان ایجاد توازن می‌کند .( آقا زاده ، ۱۳۸۴ ، ص ۹۰ تا ۹۱ )

 

بیان مسئله

 عوامل مختلفی باعث می گردند برنامه‌های درسی مقبولیت خود را بتدریج از دست بدهند. برای جلوگیری از این زوال برنامه ، لازم است عناصر آن به طور مرتب مورد ارزیابی قرار گیرد و عوامل تهدید کننده آن شناخته شد و برنامه اصلاح گردد .( ملکی ، ۱۳۸۲)

در پروژه ملی آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی نیاز است اهداف ،‌محتوا ، روش‌های تدریس ، و روشهای ارزیابی آن مورد پژوهش قرار گیرند تا نارسائیهای آن شناخته و به اصلاح آن پرداخته شود . گر چه پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر عواملی از قبیل هوش ، انگیزه ، نحوه ارزشیابی و خانواده قرار می‌گیرد ، از جهت دیگر یادگیری دانش آموزان و شیوه تدریس مهم است .

 در اکثر مدارس روش سخنرانی و انفرادی مورد استفاده قرار می‌گیرد و کمتر به روشهای فعال و گروهی توجه می شود . نظریه‌های جدید یادگیری عنوان می دارند که یادگیری وقتی موثر است که یادگیرنده نقش اصلی را داشته باشد . معلم باید راهنما و جهت دهنده باشد و تلاش نماید تا به طرق مختلف دانش آموزان را هر چه بیشتر در فعالیت‌های کلاسی مشارکت دهد . در روشهای سنتی و انفرادی که امروزه از آنها به عنوان روشهای غیر فعال یاد می شود. معلم نقش فعالی در جریان تدریس داشته مطالب را به طور شفاهی در کلاس بیان نمود و دانش آموزان فقط به صحبتهای او گوش داده و مطالب مورد نظر را حفظ می نمایند .

در چنین شرایطی زمینه‌های لازم برای رشد اجتماعی شاگردان فراهم نمی‌شود و حتی پیشرفت تحصیلی و رشد فکری شاگردان نیز از تاثیرات نامطلوب این شرایط بی‌نصیب نمی‌ماند . به همین دلیل امروزه موضوع روشهای آموزشی فعال ،‌ یادگیری فعال و یادگیرنده فعال جایگاه ویژه‌ای در مباحث تربیتی پیدا کرده است . البته عوامل متعددی مانند رشد اجتماعی و یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می‌شود که روشهای آموزشی غیر فعالی یکی از این عوامل است . این روشها و راهبرد یاددهی سنتی در عصر حاضر جوابگوی نیاز جامعه نبوده و هر ساله تعداد قابل توجهی از دانش آموزان و دانشجویان کشور به دلیل ارائه شیوه‌های نامناسب‌ تدریس با افت تحصیلی مواجه شده و خسارت‌های زیادی بر جامعه تحمیل می‌‌گردد . با توجه به این که روشهای تدریس سنتی ( انفرادی ) به شیوه غیر فعال ارائه می‌شوند ،‌معلمان با تکیه بر این روشها و به ویژه روش سخنرانی دانش آموزان را به حفظ و تکرار مفاهیم علمی ترغیب می کنند و علی رقم اینکه در محافل علمی و تربیتی ، از فعال بودن شاگرد ،‌رشد فکری و آزاد اندیشی وی صحبت می شود ، اما عملاً چنین دیدگاههایی از حد حرف و شعار خارج شده است (‌ علی عسگری ، ۱۳۸۴ ، ص ۳)


………………………….
.
.
.
……………….

م- افزایش مدت زمانی که افراد صرف خواندن می کشد: جانسون و جانسون (۱۹۹۱) موفقیت یادگیری مشارکتی را در افزایش مدت زمانی که دانش آموزان، حوانشان متوجه کار است می دانند.

ن- استفاده از اهداف گروهی: مسئولیت پذیری فردی و پاداش گروهی.

بررسی فرضیه دو

فرضیه دو الگوی تدریس مبتنی بر روش یادگیری مشارکتی در مقایسه با الگوی تدریس مبتنی بر روش یادگیری انفرادی سبب یادداری بیشتری در دانش آموزان می شود.

در مورد این فرضیه، این فرض در سطح احتمال ۵% تأئید شد.

روش تدریس مشارکتی در مقایسه با روش تدریس انفرادی سبب یادداری بیشتری می شود.

مکی کیچی وکولیک (۱۹۷۵)، در پژوهش خود در مقایسه روش سخنرانی و بحث گروهی به اثر بخشی بیشتر بحث گروهی در یادداری دانش آموزان دست یافت. د راستای این پژوهش ها عده ای دیگر از پژوهشگران نیز اثر بخشی روش مشارکتی در یادداری را تأیید کرده اند که عبارتند از : آذری (۱۳۷۹)، یزدانی (۱۳۷۸)، کاگان(۱۹۸۰)، لینگ مائو (۱۹۹۹) و خسروی (۱۳۸۲).

در پژوهشهای فوق نتایج یادداری روش تدریس مشارکتی با نتایج این پژوهش همخوانی دارد و نتایج بدست آمده را تائید می کشد.

نتیجه گیری کلی

در این پژوهش تأثیر روش یادگیری و یادداری دانش آموزان در مقایسه یا روش تدریس انفرادی مورد بررسی قرار گرفت .

تأئید فرضیه ها نشان داد که یادگیری مشارکتی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان تأثیر بیشتری دارد. یافته های تحقیقات انجام شده حاکی از این است که دانش آموزان در روش یادگیری مشارکتی دارای انگیزه قوی برای یادگیری هستند و فعالیت آنها مضاعف می گردد، آنها نسبت به یادگیری اعضای گروه خود احساس مسئولیت می کشد، علاوه بر این علاقه آنها نسبت به موضوع درس زیاد و روابط دوستانه آنها افزایش می یابد و توجه معلم نسبت به دانش آموزان بیشتر می شود. آنها را در امر تدریس شرکت می دهد. در نتیجه دانش آموزان احساس شایستگی و ارزشمندی می کشد و این امر در افزایش عزت نفس و یادگیری آنان موثر می باشد.

علیرغم فواید گوناگون روش تدریس مشارکتی، عوامل محدود کننده ای نظیر زمان محدود کلاس، حجم کتاب، تعداد شاگردان، امکانات محدود و عدم آگاهی معلمان از این روش مانع مجرانی آن می گردد.

الف) پیشنهادهای کاربردی

۱-      به معلمان توصیه می شود در هنگام بکارگیری روش یادگیری مشارکتی از فعالیت تمامی افراد کلاس اعم از دانش آموزان قوی، متوسط و ضعیف و فعالیت تمام گروهها اطمینان حاصل کنند.

۲-      روش اجرای یادگیری مشارکتی به محیطی شلوغ و همراه با سروصدا نیاز دارد چون در این محیط است که تعامل و همفکری میان بچه ها ایجاد می شود لذا به معلمان توصیه می شود که در ایجاد چنین محیطی همت گمارند.

۳-      لازمه اجرای روش یادگیری مشارکتی فعالیت دانش آموزان و در نتیجه محیطی دانش آموز محور است پس معلمان باید از صحبت کردن زیاد پرهیز کنند و وقت بیشتری را به فعالیت دانش آموزان اختصاص دهند.

۴-      به مسئولین و دست اندرکاران آموزش و پرورش پیشنهاد می شود د رابطه با ارزیابی سطح دانش تخصصی در زمینه موضوعات درسی و آموزشی (روشهای نوین تدریس) آزمونهایی برگزار کنند و با ارائه بازخورد به معلمان عملکردشان را بهبود بخشند و برای آن دسته از معلمانی که در این آزمونها نمرات بالای کسب می کنند فرصتهای مطالعاتی و برای معلمانی که نمرات پایینی بدست می آورند دوره های آموزشی پیش بینی شود.

۵-               در برنامه درسی دوره تربیت معلم، تکنیکهای مختلف یادگیری مشارکتی آموزش داده شود.

۶-      این روش (روش یادگیری مشارکتی) به امکانات و تجهیزات مناسب از جمله میز و صندلی های متحرک نیاز دارد تا دانش آموزان به صورت دایره وار و چهره به چهره بنشینند لذا پیشنهاد می شود که مسئولیتی چنین امکاناتی را برای افزایش سطح کیفیت و کارایی روش مذکور فراهم کنند.

ب) پیشنهادهای پژوهشی

۱- این روش (روش یادگیری مشارکتی) حداقل در طول یک ترم یا نیمسال تحصیلی اجرا شود تا نتیجه قابل اطمینان تری بدست آید.

۲- بررسی مقایسه ای در بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع مختلف تحصیلی انجام گیرد.

۳- پیشنهاد می شود مشابه چنین تحقیقاتی در مدارس غیرانتفاعی و غیر دولتی نیز اجرا گردد.

۴- پیشنهاد می شود تحقیقات مشابهی نیز در سایر مقاطع تحصیلی صورت گیرد.

۵- به پژوهشگران پیشنهاد می شود یادگیری مشارکتی را در اکثر دروس به کارگیرند و روش فوق را اجرا کنند.

۶- به پژوهشگران پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی بیش از اجرای پژوهش نسبت به همکاری مسئولان آموزش و پرورش منطقه مورد مطالعه و نیز مدیران و معلمان اطمینان حاصل کنند.

محدودیت های تحقیق

۱- با توجه به این که این الگو در درس علوم اجرا شده قابل تعمیم به دروس دیگر نیست.

۲- با توجه به اینکه مدارس و کلاسهای درسی به چارچوب سنتی محدود و مانوس شده، لذا عدم آشنایی معلمان و دانش آموزان با الگوی یادگیری مشارکتی و تکنیکهای آن، مشکلاتی را در اجرا به وجود آورده است.

۳- چون این پژوهش درباره دانش آموزان مقطع ابتدایی صورت گرفته است، به مقاطع و رشته های دیگر تحصیلی قابل تعمیم نیست.

۴- کمبود وقت معلمان مجری روش و عدم تمایل آنان به اختصاص دادن وقت در ساعات غیر موظف برای آموختن این روش تدریس و یادگیری

۵- این پژوهش فقط محدود به جنس دختر می شود و بنابراین قاطعیت تعمیم به جامعه دانش آموزی پسران را به حد کفایت ندارد پژوهشهای آتی می توانند از هر دو جنس به عنوان آزمودنی استفاده کنند.

۶- با توجه به این که این الگو در منطقه ای خاص (منطقه ۵ تهران) اجرا شده لذا قاطعیت تعمیم پذیری در سطح کلی تر را ندارد………………

بلافاصله بعد از پرداخت موفق میتوانید فایل کامل این پروژه را با سرعت و امنیت دانلود کنید

 

نقد وبررسی

نقد بررسی یافت نشد...

اولین نفر باشید که نقد و بررسی ارسال میکنید... “مقایسه تاثیر الگوی مبتنی بر روش مشارکتی و روش یادگیری انفرادی بر میزان یادگیری در درس علوم دانش آموزان دختر پایه‌ پنجم منطقه ۵ تهران”

مقایسه تاثیر الگوی مبتنی بر روش مشارکتی و روش یادگیری انفرادی بر میزان یادگیری در درس علوم دانش آموزان دختر پایه‌ پنجم منطقه ۵ تهران

0 نقد و بررسی
وضعیت کالا : موجود است.
شناسه محصول : 1251

قیمت : تومان148,000